سياست دموكراتيك در عصر ديجيتال | اعتماد


کتاب «دگرگونی ساختاری جدید در حوزه عمومی و دموکراسی شورایی» [A new structural transformation of the public sphere and deliberative politics] اثر یورگن هابرماس [Jürgen Habermas]، یکی از آثار مهم و ادامه‌دهنده‌ تفکرات پیشین این فیلسوف برجسته درمورد دموکراسی و حوزه عمومی است که به تازگی با ترجمه کمال پولادی از سوی نشر مرکز منتشر شده است.

«دگرگونی ساختاری جدید در حوزه عمومی» [A new structural transformation of the public sphere and deliberative politics]

این اثر در ادامه‌ کتاب معروف هابرماس «دگرگونی ساختاری حوزه عمومی» منتشر شده است و به‌ویژه بر تحولات جدیدی که در دنیای معاصر در ارتباط با حوزه عمومی و سیاست‌های دموکراتیک رخ داده، تأکید دارد. کتاب شامل یک پیشگفتار و سه بخش است: تاملات و فرضیه‌هایی در باب دگرگونی جدید در ساختار حوزه عمومی، دموکراسی شورایی، و منظور از دموکراسی شورایی چیست؟

یورگن هابرماس، یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان معاصر آلمان و نظریه‌پردازان دموکراسی و حوزه عمومی، در این کتاب به‌طور ویژه به تحولات جدید در ارتباط با حوزه عمومی و دموکراسی مشورتی می‌پردازد. هابرماس در نوشته‌هایش همیشه بر اهمیت گفت‌وگو و مشارکت عمومی تأکید کرده است و بر این باور است که دموکراسی نمی‌تواند فقط به فرایندهای رأی‌گیری و نظارت محدود شود، بلکه باید در یک فضای عمومی باز و مشارکتی شکل بگیرد. کتاب ««دگرگونی ساختاری جدید در حوزه عمومی و دموکراسی شورایی» یکی از آثار مهم او در زمینه‌ تحلیل تحولات اخیر در نهادهای دموکراتیک و نقش رسانه‌ها و فناوری‌های جدید در بازتعریف حوزه عمومی است.

در کتاب «دگرگونی ساختاری جدید در حوزه عمومی و دموکراسی شورایی»، هابرماس به بررسی نقش حوزه عمومی و تحولاتی که در آن در قرن 21 رخ داده، می‌پردازد. یکی از مفاهیم کلیدی در این کتاب «حوزه عمومی» است که به‌طور خاص به‌عنوان فضایی برای گفت‌وگو و تبادل نظر آزادانه میان شهروندان و سیاست‌گذاران تعریف می‌شود. هابرماس در این اثر به‌شکل گسترده‌ای تحولات اخیر در رسانه‌ها، فناوری‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این رسانه‌ها و ابزارهای نوین، در عین حال که فرصت‌های جدیدی برای مشارکت عمومی ایجاد کرده‌اند، اما در عین حال به چالش‌هایی جدی در ارتباط با کیفیت گفت‌وگوهای عمومی تبدیل شده‌اند.

یکی از موضوعات مهمی که هابرماس در این کتاب به آن اشاره می‌کند، «دموکراسی شورایی» است. هابرماس دموکراسی را به‌عنوان یک فرآیند گفت‌وگویی و مشارکتی می‌بیند که در آن شهروندان باید به‌طور فعال در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند. او معتقد است که برای ایجاد یک دموکراسی واقعی، باید فضایی برای تبادل نظرات و بحث‌های عقلانی و استدلالی وجود داشته باشد. این مفهوم با توجه به تحولات اخیر در رسانه‌ها و فضای دیجیتال، همچنان اهمیت دارد و هابرماس در کتاب خود به‌طور مفصل به تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های موجود برای گسترش این نوع دموکراسی می‌پردازد.
هابرماس این نکته را برجسته می‌کند که با ظهور رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی، ساختارهای سنتی حوزه عمومی تغییر کرده‌اند. او این تغییرات را به‌عنوان «دگرگونی ساختاری» در نظر می‌گیرد که بر نحوه مشارکت عمومی تأثیرات عمده‌ای گذاشته است. درحالی‌که رسانه‌های جدید می‌توانند فرصت‌هایی برای گسترش مشارکت فراهم کنند، هابرماس هشدار می‌دهد که این فضاها همچنین به عرصه‌ای برای گمراهی و گسترش اطلاعات نادرست تبدیل شده‌اند.

هابرماس در این اثر به انتقاد از تغییرات در رسانه‌ها می‌پردازد و بر این نکته تأکید می‌کند که در بسیاری از موارد، رسانه‌ها به جای ایجاد فضایی برای گفت‌وگو و تبادل نظر، به عرصه‌ای برای تبلیغات، تحریف اطلاعات و فشارهای تجاری تبدیل شده‌اند. این روند، به‌ویژه در دوران دیجیتال، باعث شده که بسیاری از افراد دیگر امکان مشارکت مؤثر در گفت‌وگوهای عمومی را از دست بدهند.

یکی از ویژگی‌های برجسته کتاب هابرماس، پرداختن به چالش‌های جدید و درک تحولاتی است که در دنیای مدرن در حال وقوع است. برخی از منتقدان به این نکته اشاره کرده‌اند که هابرماس بیش از حد به دنیای پیشین و شرایط مطلوب بازگشته است و از تأثیرات منفی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به اندازه کافی انتقاد نکرده است. به‌ویژه برخی منتقدان از این نکته انتقاد کرده‌اند که هابرماس در پرداختن به جنبه‌های منفی رسانه‌های جدید و تبلیغات سیاسی، تحلیل‌های عملی و ملموسی ارائه نمی‌دهد. در عین حال، برخی از فیلسوفان و جامعه‌شناسان معتقدند که هابرماس دیدگاه‌های خود را به‌طور غیرواقعی و انتزاعی ارائه می‌دهد و نمی‌تواند تمام پیچیدگی‌های شرایط امروز را توضیح دهد. آن‌ها بر این باورند که تحولات جدید در سیاست و رسانه‌ها نمی‌توانند به سادگی در چارچوب نظریه‌های پیشین قرار گیرند.

کتاب «دگرگونی ساختاری جدید در حوزه عمومی و دموکراسی شورایی» همچنان یک اثر کلیدی در زمینه نظریه دموکراسی و حوزه عمومی است. هابرماس با بررسی تحولات جدید و چالش‌های موجود در حوزه عمومی، نگاهی دقیق و عمیق به نحوه مشارکت سیاسی و اجتماعی در دنیای مدرن ارائه می‌دهد. این اثر به‌ویژه برای کسانی که به تحولات اخیر در رسانه‌ها، فناوری‌های دیجیتال و سیاست‌های دموکراتیک علاقه‌مندند، یک منبع مهم به‌شمار می‌آید. هابرماس همچنان به‌عنوان یکی از پیشگامان تحلیل‌های اجتماعی و سیاسی، درک ما از دموکراسی، رسانه و مشارکت عمومی را گسترش می‌دهد و تأثیرات جدی بر مطالعات دموکراتیک در قرن بیست‌ویکم خواهد گذاشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...