زندگی بدون درد امکان‌پذیر نیست | آوانگارد


کتاب «فلسفه درد» [A Philosophy of Pain] اثر یوهان وتلسن [Arne Johan Vetlesen]، فیلسوف نروژی، تلاشی است برای درک و فهم پدیده جهان‌شمول و در عین حال عمیقاً شخصی درد. وتلسن با نگاهی چندوجهی و با بهره‌گیری از آرای فلاسفه، جامعه‌شناسان، روانشناسان و متخصصان علوم پزشکی، به کندوکاو در ماهیت، ابعاد مختلف و تأثیرات درد بر زندگی فردی و اجتماعی انسان می‌پردازد. او نه تنها به درد جسمانی بلکه به اشکال مختلف درد روانی، اجتماعی و وجودی نیز توجه می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این تجربه بنیادین، ساختار ادراک ما از خود، دیگران و جهان پیرامونمان را شکل می‌دهد.

خلاصه کتاب فلسفه درد

وتلسن درد را نه صرفاً یک حس ناخوشایند بلکه به عنوان یک کنشگردر زندگی انسان معرفی می‌کند که می‌تواند رفتارها، افکار و روابط ما را تحت تأثیر قرار دهد. وتلسن با استفاده از مثال‌های متعدد از زندگی افراد و همچنین ارجاع به آثار ادبی و فلسفی، نشان می‌دهد که درد چگونه می‌تواند فرد را منزوی، خشمگین، افسرده یا در مقابل، مقاوم‌تر، همدل‌تر و قدردان‌تر سازد. انگیزه‌های درد در این رویکرد، بقا، هشدار و همچنین ایجاد تغییر در نگرش و زندگی فرد تلقی می‌شود.

درد یادآور زنده بودن است
در کتاب فلسفه‌ درد یوهان وتلسن می‌نویسد: زندگی مستلزم قرار گرفتن در معرض درد در هر ثانیه است نه لزوماً به عنوان یک واقعیت اصرارآمیز، بلکه همیشه به عنوان یک احتمال. وتلسن به اشکال گوناگون درد می‌پردازد، از جمله دردی که در شکنجه وارد می‌شود؛ دردی که در بیماری تحمل می‌شود؛ دردی که همراه با اضطراب، اندوه و افسردگی است و دردی که خشونت به همراه می‌آورد. او به بررسی ماهیت دوگانه‌ی درد می‌پردازد: چگونه ما در زندگی روزمره تا حد امکان از آن دوری می‌کنیم، و در مقابل، چگونه از جستجوی آن لذت می‌بریم.

تحلیل کتاب فلسفه‌ی درد آشکارکننده است و به عمق بسیاری از شدیدترین و پیچیده‌ترین احساسات ما فرو می‌رود. وتلسن به درد در عرصه‌های مختلف زندگی مدرن مانند خانواده و کار نگاه می‌کند، و به طور خاص به یک پدیده‌ی بسیار رایج مدرن، یعنی ایده‌ی به حد نهایی رساندن خود، می‌پردازد. کتاب فلسفه‌ درد که در سراسر آن با ایده‌های اندیشمندانی چون سورن کی‌یرکگور، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر، موریس مرلو-پونتی، ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو، آلیس میلر، سوزان سونتاگ و ملانی کلاین درگیر است، می‌پرسد که کدام اول آمد، تفکر یا احساس، و مفهوم و امکان همدلی را بررسی می‌کند.

وتلسن دیدگاهی اصیل و روشنگرانه در مورد چیزی ارائه می‌دهد که همه‌ی ما از آن رنج می‌بریم و آن را تحمل می‌کنیم، از رگ به رگ شدن مچ پا گرفته تا شکستن قلب. اگرچه درد ذاتاً ناخوشایند است، اما توانایی ما در احساس آن به ما یادآوری می‌کند که زنده‌ایم.

چگونه درد جنبه‌های بنیادین هستی ما را آشکار می‌سازد؟
یکی از استدلال‌های محوری کتاب فلسفه درد، ماهیت دوگانه و متناقض درد است. در حالی که انسان‌ها به طور غریزی تلاش می‌کنند از درد در زندگی روزمره اجتناب کنند، پدیده متناقضی نیز وجود دارد که در آن افراد از جستجوی درد، اغلب با «فشار آوردن به خود تا حد نهایت»، لذت می‌برند. تاکید مداوم بر ماهیت دوگانه درد، صرفاً یک مشاهده توصیفی نیست، بلکه یک پارادوکس اگزیستانسیالیستی عمیق را برجسته می‌کند که وتلسن از آن برای پیشبرد کاوش فلسفی خود بهره می‌برد. این نشان می‌دهد که درد صرفاً یک حس منفی برای ریشه‌کن کردن نیست، بلکه پدیده‌ای پیچیده است که جنبه‌های بنیادی طبیعت انسان، آگاهی و رابطه ما با هستی را آشکار می‌سازد. این دوگانگی، ما را وادار می‌کند تا دوگانگی‌های ساده‌انگارانه لذت و درد را بازنگری کنیم و نشان می‌دهد که درد، در اشکال مختلف خود، می‌تواند منبع معنا، خودشناسی یا حتی شکلی منحرف از سرزندگی باشد.

نگاهی به فهرست کتاب فلسفه درد
کتاب فلسفه درد در دوازده فصل تلاش دارد تا درد را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. عناوین فصل‌های کتاب چنین است: نهایت درد: شکنجه، درد مزمن یا بیماری، درد روانی، درد به منزله پدیده، اضطراب و افسردگی، انتقال درد روانی، درد و مقوله شر، درد همچون انتخابی اجباری، وقتی درد بازتولید می‌شود و عناوینی این چنینی.

کتاب فلسفه درد با این پیش‌فرض آغاز می‌شود که زندگی بدون درد نه تنها غیرقابل تصور، بلکه زندگی همراه با آن نیز به سختی تاب‌آوردنی است و درد را جزء جدایی‌ناپذیر از وضعیت انسان می‌داند. از همین منظر، نویسنده این حسِ بدیهی و بی‌واسطه را به موضوعی فلسفی بدل می‌کند تا امکانات و انواع مختلف آن را واکاوی نماید.

در فصل نخست، وتلسن با ارجاع به کتاب بدنِ غرق در درد اثر الین اسکاری، به تحلیل شکنجه به عنوان نهایت درد جسمانی می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه این نوع درد می‌تواند جهان، خویشتن و زبان فرد را نابود کند. او استدلال می‌کند که عریان‌ترین شکل درد جسمی، یعنی شکنجه، از توصیف گریزان است و زبان در برابر آن تسلیم می‌شود. در کتاب فلسفه درد می‌خوانیم که فقدان ابژه در درد جسمی، آن را در برابر توصیف و تبیین مقاوم ساخته و به «بی‌زبانی» منجر می‌شود، تا جایی که قربانی شکنجه از مرزهای انسانی خود خارج شده و به موجودی فاقد زبان تقلیل می‌یابد

کتاب فلسفه درد به بررسی درد مزمن و بیماری، درد روانی، درد به مثابه پدیده و در نهایت به مقوله‌های اضطراب و افسردگی می‌پردازد. در بحث اضطراب، وتلسن با تفکیک آن از ترس، اضطراب را حالتی بدون ابژه و در نتیجه، رفع آن را دشوارتر می‌داند. وتلسن با پیروی از هایدگر، اضطراب را جنبه‌ای مثبت از درد روانی تلقی کرده و آن را عاملی برای بازگشت فرد به خویشتن و مواجهه با تنهایی و مسئولیت معنا بخشیدن به زندگی خود می‌داند.

پنج فصل پایانی کتاب فسلفه درد به بررسی روابط درد و نقش فرهنگ در مواجهه با آن اختصاص دارد. وتلسن بر این باور است که فرهنگ با فرآیند نمادپردازی می‌تواند درد بشری را تقلیل داده و قابل تحمل‌تر سازد. او نقش اساسی فرهنگ را در توانایی فرم بخشیدن و دگرگون‌سازی درد و ارائه آن در قالب نماد می‌بیند. با این حال، وی در فصل درد همچون انتخابی اجباری به نقد فرهنگ معاصر در زمینه تقلیل درد پرداخته و معتقد است که فرهنگ امروزی نه تنها در این زمینه موثر نبوده است، بلکه خود به بروز و افزایش آسیب‌های ناشی از آن دامن می‌زند.

آرنه یوهان وتلسن (متولد ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۰) یک پروفسور نروژی فلسفه در دانشگاه اسلو است. او تمرکز خود را بر موضوعات اخلاق، فلسفه محیطی و فلسفه اجتماعی قرار داده است.

وتلسن مدرک کارشناسی ارشد (معادل لیسانس) خود را در رشته‌های جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی دریافت کرد. سپس از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ در دانشگاه گوته فرانکفورت زیر نظر یورگن هابرماس به تحصیل پرداخت. او در سال ۱۹۹۳ مدرک دکترای فلسفه خود را از دانشگاه اسلو دریافت کرد. پیش از آنکه در سال ۱۹۹۸ به مقام پروفسور تمامی‌وقت در دانشگاه اسلو برسد، وتلسن به عنوان پژوهشگر و دانشیار فعالیت می‌کرد. او همچنین عضو آکادمی علوم و ادبیات نروژ است.

وتلسن در کارهای خود رویکردی بین‌رشته‌ای دارد و اغلب تزهای فلسفی خود را با بینش‌های برگرفته از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی ترکیب می‌کند. او نویسنده بیش از بیست کتاب در زمینه‌های گوناگون از جمله فلسفه محیطی، فلسفه اخلاق، هرمنوتیک و روانکاوی، فلسفه اجتماعی، مصرف‌گرایی و سرمایه‌داری است. از جمله آثار انگلیسی او می‌توان به کتاب‌های «کیهان‌شناسی‌های آنتروپوسن» (۲۰۱۹)، «انکار طبیعت» (۲۰۱۵)، «شر و عاملیت انسانی» (۲۰۰۵)، «ادراک، همدلی و قضاوت» (۱۹۹۴) و «نزدیکی» (۱۹۹۷) اشاره کرد.

راهی جز رویارویی با درد نداریم
در جهانی که تلاش برای انکار و سرکوب درد به امری رایج تبدیل شده است، وتلسن با کتاب فلسفه درد ما را به مواجهه با این واقعیت اجتناب‌ناپذیر فرامی‌خواند. او بستری فراهم می‌کند تا خواننده از دریچه فلسفه به این تجربه زیستی نگاهی دوباره بیندازد و با ابعاد پنهان و تأثیرگذار آن آشنا شود. کتاب فلسفه درد نه تنها برای علاقه‌مندان به فلسفه بلکه برای هر کسی که با درد در زندگی خود یا دیگران مواجه بوده است، اثری روشنگر و قابل تأمل به شمار می‌رود. پیام‌های ضمنی کتاب بسیار عمیق و قابل تأمل هستند. وتلسن به ما یادآوری می‌کند که درد جزء جدایی‌ناپذیر هستی انسان است و تلاش برای انکار آن نه تنها بی‌فایده است بلکه می‌تواند مخرب نیز باشد.

او بر اهمیت پذیرش درد، درک ابعاد مختلف آن و یافتن راه‌های سالم برای مواجهه با آن تأکید می‌کند. کتاب فلسفه درد همچنین ارتباط درد با مسائل اجتماعی و فرهنگی مختلف را نشان می‌دهد؛ از نابرابری‌های اجتماعی که منجر به درد و رنج بیشتر برای برخی گروه‌ها می‌شود تا نقش رسانه‌ها و فرهنگ عامه در شکل‌دهی به نگرش ما نسبت به درد.

کتاب فلسفه درد مناسب شماست اگر:
از کلیشه‌های معمول درباره‌ی رنج خسته شده‌اید و به دنبال نگاهی تازه و اندیشمندانه هستید.
می‌خواهید از دل اضطراب و درد، به معنایی عمیق‌تر برای زندگی برسید.
به فلسفه‌ی اگزیستانسیال، نقد فرهنگ یا روان‌شناسی علاقه‌مندید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...