در زمان کار ‏به هر یک از همکاران خود القا می‌کرد که تو در رشته خودت بهترین هستی و باید ‏بهترین کارها را ارائه بدهی

کتاب نیوز: مسعود فراستی، سیدعلی میرفتاح و جهانگیر خسروشاهی در مراسم ‏گرامیداشت سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم در سالن حجاب در میزگردی به بیان برخی خاطرات و دیدگاه های سید شهیدان اهل قلم پرداختند.

فراستی با اشاره به نوع خاص فعالیت فرهنگی شهید آوینی، تصریح کرد: آوینی دعوای فرهنگی راه ‏می‌انداخت یعنی به همه امکان ارائه نظرات، تضارب آرا و گفتمان را در مورد مسائل ‏فرهنگی می‌داد و معتقد بود در این فضا اندیشه‌های افراد رشد پیدا می‌کند و افراد اینگونه می‌توانند ‏راه درست فکر کردن را بیاموزند.‏
سید مرتضی آوینی فضایی برای گفتگوی جدی و مفید فرهنگی را در جامعه نیز ‏گسترش داد و می‌خواست از این راه راهکارهای جدید و موثر برای برنامه‌های فرهنگی را ‏سازماندهی کند. شهید آوینی مخالف ارتباط مستقیم فرهنگ با سیاست بود و در حالی که فرهنگ ‏را هویتی مستقل از سیاست می‌دانست، اعتقاد داشت فرهنگ حتی دنباله‌رو سیاست ‏نیست و مبارزه فرهنگی را سیاسی نمی‌کرد.‏

فراستی با اشاره به اینکه همواره دشمنی‌های فراوانی علیه شخصیت و آراء شهید ‏آوینی در زمان حیاتش وجود داشت، یادآور شد: تلاشهای زیادی برای ترور فرهنگی ایشان صورت گرفت اما ‏آوینی با همه سختیها ایستاد و کارکرد. نوشته‌های او و آثارش به ویژه در نشریه سوره، از معدود تالیفاتی بود که بعد از انقلاب و در جریانهای فرهنگی موثر بود و توانست فضای ‏فرهنگی خاصی را ایجاد کند.

این منتقد سینما در مورد نحوه کار شهید آوینی در عرصه فیلم اظهار داشت: در زمان کار ‏به هر یک از همکاران خود القا می‌کرد که تو در رشته خودت بهترین هستی و باید ‏بهترین کارها را ارائه بدهی در برخورد با فیلمبردار، تدوین‌گر، صدابردار و اغلب همکاران ‏اینگونه بود و می‌خواست فیلمها همیشه چیز جدیدی را نشان بدهد. معتقد بود این ‏دوربین باید به دنبال حقایق نادیده باشد.‏ سید مرتضی به همه افراد اجازه پیشرفت، خطا کردن و اصلاح را ‏می‌داد. وی در کار به همکاران توصیه می‌کرد که راههای تازه را تجربه کنند و یادآوری می‌کرد ‏که سعی کنند همواره در حال پیشرفت و صعود باشند.‏

حرفها و نوشته‌های آوینی رنگ و ‏بوی زمانی را داشت که در آن زندگی می‌کرد، پافشاری کورکورانه بر نظری خاص نداشت ‏و با پایبندی به یک سری اصول اخلاقی و اعتقادی، نگرشهای جدید و متفاوتی را که با ‏آنها روبرو می‌شد بررسی می کرد و حتی گاه نکات مثبت و کاربردی آنها را استخراج و ‏مورد استفاده قرار می‌داد.‏

فراستی با اشاره به برخی از خاطرات شهید آوینی و انتقاداتی که به آراء و آثار ایشان ‏وارد می‌شد، گفت: آوینی محدود به یک رای نبود، با دلیل و منطق، نظراتی را ‏عوض می‌کرد و از وضع موجود چیزی فراتر را می‌دید، اقتضائات زمانه را می‌دانست و ‏می‌گفت بدون شناخت اطراف و شرایط، نمی‌توانیم راه به جایی ببریم.‏

هرگاه کسی از آوینی می‌خواست کتابی را برای مطالعه به او معرفی کند اولین و ‏مهمترین کتاب پیشنهادی وی، قرآن بود و همواره بر مطالعه مفاهیم آیات قرآن تاکید می‌کرد و ‏می‌گفت مصباح الهدی در هر زمینه‌ای راهنمای افراد است.‏

سیدعلی میرفتاح نیز در این میزگرد گفت: سید مرتضی توانست میراث بسیار ارزشمندی را در زمینه نویسندگی و فیلم سازی از خود به جای گذارد.

وی با تاکید بر ناشناخته بودن میراث مکتوب و ‏ارزشمند این شهید بزرگوار اظهار داشت: گرچه فیلمها و سایر آثار صوتی – تصویری ایشان مورد ‏استقبال و توجه عمومی در جامعه قرار گرفته است ولی متاسفانه کتابهای تالیفی شهید آوینی ‏کمتر خوانده می‌شود.‏ آوینی ‏تمام آثارش را با زبانی قابل فهم برای عموم مردم و بدون نیاز به ضمیمه و شرح نوشته ‏است به گونه‌ای که همه اقشار جامعه می‌توانند به راحتی با نوشته‌های وی ارتباط برقرار ‏کنند و این ویژگی خاص و منحصر به فرد نوشته‌های او است.

بسیار ‏متین و مودب بود، اما در عین حال در کار بسیار صریح و بی‌پرده سخن می‌گفت. اهل نقد ‏بود و در بررسی مسائل به ویژه حوزه فرهنگ همیشه به دنبال ‏راهکارهای جدید برای اصلاح شرایط فرهنگی یا فرهنگ‌سازی بود.

وی با اشاره به اهمیت بسیار زیاد شهید آوینی به مشورت ‏در تمام کارهای هنری و به خصوص فعالیت هایی که عرضه عمومی داشت، خاطرنشان کرد: در نشریه سوره و در ‏سایر آثار و مطالب از نظرات همکاران و دوستانش استفاده می‌کرد و هر کاری یا مطلبی ‏را که فکر می‌کرد درست است بدون ترس از به خطر افتادن جایگاه خود، ارائه ‏می‌داد. 

جهانگیر خسروشاهی نیز در این مراسم اظهار داشت: در مدیریت کار، خط مشی خاص و مشخصی داشت و با ‏صبر و اخلاق نیکو گروههای کاری را رهبری می‌کرد، به گونه‌ای که همه علاقه‌مند بودند ‏تا او کارشان را نقد کند چراکه انتقادهای شدیدش گاه چنان با دلسوزی و به دور از تحقیر و ‏تندی بود که همکاران آن را عاملی برای پیشرفت خود می‌دانستند.‏

شایان ذکر است آیین بزرگداشت سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم بیستم فروردین در مجموعه فرهنگی حجاب و با حضور برخی مسئولان فرهنگی کشور، دوستان و همرزمان این شهید بزرگوار برگزار شد.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...