برگزارکنندگان جایزه «فرانتس کافکا» اعلام کردند «میلان کوندرا» نویسنده سرشناس اهل جمهوری چک بیستمین دریافت‌کننده این جایزه ادبی خواهد بود.

میلان کوندرا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، «میلان کوندرا» نویسنده ۹۱ساله متولد جمهوری چک که از سال ۱۹۷۵ در کشور فرانسه زندگی می‌کند، بیستمین برنده این جایزه ادبی خواهد بود که ویژه نویسندگان معاصر ادبیات جهان است.

«ولادیمیر زلزنی» رئیس انجمن فرانتس کافکا گفت که هیات داروان این جایزه ادبی آثار «کوندرا» را تحسین کردند که نقش مهمی در فرهنگ جمهوری چک داشته و به بیش از ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده است.

«میلان کوندرا» از دهه ۹۰ میلادی رمان‌هایش را به زبان فرانسوی می‌نویسد.

از جمله برندگان پیشین جایزه ادبی کافکا می‌توان به «فیلیپ راث»، «هارولد پینتر»، «هاروکی موراکامی»، «پیتر هاندکه» و «مارگارت اتوود» اشاره کرد.

کوندرا اولین رمانش به نام «شوخی» را در سال ۱۹۶۷ منتشر کرد و در سال ۱۹۷۵ نیز کتاب «خنده و فراموشی» را به چاپ رساند که ترکیب عجیبی از یک رمان، مجموعه‌ داستان‌ کوتاه و تفکرات نویسنده‌ است.

سال ۱۹۸۴ همزمان شد با انتشار رمان «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» که در ایران با نام «بار هستی» هم ترجمه شده است. این رمان محبوب‌ترین کتاب «کوندرا» به حساب می‌آید که به مشکلات یک زوج چک با یکدیگر و دشواری سازگاری با زندگی در چک‌اسلواکی می‌پردازد. در سال ۱۹۸۸، کارگردان آمریکایی «فیلیپ کافمن» فیلمی بر اساس این کتاب به همین نام ساخت. با وجود این‌که کوندرا معتقد است رمان‌هایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند، اما در ساخت این فیلم به عنوان مشاور همکاری داشت.

در ادامه و در سال ۱۹۹۰ رمان «جاودانگی» از «کوندرا» به بازار آمد که در مقایسه با سایر آثار او، که بیش‌تر تفکرات سیاسی را مطرح می‌کنند، این کتاب از درون‌مایه‌ فلسفی بیش‌تر و عمیق‌تری برخوردار است و مفاهیم جهانی‌تری را در خود می‌گنجاند.

او در سال ۱۹۸۷ جایزه‌ ملی اتریش برای ادبیات اروپا را دریافت کرد. همچنین در سال ۲۰۰۰ برنده‌ جایزه‌ بین‌المللی «هاردر» شد. در سال ۲۰۰۷ هم جایزه‌ ملی ادبیات جمهوری چک به این نویسنده تعلق گرفت.

از دیگر آثار معروف کوندرا که در ژانرهای ادبی رمان، ‌داستان کوتاه، شعر، مقاله و نمایشنامه نوشته شده‌اند می‌توان به «عشق‌های خنده‌دار»، «دون ژوان»، «زندگی جای دیگری است»، «میهمانی خداحافظی»، «والس خداحافظی»، «صاحب کلیدها»، «ژاک و اربابش»، «هیچ‌کس نمی‌خندد»، «آخرین می»، «کلاه کلمنتیس»، «خنده و فراموشی»، «هنر رمان»، «آهستگی»، «وصایای تحریف‌شده»، «هویت» و «جهالت» اشاره کرد.

آخرین رمانی که از «میلان کوندرا» منتشر شده، «جشن بی‌معنایی» نام دارد که او در سال ۲۰۱۴ و در سن ۸۶سالگی به نگارش درآورد.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...