کتابی از حسین پاینده در هفته جاری سومین جایزه ادبی خود و چهارمین جایزه در طول سال جاری را به دست آورد.

به گزارش مهر،  در مراسم اختتامیه‌ دوازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی جلال آل‌احمد که روز شنبه ۲۳  آذر ماه در تالار قلم کتابخانه ملی ایران برگزار شد، دکتر حسین پاینده، استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی، به خاطر تألیف کتاب دوجلدی «نظریه و نقد ادبی: درسنامه‌ای میان رشته‌ای» موفق به دریافت جایزه جلال آل‌احمد در بخش نقد ادبی شد.

همچنین صبح روز دوشنبه ۲۴ آذر  طی مراسمی که در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران برگزار گردید، جایزه «کتاب سال دانشگاهی» به همین کتاب از دکتر پاینده اعطا شد.

بعدازظهر همین روز، جایزه «کتاب برتر سال» نیز طی مراسمی در  سازمان مطالعه و تدوین کتاب‌های درسی (سمت) به کتاب «نظریه و نقد ادبی» تعلق گرفت.

گفتنی است که همین کتاب در مرداد امسال جایزه‌ی «پژوهشگر برگزیده‌ی سال» را هم برای  پاینده به ارمغان آورده بود که طی مراسمی با حضور تعداد زیادی از هنرمندان سینما و تئاتر در هجدهمین جشن سالیانه انجمن منتقدان، نویسندگان، پژوهشگران خانه تئاتر در تاریخ ۲۴ مرداد ۹۸ به وی اعطا شد.

کتاب «نظریه و نقد ادبی: درسنامه‌ای میان‌رشته‌ای» در دو جلد  و با حجمی بالغ بر ۱۱۰۰ صفحه،  به معرفی جدیدترین رویکردهای نقد ادبی اختصاص دارد و شامل نمونه‌های عملی از کاربرد این نظریه‌ها در نقد ادبیات فارسی (شعر و نثر کهن و معاصر) و متون فرهنگی (فیلم، عکس، تصاویر دیجیتال در فضای مجازی، سریال تلویزیونی و …) است.

برخی از رویکردهای نقادانه‌ی معرفی‌شده در این کتاب عبارت‌اند از: ساختارگرایی، روایت‌شناسی، نقد لاکانی، نشانه‌شناسی (رویکردهای سوسور، پِرسْ و بارت)، روانکاوی، مطالعات زنان، تاریخ‌گرایی نوین، پسامدرنیسم، مطالعات فرهنگی، فرمالیسم، نظریه‌ی دریافت و …

پاینده پیش از این درباره این کتاب به مهر عنوان کرده بود: در کشور ما معمولاً معنای درست و دقیقی از «نقد» مستفاد نمی‌شود. دست‌اندرکاران فعالیت‌های ادبی غالباً بین «مرور و معرفی»، «تحلیل» و «نقد» تمایز نمی‌گذارند و هر نوع نوشتاری را که نویسنده در آن نظری راجع به متنی ادبی اظهار کرده باشد، به غلط مصداق «نقد» می‌پندارند. فقط از راه شناساندن نظریه‌های علمی نقد ادبی و نحوه‌ کاربرد عملی آن‌هاست که می‌توان به این برداشت‌ها و توقعات نادرست پایان داد. کتاب حاضر با همین هدف، مجموعه‌ای از پُرکاربردترین نظریه‌های نقادانه را به پژوهشگران این حوزه می‌شناساند.

به گفته پاینده نقد ادبی در  این کتاب با رویکردی میان‌رشته‌ای به مخاطب معرفی شده و  در آن کوشش شده است تا هم در شیوه‌ طرح مباحث و هم در نمونه‌های نقد عملی، نیازهای دانشجویان در رشته‌های مختلف ادبیات و علوم انسانی را پاسخ داده شود. به همین دلیل، در این کتاب علاوه بر کاربرد نقد در حوزه‌ی مطالعات ادبی، مباحثی درباره‌ی معماری، تحلیل عکس، تحلیل تصاویر فضای مجازی، نقاشی، فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی و غیره مطرح شده‌است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...