چاپ دوم کتاب «فتوح اعراب و ترکان در شبه قاره هند» تألیف خدیجه عالمی از سوی انتشارات سروش منتشر و روانه بازار نشر شد.

فتوح اعراب و ترکان در شبه قاره هند خدیجه عالمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در بخشی از مقدمۀ نویسنده کتاب «فتوح اعراب و ترکان در شبه قاره هند» آمده است:
فتوح از جمله عوامل بیرونی مؤثر در گسترش اسلام در جامعه هندویی است. روند فتوح در شبه قاره هند، منجر به شکل گیری حاکمیت های اسلامی و گسترش اسلام در این منطقه شد. از نفوذ اسلام تا شکل گیری حکومت های سلاطین مسلمان در هند عوامل مختلف درونی و بیرونی از جمله نقش و اراده انسانی دخالت داشته است. حضور و اراده انسانی در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای دارد. افراد در عرصه سیاست و اجتماع ظاهر می شوند و بر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه تأثیر می گذارند. در سازوکار فتوح در شبه قاره هند، نقش فاتحان و عوامل جغرافیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از جمله مسائل مهم در ارتباط با این امر، فاصله های جغرافیایی مانند رود، کوه، دریا، بیابان، خشکی، کویر و آب های آزاد است که بر روند فتوح تأثیرگذار بوده است. فاصله های جغرافیایی به عنوان عوامل مؤثر در تسریع و یا کاهش روند فتوح به شمار می آیند. از این رو شیوه های مدیریتی و تاکتیک هایی که فاتحان برای برطرف کردن موانع و گسترش فتوح اتخاذ می کردند جالب توجه است. در مبحث فتوح پرسشهای زیر مطرح است که ناظر بر تأثیر متقابل تاریخ و جغرافیا بر روند فتوح است: مسائلی مانند فتوح چگونه صورت می گرفت؟ فاصله های میان هر منطقه، چه تأثیری در روند فتوح داشت؟ فاتحان چه تأثیراتی بر فاصله های جغرافیایی می گذاشتند و چگونه آن (فاصله های جغرافیایی) را مدیریت می کردند؟ و فاتحان به منظور کاهش فاصله های جغرافیایی چه اقداماتی انجام می دادند؟ از جمله مواردی است که در زمینه فتوح مورد بررسی قرار می گیرند.فرماندهان نظامی در جریان فتوح به سه شیوه، اقدام به کاهش فاصله های جغرافیایی نمودند. تعیین نقاط آغازین فتوح و شکل گیری کانون های اصلی، نخستین شیوه در انجام فتوح بوده است. هنگامی که فتوح از جزیره العرب به سمت شمال یعنی شامات توسعه پیدا کرد، در بخش های حاشیه خلیج فارس نیز از بصره به سمت منطقه عراق تداوم یافت. به منظور اداره فتوح و تداوم آن، مناطقی در نظر گرفته شد که به عنوان مراکز و کانون های اصلی فتوح مطرح بودند. بصره و کوفه نخستین کانون های نظامی به شمار می روند که در سال های ۱۶و۱۷ق توسط مسلمانان بنا شدند. بعد از بنای آنها، نیروهای اصلی در آنجا مستقر شدند و فتوح از سمت بصره و کوفه به اطراف بین النهرین و شامات توسعه پیدا کرد. در سال ۸۴ ق شهر واسط (که توسط حجاج بن یوسف ثقفی بنا شد) به عنوان یکی دیگر از مراکز و کانون های اصلی فتوح مورد توجه مسلمانان قرار گرفت.

چاپ دوم این کتاب در ۲۶۶ صفحۀ وزیری، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۷۰.۰۰۰ تومان توسط انتشارات سروش منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...