کتاب‌های «مرقع گلرخ» و «دیوان حافظ» دو کتابی هستند که به خط یدالله کابلی در روزهای آتی وارد کتابفروشی‌ها خواهند شد. مقدمه کتاب «مرقع گلرخ» را آیدین آغداشلو نوشته است.

کابلی با اعلام این خبر به ایبنا گفت: کتاب «مرقع گلرخ» که پیش از این آماده شده، اما توزیع نشده بود، در روزهای آتی وارد کتابفروشی‌ها خواهد شد. همچنین چاپ جدید دیوان حافظ با خط شکسته در نمایشگاه کتاب توزیع خواهد شد.

وی افزود: «مرقع گلرخ» مجموعه‌ای از سروده‌های شعرای برجسته و نامدار ایران را تشکیل می‌دهد که بالغ بر 230 صفحه و 240 قطعه خط است.  این کتاب در قطع رحلی کوچک و با مقدمه آیدین آغداشلو آماده شده است.

این مدرس خوشنویسی در توضیح بیشتر شیوه خوشنویسی این کتاب گفت: «7 لتی» از اصول مرقع‌بندی است که در قدیم اجرا می‌شد، اما در دوران معاصر منسوخ شده بود و این نخستین کتاب است که در دوره جدید با این شیوه خطاطی شده است. اقلام خطی و جلی در این کتاب استفاده شده‌اند و تمام قطعات، همراه با معرفی در یک ترکیب‌بندی و چیدمان جدید، که از جهت تنوع و تازگی در نشر آثاری از این دست منحصر به فرد است، خوشنویسی شده‌اند.

کابلی همچنین درباره چاپ جدید دیوان حافظ گفت: دیوان حافظ به خط من نخستین دیوان حافظ در دوران معاصر است که با خط شکسته، منتشر شد. در نوشتن تمام سعی من بر این بود که با توجه به حفظ تمام ویژگی‌ها و اصالت خط شکسته، اشعار، ساده خوشنویسی شوند به نحوی که عموم علاقه‌مندان، بی آن‌که تخصصی در زمینه خط داشته باشند، بتوانند آن‌را بخوانند.

خوشنویس دیوان حافظ در پایان گفت: در خوشنویسی دیوان حافظ از تمام گره‌ها و اتصالات در خط صرف‌نظر کردم تا خط ساده‌خوان باشد. همچنین از 40 تابلو و 20 مینیاتور استاد فرشچیان در این دیوان استفاده شده است. این دو کتاب به همت انتشارات گویا به چاپ رسیده است.

یدالله کابلی نشان درجه یک هنری دارد و تاکنون نمایشگاه‌های بسیاری را در داخل و خارج از کشور برپا کرده است. از جمله آثار منتشر شده به قلم کابلی می‌توان به «شکسته‌نویسی و شکسته خوانی»، «سماع قلم» (کتاب آموزشی در خط)، «دوبیتی‌های باباطاهر» و «شکسته پیوسته» که کتاب آموزشی دوره فوق ممتاز است اشاره کرد.

کابلی در سال 1385 به عنوان چهره ماندگار در عرصه خوشنویسی انتخاب شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...