ماریو بارگاس یوسا برنده چهارمین دوره جایزه آندره مالرو 2021 در بخش اثر داستانی شد.

ماریو بارگاس یوسا، روزگار سخت» [Fierce Times یا Tiempos recios]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ،ایبنا جایزه آندره مالرو در بخش داستان متعهدانه ماریو بارگاس یوسا، نویسنده و روزنامه‌نگار پرویی را برای رمان «روزگار سخت» [Fierce Times یا Tiempos recios] -که از سوی نشر گالیمار در فرانسه منتشر شده بود- به‌عنوان برنده معرفی کرد. هیئت داوران این جایزه نویسنده پرویی را برای نوشتار سازش‌ناپذیر -که خواننده را در پیچ‌وخم خیانت‌ها، دسیسه‌ها و توطئه‌های بی‌امان سردرگم می‌کند- تحسین کردند و درباره او گفتند: «یوسا به ما ضرورت و شرایط انسانی ما در متانت و آگاهی از آزادی‌هایمان را یادآوری می‌کند.»

یوسا پیش از این از آندره مالرو به عنوان یک رمان‌نویس بزرگ یاد کرده و گفته بود که تحت تاثیر آثار آندره مالرو بوده و آثارش را با شور و شوق فراوان می‌خوانده است.

آندره مالرو نویسنده، منتقد هنری و سیاستمدار فرانسوی و اولین وزیر فرهنگ فرانسه بود که در سال 1933 جایزه گنکور را برنده شد و در سال 1971 از دنیا رفت.

در بخش مقاله درباره هنر نیز جایزه امسال آندره مالرو به کریستوف پومیان برای اثر «موزه، یک تاریخ جهانی»، جلد دوم «لنگرگاه اروپایی» -که نشر گالیمار منتشر کرده- تعلق گرفت. هیئت داوران این اثر را برای روایت منحصر‌به‌فرد و ضروری درباره تاریخ موزه‌ها ستایش کردند.

سیسیل گیلبرت، سلین مالرو، دیانا پیکاسو، الکساندر دوال –استالا، آدرین گوتز، ماتیو گاریگو- لاگرانژ، ممادو محمود دونگو و متیو سیمونه اعضای هیئت داوران این جایزه را تشکیل می‌دهند.

جایزه آندره مالرو که از سال 2018 و توسط دختر و پسر آندره مالرو ایجاد شده است، هر سال در سال‌روز درگذشت این نویسنده برجسته فرانسوی به نویسندگانی اهدا می‌شود که آثار داستانی خود را در راستای خدمت به موقعیت انسانی منتشر کرده باشند. در بخش هنری نیز یک جایزه به بهترین کتاب هنری سال اهدا می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...