نقطه‌ کور تاریخ | شرق


در تاریخ ادبیات فارسی رمان و داستان‌های بسیاری بر پایه وقایع تاریخی نوشته شده است؛ رمان «شمس و طغرا» نوشته محمدباقر میرزا خسروی که به‌نوعی اولین رمان تاریخ ادبیات فارسی ما به شمار می‌آید، با موضوعی تاریخی نگارش شده است. یکی از معروف‌ترین رمان‌های دیگری که بر پایه تاریخ نوشته شده، رمان «پیامبر» نوشته زین‌العابدین رهنماست.

خلاصه رمان بهشت و دوزخ جعفر مدرس‌صادقی

با شروع تاریخ داستان‌نویسی رمان و داستان‌های دیگری هم بر پایه وقایع تاریخی با رویکرد متفاوت نوشته شد که این موضوع خود به یک ژانر تبدیل شد‌ اما اینکه چگونه موضوع تاریخی را به رمان تبدیل کنیم به عوامل بسیاری ربط دارد و طیف گسترده‌ای را در بر می‌گردد؛ آن‌قدر که زیر ژانرهای فانتزی و علمی- تخیلی را هم پوشش می‌دهد. این ژانر (تاریخ) در چند سال گذشته بیشتر مورد توجه نویسندگان چه در ایران و چه در کشورهای دیگر قرار گرفته است.

رمان‌های شاخصی هم در چند سال گذشته از نویسندگان معاصر ما منتشر شده است، مانند «مردگان جزیره موریس» نوشته فرهاد کشوری، «شکوفه‌های عناب» نوشته رضا جولایی و یکی از نوولاهای مهم ادبیات فارسی «شازده احتجاب» نوشته هوشنگ گلشیری. البته نمی‌توان نقش آثاری مثل «تاریخ بیهقی» و «تذکرة الاولیا» را بر ادبیات فارسی علی‌الخصوص رمان‌هایی در این دسته نادیده گرفت، دو اثر مهم و منثور که قصه، روایت، تاریخ و شخصیت‌های تاریخی را به‌خوبی تعریف می‌کند.

می‌توان به‌طور‌کلی گفت دو نوع رمان تاریخی بر اساس نوع روایت وجود دارد: اول، روایت بر اساس زندگی یک شخص یا خانواده و دوم، روایت بر اساس یک واقعه تاریخی. در مورد یکم روایت بر اساس زندگی شخص که نقشی مهم یا نیمه‌مهم در تاریخ داشته نوشته می‌شود، که بیشتر جنبه زندگی‌نامه پیدا می‌کند البته زندگی‌نامه‌ای که حول محور وقایع تاریخ مورد نظر نگارش می‌شود. در مورد دوم روایت دقیقا بر اساس تاریخ است، با این تفاوت نسبت به اصل تاریخ کل شخصیت‌پردازی، فضاسازی و علی‌الخصوص نثر رمان و کتاب تاریخی را از هم تفکیک می‌کند.

نویسندگان بسیاری با گذشت زمان مورد دوم را دستخوش تغییراتی کرده‌اند. مثلا واقعه‌های مختلفی را کنار هم قرار می‌دهند یا شکل روایت را از منظر شخصیت‌های متفاوت به مخاطب ارائه می‌کنند. این مقدمه برای رسیدن به بن‌مایه رمانی است که گام مهم در ژانر تاریخی برداشته است؛ رمان «بهشت و دوزخ» در میان آثار جعفر مدرس‌صادقی به نسبت دیگر رمان‌های او تفاوت زیادی دارد.

این نویسنده معاصر که با رمان «گاوخونی» به شهرت فراوان رسید، در این رمان به سراغ زندگی دکتر محمد مصدق رفته است و بخشی از زندگی او را مورد توجه قرار داده و با تکنیک و فرم کاملا ادبی آمیخته کرده است و با نثری متناسب با آن دوره این اثر را ارائه می‌کند. این رمان تنها رمان تاریخی جعفر مدرس‌صادقی است. «دکتر تکیه داده بود به در، پاهاش را دراز کرده بود و پتو را کشیده بود روی خودش. هیچ سراغی از سر پاسبان نگرفته بود و یک کلمه هم نپرسیده بود که چرا ما چهار نفریم و چرا هیچ مأمور دیگری به جای سرپاسبانه با ما نفرستادند. فقط پیدا بود که از این که جای نشستن و لم دادنش بازتر شده است و پاهاش را می‌تواند دراز کند، خیلی دارد کیف می‌کند» (صفحه ۱۰۲، فصل پانزدهم).

رمان «بهشت و دوزخ» به زندانی‌شدن دکتر مصدق و تبعید او به بیرجند اشاره دارد. مدرس‌صادقی که در دیگر آثار خود مثل «گاو‌خونی»، «شاه‌کلید»، «ناکجا‌آباد» از فرم انتزاعی مبتنی بر روایت استفاده می‌کند، در این اثر هم این فرم را به کار می‌گیرد. قسمت بیشتر این رمان در جاده می‌گذرد و می‌شود گفت یک رمان جاده‌ای هم هست. قصه با خدیجه دختر کوچک مصدق آغاز و در‌نهایت به وقایع دستگیری و تبعید مصدق پرداخته می‌شود. کاری که جعفر مدرس‌صادقی انجام می‌دهد، رفتن به نقطه‌ای از تاریخ است که شاید توجه کسی را جلب نکرده باشد. روایت‌های متفاوتی از دستگیری محمد مصدق در سال ۱۳۱۹ وجود دارد‌ اما روایتی از مسیر رسیدن او به بیرجند و زندانی‌شدنش و... در دسترس نیست، یا اگر هم باشد بسیار خلاصه و تیتروار است. همه نکات نشان می‌دهد رمان «بهشت و دوزخ» از آثار شاخص ادبیات در ژانر تاریخ است. انتخاب واقعه و به کار گرفتن ایده تا پرداخت آن، همه به‌خوبی توانسته روایت را کامل کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...