شماره‌ یازدهم دوره‌ جدید مجله‌ «تجربه» با تصویر جلدی از هوشنگ ابتهاج شاعرِ شهیرِ ایران و یادنامه‌ای برای او منتشر شد.

یادنامه‌ای برای ابتهاج در تجربه‌ی یازدهم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا؛ در این شماره در بخش چهره ماه می‌خوانیم: چهره‌ی‌ ماه: صفحاتی به یاد هوشنگ ابتهاج که در ۹۴ سالگی در آلمان در گذشت، مرور نزدیک به یک قرن زندگی، شعر و سیاست در شش تصویر، نگاهی به تاثیر سایه بر موسیقی ایران، وقایع‌نگاری یک رویداد: سایه و نشر کارنامه، با آثار و گفتاری از سیدعلی صالحی، فریدون صدیقی، سید مهدی زرقانی، محمود آموزگار، مریم مشرف، غفران بداخشانی، محمد رضا ذوالفقاری، سعید برآبادی، پیمان طالبی و... .

در بخش گفتگوی ویژه می‌خوانیم: گفتگوی منتشر نشده شاهرخ تندروصالح با کریستف بالایی ایران‌شناس و مترجم ادبیات داستانی که به تازگی در پاریس درگذشت به همراه یاداشتی از حسین اسماعیلی استاد دانشگاه در فرانسه.

در بخش ادبیات می‌خوانیم: یادنامه‌ی احمد گلشیری مترجم و نگاهی به تاثیر او بر ادبیات با آثار و گفتاری از سیامک گلشیری، محمد گلشیری، سیاوش گلشیری، فرهاد کشوری و.../ گفت‌وگو با حامد حبیبی درباره‌ کتاب تازه‌اش املاک رابینسون و نقد و بررسی این اثر/ یک تک‌نگاری از میلاد حسینی درباره‌ی شمایل مارادونا و... .

در بخش کتاب‌خانه می‌خوانیم: گفت‌وگو با احمد امینیان درباره ایده‌ی میان‌داری در ایران/ گفت‌وگو با نرگس حسن‌لی درباره‌ کتاب خوش‌بینی ورای نومیدی

در بخش سینمای ایران می‌خوانیم: پرونده‌ای درباره‌ی شهرک کلیله و دمنه به همراه گفت‌وگو با مرضیه برومند با آثار و گفتاری از بهزاد عمرانی، مجتبی اسکندری، کوروش نریمانی، مرجان پورغلامحسین/ تراژدی مهاجران خاموش، یک تک‌نگاری به یاد مسعود اسداللهی

در بخش سینمای جهان می‌خوانیم: پرونده‌ای درباره‌ی فیلم‌های بلندِ هفتاد و نهمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم ونیز/ صفحاتی درباره‌ی سریال پیشنهاد

در بخش تئاتر می‌خوانیم: پرونده‌ای درباره‌ی تاریخ سانسور تئاتر در ایران با آثاری از پوریا موسوی، غلام‌حسین دولت‌آبادی، فرزاد فره‌وشی، علی قلی‌پور و نرگس هاشم‌پور

در بخش تجسمی می‌خوانیم: پرونده‌ای درباره‌ی کتاب شاید بنفش همراه با گفت‌وگوی رسول رخشا با بهزاد حاتم با آثاری از محمد احصایی، غلامحسین نامی، مجید عباسی، سوگل کاشانی، حافظ روحانی و سروناز علم بیگی/ درباره‌ پروژه‌های کورش ادیم به همراه گفت‌وگوی زروان روح‌بخشان با او و یادداشتی از غزال زار.

در بخش مطالعات ایرانی می‌خوانیم: پرنده‌ای درباره‌ی ساعت‌های تاریخی ایران/ گفت‌وگو با یوسف ثبوتی فیزیک‌دان و اخترشناس، وارثانِ زعفران و نمک: یادداشت-گزارشی دنباله‌دار از علی اتحاد.

در بخش هنر زندگی می‌خوانیم: گفتاری از مصطفی ملکیان درباره ویژگی‌های فلسفه‌ی رواقی/ گفت‌وگو با بن سالاما کارگردان فرانسوی-الجزایری.

مدیر مسئول تجربه کتایون بناساز است و پژمان موسوی سردبیری آن را بر عهده دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...