«تالار رویای سرخ» یکی از شاهکارهای ادبیات چین است که خارج از این کشور بسیاری آن را نمی‌شناسند.

به گزارش خبرآنلاین، مرگ ژائو روچانگ، متخصص آثار ادبی اهل چین که چندی پیش درگذشت باری دیگر ما را به یاد رمان «رویای تالار سرخ» می‌اندازد. روچانگ یکی از معرفان این رمان بزرگ قرن هجدهمی بود.
این درحالی است که بیش از 30 سال از انتشار ترجمه انگلیسی این رمان بزرگ می‌گذرد، گفته می‌شود این ترجمه که انتشارات پنگوئن آن را منتشر کرده به شدت به متن وفادار و بسیار خوش‌خوان است.
«رویای تالار سرخ» را کائو ژوکین نوشته و در چین مردم رمان را با نام «داستان سنگ» می‌شناسند، کتاب در این کشور شان بسیار بالایی دارد و با آثار شکسپیر مقایسه می‌شود. جدا از ارزش‌های ادبی این رمان، چینی‌ها معتقد هستند این رمان بهترین نقطه شروع برای آشنایی با روانشناسی، فرهنگ و جامعه چین است.
حالا این سئوال مطرح می‌شود چرا این رمان در خارج از چین معرفی نشده است؟ آیا این بی‌مهری نشانه افول علاقه مردم به ادبیات است؟ یا شاید این رمان چینی ویژگی‌های خاصی دارد؟ شاید هم ما چنان درگیر وضعیت اقتصادی و تولیدی چین شده‌ایم که دیگر کاری به هنر و ادبیات این کشور نداریم. از گوشه و کنار هم می‌شنویم که برخی می‌گویند «شعر چین چه اهمیتی دارد؟» و رشته ادبیات چین در دانشگاه‌های غرب در حال انقراض است.
به هر حال  «داستان سنگ» در چین یک جادو است. یکی از مقامات ارشد چین دوره پنج جلدی این کتاب را به ملکه بریتانیا اهدا کرده و بزرگان ترجمه در چین بارها توصیه کرده‌اند این کتاب را باید همه بخوانند. از طرفی کتاب اگر دچار مشکلی قانونی شوید به کارتان می‌آید؛ بوده‌اند کسانی (غیر چینی) که در چین با آوردن نام این کتاب و اظهار علاقه به آن مشکل‌شان حل شده است.
کائو ژوکین در سال 1763 درگذشت و نوشتن این رمان نیمه‌کار ماند و درنهایت رمان سال 1792 با پایانی که گائو ای برای آن نوشت منتشر شد. کتاب نثر خاصی دارد و سرشار از اصلاحات مختلف است که برای خواننده امروز، هر فصل نیازمند چندده پانویس است. رمان بسیار طولانی است (تقریبا دوبرابر حجم «جنگ و صلح») با این حال در تمامی کشورهای چینی زبان اغلب مردم آن را خوانده‌اند.
رمان یک روایت عاشقانه است و ماجرای بائویو اشراف‌زاده و علاقه او به دو عموزاده‌اش و تردید او در انتخاب میان آن دو را روایت می‌کند. این موضوع به خواننده اثر هم سرایت می‌کند. برخی شیفته لین دائی‌یو و زیبایی و شوخ‌طبعی‌اش می‌شوند و برخی ژوئه بائوچائی و صمیمیتش را دوست دارند. خود بائویو نیز خوانندگان را به دو دسته تقسیم می‌کند، برخی او را دوست دارند و برخی از او متنفر می‌شوند.
از این رمان چندین و چند اقتباس سینمایی، تئاتری، اپرایی و تلویزیونی صورت گرفته است. گفته می‌شود مائو رهبر پیشین چین و همسرش عاشق رمان بوده‌اند. مائو به همراهانش گفته بود باید این کتاب را حداقل پنج بار بخوانند و گفته می‌شود خود مائو 25 بار این کتاب را خوانده است.
این کتاب چه رازی دارد؟ چطور توانسته همچنان خوانندگان را مجذوب خود کند؟ رمان ترکیبی است از روانشناسی آثار جین آستین به علاوه شکوه رمان‌هایی چون «ونتی فر» یا آثار بالزاک. لحن این رمان شاعرانه، فلسفی و تمثیلی است. با خواندن «رویای تالار سرخ» دیدی وسیع نسبت به شرایط و هستی بشر نصیب خواننده می‌شود و از این نظر رمان را با "در جستجوی زمان از دست رفته" مارسل پروست مقایسه کرده‌اند.
از طرفی این رمان داستان سفر به سوی شناخت و معرفت است. در رمان عشق و معرفت، شور و سرمستی در هم تنیده شده‌اند. و با وجود تمامی این مضامین فلسفی، «رویای تالار سرخ» مملو از تفریح و سرگرمی است و واقعیات زندگی روزمره در آن در جریان است.
در مورد این کتاب دو دیدگاه وجود دارد. یکی آنکه کتاب بر اساس زندگی نامه شاعر قرن هفدهم نالان هیسنگ ته نوشته شده‌ و دیگر آنکه کتاب زندگی نامه خود نویسنده است.
«رویای تالار سرخ» یا «داستان سنگ» با وجهه‌های غنی اجتماعی و مضامین فلسفی‌اش موفق شده مرزهای زمان را درنوردد و همچنان خواننده را شگفت‎زده کند. کتاب درست پیش از افول امپراتوری چین در قرن نوزدهم نوشته شده و «دوران طلایی چین» را به خوبی توصیف می‌کند. تا کنون بیش از 100 میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته است و همین آن را به اثری واجب برای مطالعه بدل می‌کند.

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...