رمان «زیر نگاه کلاغ‌ها» نوشته حمید امجد توسط انتشارات نیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.

زیر نگاه کلاغ‌ها حمید امجد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، حمید امجد نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر، متولد سال ۱۳۴۷ است. او آثاری در حوزه نمایشنامه، فیلمنامه، ترجمه نمایشنامه، داستان، داستان کوتاه و رمان دارد و پیش از این، رمان «کوچه درختی» را منتشر کرده است. نوشتن رمان «زیر نگاه کلاغ ها» به عنوان کتاب جدید امجد، مهرماه سال ۹۹ به پایان رسیده است.

این رمان در ۱۳ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

به اداره هم که وارد شد، وقتی کارتِ ورود می زد به ساعت نگاه نکرد. توی راه به خودش گفته بود هیچ کدام این چیزها اتفاق نیفتاده، پشت سرش هیچ جلسه ای نگذاشته اند و هیچ کس آن حرف ها را بهش نزده، همه چیز خوب است و هیچ مشکلی وجود ندارد _ باید خودش را تا شب سر حال نگه دارد؛ چون این بار نباید بگذارد بازی ناتمام بماند، این بار باید تا تهش برود. به لبخند نگهبان دم در، که چشمش به بسته بزرگ دست بیتا بود، با لبخند جواب داد؛ و گرچه سنگینی بسته بازو و کمرش را خسته کرده بود از چندتا پله ای که می رسید جلوی آسان سُر با قدم های محکم بالا رفت. از آسان سر که درآمد صاف رفت توی آبدارخانه، و داشت سعی می کرد توی یخچال برای بسته اش جا باز کند که خود اقبال آقا رسید. یخچال پر از ظرف های غذای همکاران بود و تا ظهر که می آمدند بردارند خالی نمی شد. بیتا عوض جواب دادن به اقبال آقا که یکی دوبار پرسید توی این بسته چی هست؟ خودش را با جابه جا کردن ظرف های غذا مشغول کرد، و پرسید این جا یخچال دیگری نیست که تا بعد از ظهر کسی سراغش نرود _ مخصوصا همکاران خودمان؟ اقبال آقا گفت یخچالِ پناه خالی ست، تا بعد از ظهر هم کسی کاری به کارش ندارد.

این کتاب با ۱۶۸ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...