گزیده اشعار شیرکو بی‌کس با عنوان «در این شعر برف می‌بارد» با ترجمه مختار شکری‌پور منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.

اشعار شیرکو بی‌کس در این شعر برف می‌بارد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که در نشر نگاه منتشر و برای نخستین‌بار در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شده، دربردارنده‌ ۱۵۸ شعر کوتاه و بلند از این شاعر، همچنین مقدمه مفصل مترجم درباره زندگی و شعر شیرکو از لحاظ محتوا و مضمون و فرم است و علاوه بر مقدمه، ترجمه یادداشتی از شیرکو بی‌کس درباره شعر امروز کرد نیز آمده است.

در معرفی بیشتر این کتاب عنوان شده است: در این کتاب، مترجم به ترجمه شعرهایی از دوران و مجموعه شعرهای مختلف این شاعر با مضامین گوناگون و انواع تجربه‌ها و فرم‌های شعری او پرداخته است، به طوری که این مجموعه می‌تواند نمودی کلی از شعر شیرکو به مخاطب ارائه دهد.

مختار شکری‌پور در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «شعر شیرکو سرشار از کنش‌ها و واکنش‌های شاعرانه‌ای است که نتیجه نگاه فراگیر او به زندگی و زیست شاعرانه با پیرامونش است. این نوع زندگی که در آثار شیرکو مشهود است، هم از بار تخیّلی شگفت‌انگیزی برخوردار است و هم دربردارنده شامّه تیز شاعری به اطرافش است. الهام او از طبیعت و استفاده بجا و بسیار شاعرانه از پدیده‌های طبیعی همچون کوه، دریا، جنگل، رود، شب، روز، خورشید، ماه، آب، آتش و باد در خلق توصیف‌ها، تشبیهات و قرینه‌سازی‌های شاعرانه یکی از دیگر کارهای اساسی او در شعرش است که به گمانم کمتر شاعری چنین با کمال این کار را انجام داده باشد.»

او در بخشی دیگر از این مقدمه به وجه روایی شعر شیرکو پرداخته و نوشته است: «برخی از مجموعه‌هایش، رمان‌ها و در برخی جاها داستان‌های کوتاه‌ شعری تلقی می‌شوند تا جایی که خودش به صورت واضح عنوان «رمان شعر یا «قصیده شعر» روی آن‌ها گذاشته که از آن جمله باید به مجموعه‌های «مار، صلیب و روزشمار شاعر»، «رنگ نامه» و شعر- نمایشنامه «صندلی» اشاره کرد. جالب آن‌جاست که پرداخت‌های روایی طولانی و پر از حادثه‌های شاعرانه وام‌گرفته از ماهیّت زندگی، با توسل به فرم و جوهر و تخیل درازدامنی از مقوله شعر صورت می‌گیرند. بنا بر گفته خود شیرکو، دامنه خیالش، که آن را مایه کار ادبی و هنری می‌پندارد، در بستر قصه‌گویی محلی دوران کودکی‌اش پرورده‌تر می‌شود و همین روایت‌ها سبب می‌شوند که بار روایی این همه در شعر شیرکو برجسته شود، تا جایی که قالب «رمان شعر» یا «قصیده شعر» را در شعر کُردی بنیان می‌گذارد و نقطه عطف کارنامه شعری‌اش می‌شود. البته خیلی از شعرهایش را هم با این‌که منظومه نشده‌اند، اما می‌توان شعرهایی بلند تلقی کرد که نه تنها اطناب و حشو و زواید ندارند بلکه با جرأت می‌توان گفت که شیرکو به نهایت ایجاز در این شعرها رسیده و چنان دامنه خیالش، سیال و وسیع است که شاعر، یارای مقابله با تبلور واژگان و هجوم کلمه و کلام ذهنش را ندارد و شریان درونی شعر، به صورت ناخودآگاه در زبانش فوران می‌کند. شاید از این روست که رمان شعرهای شیرکو، مونولوگ‌محور و تک‌گویی‌های شاعری هستند که روایتگر تاریخ مردم سرزمینش با همه فراز و نشیب‌های آن است اما این تک‌گویی، خودمحورانه و خالی از دیالوگ نیست بلکه پژواک صدای مردمش است.»

مترجم در فرازی دیگر از این مقدمه به یک ویژگی برجسته دیگر شعر این شاعر جهانی پرداخته و آورده است: «عمده کار او، فضاسازی‌های موازی برای رسیدن به یک اتفاق و نتیجه‌گیری نهایی شاعرانه است و گویا شعر در آن لحظه اتفاق می‌افتد. یعنی در ابتدا چند فرازی ارائه می‌دهد اما شعر اصلی در آن فراز و لحظه نهایی اتفاق می‌افتد و به نظر می‌رسد که هر آنچه آمده است درجهت آماده کردن ذهن مخاطب برای دریافت آن اتفاق نهایی است که جوهر و هسته شعرش را تشکیل می‌دهد.»

شیرکو بی‌کس متولد ۱۹۴۰ سلیمانیه و فرزند فایق بی‌کس از شاعران مشهور کلاسیک کرد است. او نخستین مجموعه شعرش را سال ۱۹۶۸ با عنوان «مهتاب شعر» منتشر کرد و در سال ۱۹۷۰ به همراه جمعی از نویسندگان و شاعران کُرد بیانیه شعری روانگه (دیدگاه) را منتشر کردند تا شعر کردی را از رکودی که به آن دچار شده بود درآورند.

القای لقب «همشهری فلورانس» توسط انجمن حقوق بشر ایتالیا و دریافت جایزه جهانی توخولسکی، مدال افتخار در ادبیات در سال ۱۹۸۸ از دست انگوار کارلسن، نخست‌وزیر وقت سوئد، ازجمله جایزه‌ها و افتخارات جهانی است که این شاعر کسب کرده است.

شیرکو سرانجام در ۱۳ مرداد سال ۱۳۹۲ برابر با ۴ اوت ۲۰۱۳ در بیمارستانی در سوئد درگذشت و سپس پیکرش بنا بر وصیت خودش به زادگاهش سلیمانیه انتقال پیدا کرد و در یکی از پارک‌های این شهر دفن شد.

مختار شکری‌پور، روزنامه‌نگار، مترجم و مستندساز، پیش‌تر گزیده‌ای دیگر از شعرهای این شاعر را با عنوان «تو اینجا نیستی اما» توسط نشر نگاه منتشر کرده است. او علاوه بر ترجمه شعر شیرکو، گزیده‌ای از شعرهای لطیف هلمت، دیگر شاعر مطرح کرد، را با عنوان «گورستان گل‌ها» توسط نشر ثالث منتشر کرده و هم‌اکنون در حال ترجمه گزیده‌ای از شعرهای «بختیار علی» و «هیوا قادر» از دیگر شاعران کرد است. او دو مستند بلند نیز درباره زندگی و آثار احمد شاملو با عنوان‌های «پرواز در دایره حضور» و «در آستانه بامداد» ساخته که به تازگی پخش آنلاین مستند «در آستانه بامداد» در سایت هاشور آغاز شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...