شماره نخست ماهنامه ادبی «سکوی شعر» منتشر شد.

روزنامه اطلاعات خبر از انتشار شماره نخست ماهنامه ادبی «سکوی شعر» داد. این ماهنامه ادبی مستقل در حوزه های شعر و ادبیات فعالیت خودش را به مدیر مسئولی شاعر جوان، امید بیگدلی، آغاز کرده و می‌کوشد در فضای ادبی انعکاس صدای شعر امروز باشد.
در این ماهنامه ادبی، صفحه های شعر موزون، شعر آزاد، نقد شعر، شعر و زنان، شعر و دانشگاه، ادبیات جهان، شعر در خارج از مرز و شعر در شهرها به چشم می‌خورد و بنابر اعلام تحریریه این نشریه، در فازهای بعدی این ماهنامه صفحه های معرفی کتاب، طنز، داستان و ترانه نیز به آن اضافه خواهد شد.

در شماره اول این ماهنامه، شعرهایی از احمدرضا احمدی، شمس لنگرودی، هرمز علی پور، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، شاپور بنیاد کنار مطالبی در مورد حسین جلال پور، نقدی بر کتاب استکان های مرده، نگاهی به رویکرد غنایی در شعر زنان، مسئله عصر دیجیتال و پایان ادبیات و شمول معنایی و مصاحبه هایی از شاعران خارج از کشور و آخرین اتفاقات شعر در شهر های مختلف به چاپ رسیده است که علاقه مندان می توانند این نشریه را از کتاب فروشی های معتبر بخواهند.

شماره نخست ماهنامه «سکوی شعر» در 50 صفحه، بهای 15 هزارتومان و به صورت کاغذی منتشر و به شکل سراسری عرضه شده است.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...