سومین چاپ «گل‌های دوزخی»[Les fleurs de mal‬] اثر بودلر[Charles Pierre Baudelaire] و ترجمه نیما زاغیان توسط نشر نگاه منتشر شد. به باور منتقدان و زبانشناسان ترجمه زاغیان بسیار نزدیک به روح اشعار بودلر است.

به گزارش مهر، موسسه انتشارات نگاه سومین چاپ مجموعه «گل‌های دوزخی» شارل بودلر و ترجمه نیما زاغیان را در ۴۶۴ صفحه و بهای ۶۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۹۴ با شمارگان هفتصد نسخه و بهای ۲۹ هزار تومان و دومین چاپ آن در سال ۱۳۹۵ با شمارگان ۷۰۰ نسخه و بهای ۳۲ هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها شده بود.

زاغیان، مترجم این کتاب یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین چهره‌های پرفورمنس آرت در هنر معاصر ایران است. او چند سالی است که پروژه‌ای آلترناتیو و بحث برانگیز را تحت عنوان «هنر نا –رسمی» دنبال می‌کند. در ذیل این پروژه او مکتوباتی را نیز تولید کرده و عنوان «نا کتاب» را روی آنها گذاشته است. از این دست آثار او می‌توان به «آبــزو»، «به شماره‌ی زخم‌های من» و «سِــفِــر گمشده‌ی خِــرفســتر» و «کتاب جاء دِی» اشاره کرد.

هرچند اشعاری از بودلر پیشتر توسط چهره‌های برجسته‌ای چون حسن هنرمندی (بویژه در کتاب درخشانِ بنیاد شعر نو در فرانسه) و محمدعلی اسلامی ندوشن ترجمه شده بود، اما به باور بسیاری از مترجمان و منتقدان ترجمه زاغیان از آثار بودلر به روح اشعار این شاعر شوریده و یکه فرانسوی (ملقب به شهریار شاعران) نزدیک‌تر است. همچنین باید اشاره کرد که زاغیان با این ترجمه برای نخستین بار مجموعه کامل اشعار «گل‌های دوزخی» را در دسترس مخاطبان فارسی زبان قرار داد، پیشتر تنها بخش‌هایی از این کتاب که مهم‌ترین اثر بودلر نیز هست، ترجمه شده بودند.

«گل‌های دوزخی» را اغلب در کنار منظومه‌های بزرگی همچون اودیسه، ایلیاد، کمدی الهی و بهشت گمشده قرار می‌دهند. این اثر نه تنها جایگاه بسیار مهمی در تاریخ شعر جهان دارد بلکه تاثیرات ژرفی بر هنرمندان مدرن همچون سوررئالیست‌ها و دادائیست‌ها داشته است و هنرمندان معاصر بسیاری با الهام از اشعار بودلر به تولید اثر پرداخته‌اند. بودلر در این کتاب به دنبال کشف و در ادامه پیشنهاد یک زیبایی شناسی جدید در حوزه ادبیات بود، بنابراین کتاب در زمان انتشارش یعنی در سال ۱۸۴۰ جنجال بسیاری به پا کرد. 

کتاب شامل ۶ دفتر به ترتیب با این عناوین است: «ملال و آرمان»، «صحنه‌های پاریسی»، «آب آتش‌فام»، «گل‌های دوزخی»، «طغیان» و «مرگ» است.

در یکی از اشعار این مجموعه می‌خوانیم:

عشق تو را بدل به فریادی می‌کنم
ای که تنها تو را دوست می‌دارم
ز ژرفای تاریکْ مغاکی که در آن
دل‌ام در افتاده است؛
اینجا غمین دنیایی‌ست،
افق‌اش از جنس سُرب و ملال
و بر خیزاب‌های شب‌هایش
کفر و خوف
دستادست
غوطه می‌خورند.
خورشیدی یخین بر فراز شش ماه پرسه می‌زند
و شش ماه دگر
همه شولای تاریکی‌ست گسترده
بر سردی خاک
باری
دیاری‌ست سخت غمین‌تر ز سرزمین‌های سترونِ قطب؛
نه جانوری، نه نهری
نه جوانه‌ای، نه جنگلی!

[این کتاب با ترجمه محمدرضا پارسا‌یار ‌و تحت عنوان «گلهای رنج» توسط انتشارات هرمس نیز منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...