بیست‌وسومین و بیست‌وچهارمین دوره جایزه مهرگان ادب با معرفی برگزیدگان و تجلیل از محمود دولت‌آبادی برای یک عمر نوشتن به ایستگاه پایانی رسید.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، مراسم پایانی دوره‌های بیست‌وسوم و بیست‌وچهارم جایزه مهرگان ادب روز سه‌شنبه، ششم آبان ماه در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

حسین آتش‌پرور بیانیه بخش رمان را خواند و در ادامه با حضور هوشنگ مرادی کرمانی، عنایت سمیعی و فرزانه طاهری برگزیدگان به این شرح معرفی شدند:

برگزیده:
«متال‌باز» نوشته علی مسعودنیا

متال باز

رمان‌های تحسین‌شده:
«کمین بود» نوشته فرشته مولوی
«خیرگی» نوشته علیرضا سیف‌الدینی

رمان‌های تقدیرشده:
«گورستان شیشه‌ای» نوشته سرور کسمائی
«پیرزن جوانی که خواهر من بود» نوشته صمد طاهری

رمان‌های شایسته دریافت نشان مهرگان ادب:
«شبح اپراتور، یک پیشگوئی» نوشته هادی کی‌کاووسی
«معنای برج بابل» نوشته امیر خداوردی

برگزیدگان بخش مجموعه داستان بعد از خوانش بیانیه توسط قباد آذرآیین با حضور موسی اکرمی و حافظ موسوی به این شرح معرفی شدند:

برگزیده:
«ما همه در عصر شکار به سر می‌بریم» اثر فرهاد حیدری گوران

ما همه در عصر شکار به سر می‌بریم» اثر فرهاد حیدری گوران

مجموعه داستان‌های تحسین‌شده:
«حرف اول اسمش نون بود» اثر حافظ خیاوی
«املاک رابینسون» نوشته حامد حبیبی

مجموعه داستان‌های تقدیرشده:
«ما چهار نفر بودیم» نوشته امیررضا بیگدلی
«خوکچه بادنما» نوشته احمد آرام

مجموعه داستان‌های شایسته دریافت نشان مهرگان:
«مادام دوژاپل وافل بلژیکی دوست داشت» نوشته شیما سورن
«غزل سیب» نوشته منیرالدین بیروتی

مهرگان زبان مادری در بخش مجموعه داستان برگزیده نداشت اما «اشک‌های یک‌زن» نوشته فوزیه بشارت با ترجمه مستوره بخشی به عنوان برگزیده رمان به زبان مادری معرفی شد.

جایزه ناشر حوزه زبان مادری نیز به اعظم کیان‌افراز _ مدیر نشر افراز _ اهدا شد.

همچنین قرار بر این بود با حضور محمود دولت‌آبادی از یک عمر تلاش این نویسنده در عرصه نوشتن تجلیل شود که اعلام شد این بخش به دلیل کسالت این نویسنده پیشکسوت بدون حضور او برگزار می‌شود. تجلیل از دولت‌آبادی با خوانش بیانیه هئیت داوران توسط ابوتراب خسروی برگزار شد.

...
بر اساس این گزارش؛ در ابتدای این مراسم؛ ویدئویی از دوره‌های مختلف جایزه برای حاضران پخش شد.

سپس علیرضا زرگر، دبیر جایزه به تفاوت‌های این دوره از جایزه مهرگان با دوره‌های گذشته آن اشاره کرد و گفت: برای اولین بار آثاری را که در سراسر جهان به زبان فارسی نوشته شده، در هیئت داوران ارزیابی کردیم؛ دیوار حائلی میان ادبیات درون مرز و بیرون مرز وجود دارد و این دیوار باعث می‌شود تا آثار خوب را نبینیم. در این دوره به لطف و همراهی داوران مهرگان این کار انجام شد.

علیرضا زرگر با ارائه آماری از جایزه گفت: در این دوره ۲۰۴۳ کتاب خوانده شد که ۱۸۴۹ اثر مربوط به بخش مهرگان ادب و حدود ۲۰۰ اثر مربوط به مهرگان علم بود. در بخش زبان مادری نیز ۲۲ اثر خوانده شد.

سرور کسمائی نیز در پیام ویدیوئی خود برای این مراسم گفت: ادبیات داستانی ما ریشه در ایران دارد اما شاخ و برگ بسیاری نیز در خارج ایران داشته است.

علیرضا سیف‌الدینی نیز در پیام ویدئویی گفت: درود می‌فرستم به کسانی که ادبیات را زنده نگه می‌دارند و در سرزمین چندصدایی قصه و رمان که با صلح دموکراتیک اداره می‌شود، زندگی می‌کنند.

همچنین صمد طاهری با اشاره به بزرگان ادبیات ایران گفت: نویسندگان نسل جدید راه‌های این بزرگان را پیش گرفتند و راه‌های جدیدی را کشف و پیدا کردند و نباید این نکته را از نظر دور بداریم که نویسندگان نسل نوتر به نوعی آثارشان غنای بیشتری نسبت به نویسندگان قدیمی‌تر دارد زیرا که بر شانه آن بزرگان بالا آمده‌اند. اگر در دهه ۴۰ و ۵۰ نویسندگان تراز اول را نام ببریم شاید به ۱۰ نام برسیم اما در زمان ما بدون اغراق می‌توانم ۳۰ نویسنده ممتاز را ردیف کنم و اسم بیاورم.

امیر خداوردی هم در سخنانی گفت: امروزه نویسندگی و داستان‌نویسی جایگاه ویژه خود را از دست داده و معنای «برج بابل» هم همین است. فضای گفت‌وگو بین نسل‌ها کمرنگ و سخت شده، اما با تماس آقای زرگر احساس کردم هنوز امیدهایی هست.

فرهاد حیدری گوران نیز با اشاره به کلیپی که از رونمایی کتاب یک نویسنده با صف طولانی دست به دست می‌شود گفت: کار مهم نهادهای رسمی امروز برانگیختن ادبیات در برابر رسانه و برجسته‌سازی شبه نویسنده‌ها و سلبریتی‌ها است.

حافظ خیاوی دیگر نویسنده تحسین‌شده در این جایزه درباره سختی نوشتن و انتشار کتاب گفت.

حامد حبیبی، احمد آرام و شیما سورن نیز پیام‌های ویدئوی برای مراسم فرستاده بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...