به گزارش مهر، به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در ژاپن، آرا و اندیشههای سعدی در فرهنگ ژاپن جایگاه ویژه ای دارد.
قدیمیترین اشارهها به سعدی در نوشتههای ژاپنی را در سفرنامه یوشیدا ماساهاروُ مییابیم، وی به عنوان نخستین فرستاده ژاپن در عصر جدید روانه دربار ناصرالدین شاه شد (سالهای ۸۱-۱۸۸۰م/ ۹۸-۱۲۹۷هـ). او در سفرنامهاش جز شرح دیدهها و دریافتههای خود اشارههایی هم به تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران دارد و از آن میان در مبحثی با سرفصل «زبان و ادب پارسی» نوشته است: «درروزگار قدیم و در دوره میانه، بسیاری نویسندگان و گویندگان نامور در ایران برآمدهاند. از اینان، سعدی بسیار پرآوازه است و ترجمه آثار او در اروپا خواستار و خواننده فراوان دارد.» از آن پس، تقریباً در هر نوشته و سخنی درباره فرهنگ ایران و ادب پارسی در ژاپن نام سعدی و آثار او، به خصوص گلستانش، به میان آمده است.
ترجمههای آثار سعدی به ژاپنی به ترتیب تاریخی
۱- آراکی شیگه روُ ؛ نخستین ایران پژوه و ادب شناس ژاپنی است که کتابی به نام «پُروشیا بوُنگاکوشی کوء» (اندیشه تاریخ ادبی ایران) درباره ادب فارسی انتشار داد.
آراکی در سخن از شاعران پارسی گوی ایران، درباره سعدی نوشته است: «شعر و سخن مشرف الدین سعدی، شاعر ایرانی، دارای حکمت عملی و آموزنده است، اما تخیّل... چندان ندارد. نوشته آراکی را با همه سادگی و نارسائیش، باید به رعایت فضل تقدم او ارج نهاد.
۲- کاتوء چوءکا؛ ترجمهای از گلستان سعدی در سال ۱۹۲۲ با عنوان«بارا-ئن» از سوی بنگاه انتشارات شین کوء- شا منتشر کرد. او در مقدمهای پرشور و احساس بر ترجمه گلستان نوشته است: «گلستان یا باغ گل در جهان ما نمادی از حقیقت زندگی است... با خواندن گلستان، رایحه بهار ایران را به مشام جان میبوییم... سعدی در گلستان باغبانی قانع و فروتن است که گلهای جان را پرورش میدهد. او با مناعت و درویشی، و نه از سر نام و جاه جویی، گلستان را به اهل دل ارمغان داشت. این اثر شهرتی عالم گیر یافت.... شاعر قدیم ایران با شاعران امروزی تفاوت داشت. شاعر آن روزگار به یاد حق و برای خدا میسرود.
کاتوء از سعدی با عنوان «کاسه ی»، یا حکیم، یاد کرده و افزوده است: «اندیشه سعدی همانند فلسفه کایبارائه کیکِن است. این هر دو به لزوم و ارزش توازن و اعتدال و هماهنگی در این زندگی گذرا تأکید کردهاند. سعدی و کایبارا زندگی را با روح روشن و با طیب و طنز میدیدند.»
برگردان کاتو از گلستان زبانی زیبا و شاعرانه دارد، تعبیرهای ادبی او در نگارش ژاپنی گلستان دلنشین و گیراست. اما ترجمه احوالی که او در دیباچه کتاب خود از سعدی به دست داده از اشتباه دور نمانده است.
۳- توکوُزاوا ریوءتان؛ در سال ۱۹۴۳ کتاب «مونوگاتاری» (داستانهایی از ایران) را در معرفی آثار بزرگ ادب پارسی بوسیله انتشارات مگورو- شوتِن منتشر کرد. این کتاب ترجمه برگزیدههایی از اشعار خیام و شعر صوفیانه، حافظ، مثنوی مولوی، و نیز بوستان (صفحههای ۱۳۰ تا ۱۳۶)، گلستان (صفحههای ۱۳۷ تا ۱۵۵) و سرودههای نظامی و جامی است.
ترجمه توکوزاوا از قطعههای بوستان و گلستان کاری پیشگام و ارزنده بود. او زبانشناس بود و در معرفی سعدی و آثار وی نوشته است: «ایرانیان کلام و بیان لطیف و زیبای سعدی و روح طبیعت گرای او را میپسندند و شیوه سخن والایش را ارج مینهند. سعدی نکتههایش را با چاشنی ذوق و به ملایمت میگوید و تعلیمش مایه اسلامی و نیز عرفانی دارد... بی آشنایی با سعدی و آثار او، سخن گفتن از ادب پارسی بیهوده است. او را در ایران گوته ایران میشناسند... بوستان سعدی حکایات بسیار در بردارد. گلستان سعدی از بوستان او هم زیباتر است.»
۴- تاکاسه کوْواشی در سال ۱۹۴۸ ترجمه خود از گلستان را با عنوان«سعدی بارا-ئِن (گلستان سعدی) انتشار داد. (نشر نیشی موُرا- شوتن). ترجمه او از روی برگردان فرانسوی گلستان انجام شده است و زبانی روان و ساده دارد، اما از اشتباه برکنار نمانده و از جای جای نوشتهاش پیداست که آشنایی چندان با اصول عقاید اسلام نداشته است.
۵- ساوائی زوء؛ ایران پژوه و استاد فقید دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا، یکی از ترجمههای اصیل و معتبر گلستان را به ژاپنی آماده ساخت، که با همان نام «گلستان» در سال ۱۹۵۱ از سوی بنگاه انتشارات ایوانامی- شوتِن منتشر شد. این نخستین ترجمه گلستان به ژاپنی از روی متن اصلی فارسی بود که از روی تصحیح فروغی چاپ بروخیم انجام شد.
برگردان ژاپنی ساوا از گلستان زبانی زیبا و دلنشین دارد و بخشهایی را هم به انتخاب آورده و کوتاه کرده است. در مقدمه کتاب او، در بیان انگیزهاش در ترجمه گلستان به ژاپنی میخوانیم: «گلستان ما (دانشجویان بیگانه) را یاری داد که زبان فارسی و فرهنگ اسلامی و عقاید و ارزشها و اخلاقیات و قومیّت ایرانیان را بشناسیم و بفهمیم. تجربهای در کار ترجمه کتاب نداشتم، اما با شور و شوق به ترجمه گلستان برآمدم... اما برای ما ژاپنیها ایران سرزمین دوردست است و گلستان روزگاری بسیار پیش نوشته شده و ایرانیان خُلق و خو و طبع و آداب قومی بس متفاوتی (نسبت به ژاپنیان) دارند و از این رو است که ما نمیتوانیم پارههایی از آن را بفهمیم یا بپذیریم. اما همین تفاوت و تباین موجب میشود که بیشتر به مطلب علاقه پیدا کنیم و به شوق بیاییم. در همان حال، یکسانیها در شیوه بیان و اندیشه و احساس میان این دو قوم و دو فرهنگ مایه شادی و شگفتیمان میشود.
گلستان ترجمه گامو رئیچی
۶- گامو رئیچی؛ استاد زبان اردو و ایران پژوه شیفته سعدی و استاد فقید دانشگاه مطالعات خارجی توکیو ترجمه خوب و ماندنی خود را از گلستان در سال ۱۹۵۳ آماده ساخت، که با عنوان «بارا-ئِن» (به معنی «گلستان») در آن سال به وسیله همان دانشگاه منتشر شد. این کتاب هنوز معتبرترین و دقیقترین ترجمه گلستان به ژاپنی شناخته میشود و بارها از باز چاپ شده است. زبان ترجمه ژاپنی گاموء روان و زیباست و شاعرانه و با احساس، اما رنگی از سبک و سیاق کهنه دارد. شاید هم گیرایی آن تا اندازهای برای همین است. وی در ترجمه گلستان متن اصلی فارسی را مأخذ داشته و در مقدمهاش نوشته است: «بوستان و گلستان پیام جهانی دارند و به همه زبانهای اروپایی ترجمه شدهاند.»
۷- گامو رئیچی، درکتاب «ترجمه احوال مردان ادبِ سدههای میانه ایران» ( ایران چوُءسی-نو- کیوءموء-مونوگاتاری) که در مارس ۱۹۶۴ منتشر شد؛ در بخش نخست آن از سعدی و گلستان او سخن آمده و در فضیلت او نوشته شده است: «سعدی سفرهای بسیار کرد، اما همچون دیگر جهانگردان مسلمان و از آن میان ابن بطوطه و ابن حوقل، سفرنامه ننوشت، بلکه حاصل یافتهها و تجربههای خود را در دو کتاب گلستان و بوستان آورد... مردی ادیب و عربی دان، وارد به احکام شرع، دارای نبوغ شاعری و عارف پیشه بود. شاعر به دنیا آمده بود. زندگی این دنیا را خوار نمیداشت و ترک دنیا نگفت. در مدح و قدح کسان هم نسرود و از خدمت ولینعمتی به دستگاه ممدوحی دیگر نرفت. همه عمر با مردم و میان مردم گذراند و کوشید تا آنان را به راه راست رهنمون شود.»
۸- گامو رئیچی، در همان سال ۱۹۶۴ کتاب دیگری منتشر کرد با عنوان «پروُشیا-نو- شی جین» یا شاعران ایران (نشرِ کینوکوُنیا- شوتن). او در این کتاب در معرفی گلستان و بوستان سعدی چنین نگاشته است: «هر اثر این شاعر و نویسنده، هدف و غایتی دارد. او در پی بیان عقیده و اثبات نکته خویش است. سعدی در سفرهایش تجربههای گوناگون فراوان اندوخته بود. هنر او تعلیم اخلاق عملی است... بوستان، بیان ساده مطالب و نکتههای منظوم است و زبان آن نرم و نغز. شیوه کلام آن به دل مینشیند، اندیشه و محتوایی یکدست و کمتر اغراق آمیز، و ترکیبِ سخنی ساده و طبیعی دارد.
«بوستان و گلستان» آثاری است که سعدی در پنجاه سالگی، در سن بارآمدگیش، آفرید. این هر دو سرشار از خردی والا و به سخنی نغز و هنرمندانه است، با بیانی نافذ و بینشی ثاقب.
۹- پرفسور کوُرویاناگی تسوُنه ئو، محقق آشنا به ادب پارسی و استاد پیشین دانشگاه مطالعات خارجی توکیو در کتاب «پُروشیا بوُنگی شی چوء» (روح و جوهر ادب پارسی)، که در سال ۱۹۷۷ از سوی بنگاه انتشاراتِ کوندو شوُپانشا منتشر شد، پس از تاریخچهای درباره گلستان و ترجمه آن به ژاپنی، از زمانه پرآشوب سعدی و زندگی پرماجرای او یاد کرده است:
«سعدی شاعری است منادی اخلاق عملی... کتاب بوستان را در سال ۱۲۵۷(۶۵۵هـ) و گلستان را در حدود ۱۲۵۸(۶۵۶هـ) به انجام رساند. تا این هنگام بیست سال در سفر گذرانده... بوستان و گلستان سعدی بسیار پرآوازه شد و او را نامورترین شاعر سده سیزده (قرن هفتم هجری) ساخت. وی مانده عمر را در شیراز در آرامش گذراند... اروپاییان در سده هفده میلادی گلستان را شناختند و ترجمههایی از آن به لاتینی و زبانهای دیگر اروپا شد. در ژاپن نیز استاد ساوائه ئی زوء و استاد گاموء رِی ایچی این کتاب را ترجمه کردند.
۱۰- اونو موریو ایران پژوه و محقق جامعه شناسی روستایی است، وی نگاهی تازه و خواندنی به گلستان دارد. اوکه داماد استاد فقید گاموء بود، طی مقاله خود در «یادنامه استاد گاموء ری ایچی» (گاموء ری ایچی سِنسی کینن رونشو، سال ۱۹۸۷) نوشته است: «در سال ۱۹۷۸، پیش از انقلاب اسلامی، که در تهران بودم گلستان سعدی را پیش آشنایی ایرانی که طلبه علوم دینی بود میخواندم. ترجمه گاموء از گلستان را بارها خواندهام... در آن سالها حال و احساسی تازه در دل یافتم و خود را به گاموء نزدیکتر دیدم. اکنون با مردمی از روستاهای ایران آشنا و دوست شده و چندی با آنها زندگی کرده بودم و برایم پیدا مینمود که گلستان امروز هم در فکر و دل ایرانی زنده و تازه است... توضیح و تعبیر آن طلبه ایرانی از سخن گلستان برایم گیرایی داشت. میدیدم که درک و دریافت او از این اثر با آنچه که گاموء داشت تفاوت دارد. گاموء مردی بود زاده دوره میجی (سالهای سلطنت امپراتور میجی، از ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۲م) و بار آمده با آیین بودا و اندیشه کنفوسیوس و با این زمینه فکری دل به سعدی بسته بود. گمان میکنم که اندیشه و سخن سعدی خوب میتواند با اقتضای زمانه سازگار شود... حکایات گلستان مردمی پایبند امیال و شهوت و ثروت را تصویر میکند؛ کسانی که سیاست بازی و سوداگری خوب میدانند. این دولتمردان و کاسبکاران در گلستان به سیمای مردانی میانسالند، با چهرهای سرخ و سمین. میدانیم که سعدی ترکِ دنیا و امیال این جهانی نکرد و از شور و هواهای نفسانی خود هم سخن گفته است... دیدم که گلستان را باید به راه تازهای بفهمم، متفاوت از شرح و تعبیری که گاموء به دست داده است. فکر کردم که باید ترجمه تازهای از گلستان به ژاپنی بشود. این اندیشه و احساسم گونهای ردّ و انکار است، همچون رفتار فرزندی نافرمان نسبت به پدر. اما (گاموء در گذشته و) دیگر کسی نمانده بود که بخواهم به معارضه با او برآیم.
بوستان ترجمه کوریانگی
۱۱. استاد تسونه ئو کوریانگی ترجمه بوستان را در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده است.
۱۲. کاتسوفوجی؛، پژوهشگر ممتاز، که آثار متعدّد و علاقهاش به دو حوزه تاریخ و ادبیّات ایران و قلمرو زبان فارسی مربوط است، از دهة نخست سده بیست و یکم میلادی به ترجمه و شرح دقیقی از گلستان سعدی به زبان مادری خود رغبت یافته و بخشهایی از آن را منتشر کرده است.
۱۳. نائومی شیمیزو: معیارهای اخلاقی در دیدگاه سعدی.
ناشر: علمی و فرهنگی ؛تهران- ۱۳۹۰ ؛ صفحات: ۲۹۵+۱۴
موضوع این کتاب بررسی دیدگاهها و آرای «سعدی» درباره اخلاق است. هدف از تدوین این کتاب شناخت احساسات و افکار واقعی مردم کشورهای اسلامی در زندگی روزمره، کسب آگاهی از مشکلات و نحوه برخورد این مردم با مشکلات از طریق بررسی افکار «سعدی» است.
نویسنده ژاپنی این اثر تحت تأثیر آیین اخلاقی ایرانیان در پیش و پس از اسلام در نوشتار خویش میکوشد نخست مفهوم اخلاق و حکمت اخلاقی را از منظر فرهنگهای گوناگون بررسی کرده و سپس معیارهای اخلاقی را از دیدگاه «سعدی» مطالعه نموده است. وی در این راستا تاریخچه دقیقی از اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران «سعدی» را بیان کرده و ضمن معرّفی این شخصیت با توجّه به نگاشتهها و سرودههای وی با تأکید بر «بوستان» و «گلستان» عقاید «سعدی» را درباره اخلاق پادشاه، مأموران پادشاهان، دانشمندان و خردمندان، عارفان و درویشان و مردم عالی شرح داده است. سپس اهمیت پند و اندرز، شرایط اندرزدهی و امر به معروف را از دیدگاه این شاعر جهانی بیان کرده است.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است: پیشگفتار؛ مقدمه؛ فصل اول: روزگار و آثار سعدی؛ فصل دوم: اخلاق پادشاهان؛ فصل سوم: اخلاق مأموران پادشاه؛ فصل چهارم: اخلاق دانشمندان و خردمندان؛ فصل پنجم: اخلاق عارفان و درویشان؛ فصل ششم: اخلاق مردم؛ نتیجه.