اگر عطار نبود، مولانایی نداشتیم | شهرآرا


«مقامات ره حیرانی» کتابی است شامل گزیده‌هایی از مثنوی‌های عطار که در سال1402 منتشر شده و حاصل سال‌ها انس با آثار عطار است. دکتر فاطمه مجیدی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه نیشابور، در مجال زیر و هم زمان با روزی که با نام و یاد این شاعر بزرگ خراسان گره خورده است، در نوشتاری از چگونگی تهیه و تدوین این کتاب گفته است و دلایلی که می‌تواند ما را به خواندن آثار عطار ترغیب کند:

مقامات ره حیرانی | فاطمه مجیدی

«تذکرةالاولیا» گل سرسبد نثر عرفانی
از وقتی یادم می‌آید، از پیران و عارفان و عالم عرفان خوشم می‌آمد. وقتی دست روزگار مرا به وادی ادبیات کشید، این علاقه را با خواندن آثار عرفانی ادامه دادم و سال هاست که به تدریس دروس عرفانی رشته زبان و ادبیات فارسی و مطالعه و پژوهش در شعر عطار مشغولم. پس از سال‌ها همراهی با ادبیات عرفانی چنان دریافتم که وجود عطار کدکنی نیشابوری، در قلمرو شعر و نثر عرفانی چون خورشید است در منظومه شمسی. اگر عطار نبود، مولانایی چنین نداشتیم. «تذکرةالاولیا»ی عطار گل سرسبد نثر عرفانی است و غزلیات و مثنوی‌های عطار گنجینه‌هایی گران بها در شعر عرفانی و حکایت‌های عرفانی. چنین شد که رهرو راه عطار شدم و شاگرد اندیشه‌های وی و هر آن کس که درپی شناخت اوست.

گزیده ای برپایه مثنوی‌های عطار
چنان که می‌دانیم، حجم قابل توجهی از آثار منظوم عطار در قالب مثنوی است که عبارت اند از: الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه. مجموع ابیات این چهار مثنوی حدود 22هزار بیت است که خواندن آن برای کسی که بخواهد درباره عطار به شکل تخصصی پژوهش کند، لازم و بایسته است؛ اما برای کسی که بخواهد با چکیده اندیشه‌های عطار آشنا شود و از مثنوی‌های او لذت ببرد، شاید خواندن این حجم از اشعار دشوار باشد. ضمن اینکه دانشجویانی که باید درس مثنوی‌های عطار را در دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی بگذرانند، به متنی نیاز داشتند که بشود در دو واحد درسی و در یک ترم تحصیلی آن را بخوانند و نبودن چنین متنی موجب می‌شد که در بسیاری از دانشگاه‌های کشور، فقط به خواندن مقداری از متن «منطق الطیر» بسنده شود.

ازاین رو، من از همان سال1391 که سرفصل جدید دوره کارشناسی ابلاغ شد و درس مثنوی‌های عطار جایگزین درس منطق الطیر شد، مشغول تدوین این کتاب شدم. این گزیده که حاصل چندین سال تدریس درس منطق الطیر در سرفصل قدیم و مثنوی‌های عطار در سرفصل جدید و خوانش دقیق مثنوی‌های عطار است، برای این درس تهیه شده است. در گزینش از مثنوی‌ها به ویژه مثنوی‌هایی که یک داستان بلند اصلی دارند، تلاش بر این بوده است که ساختار داستان اصلی حفظ شود و مهم ترین بخش‌های هر مثنوی نیز در گزیده باشد. ضمن اینکه در این گزیده حکایت‌های بلند فرعی در «منطق الطیر» و «الهی نامه» (شیخ صنعان، سرپاتک هندی، زن صالحه، رابعه) که جزو حکایت‌های مشهور مثنوی‌های عطار هستند، با تلخیصی محتاطانه آورده شده است. در تعلیقات ضمن بیان معانی واژه‌ها و معنی برخی ابیات بنا بر ایجاز بوده است، تا هم دست استاد درس بازتر باشد و هم حجم و به تبع آن قیمت کتاب زیاد نشود؛ البته از آنجا که در تدریس این درس هنوز تأکید بر «منطق الطیر» است، تعلیقات این مثنوی تفصیل بیشتری دارد. گزینش این مثنوی‌ها از متن مثنوی‌های عطار به تصحیح دکتر شفیعی کدکنی انجام گرفته است.

نگاه هنری به الهیات و مذهب
اگر کتاب «زبان شعر در نثر صوفیه» شفیعی کدکنی را مطالعه کنیم، می‌بینیم که او عرفان را نگاهی هنری به الهیات و مذهب می‌داند و بیان می‌کند ما در عرفان و هنر با بعد عاطفی و وجه عاطفی زبان سروکار داریم و عارف، دین و الهیات را برای ما زیبا می‌کند. ما در آثار عطار این نگاه هنری به الهیات و مذهب را می‌بینیم به ویژه در حکایت‌هایی که عطار درباره مشایخی چون حلاج، بایزید بسطامی و ابوسعید ابوالخیر می‌آورد که با نگاه خویش، دین و مذهب و فقه را برای ما زیبا می‌کند. یکی از دلایلی که ما به عنوان انسان عصر مدرن نیاز داریم کتاب‌هایی مانند مثنوی‌های عطار را بخوانیم، این است که نگاه هنری به الهیات و مذهب را یاد بگیریم تا با همین نگاه بتوانیم دین را برای خودمان زیباتر کنیم و بتوانیم ارتباط خود را با خداوند معنادار کنیم، چون دلیل خلقت ما انسان ها، دوست داشتن خداوند و عشق ورزیدن و عبادت کردن است و خود خداوند می‌فرمایند: جن و انس را نیافریدم به جز برای آنکه مرا عبادت کنند.

ما می‌توانیم این نوع عبادت را از عرفا و بزرگان عرفان بیاموزیم و با نگاه آن‌ها دین را ببینیم. متون عرفانی، این نگاه را به ما می‌آموزند. در این روزگار بیش از هر زمانی ما انسان‌ها به این نگاه نیاز داریم تا از جزم اندیشی‌ها و نگاه خشک و متعصبانه به الهیات و مذهب پرهیز کنیم و ارتباط عاشقانه و زیبایی با خداوند برقرار کنیم. نکته دیگری که خواندن مثنوی‌های عطار را ضروری می‌کند، لذت بردن از حکایت‌ها و استفاده از این حکایت‌ها به عنوان مضامینی برای استفاده در داستان نویسی و نوشتن نمایشنامه‌های امروزی است. بسیاری از حکایت‌های عطار این ظرفیت را دارند که به نمایشنامه یا رمان و داستان امروزی تبدیل شوند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...