برندگان بیست و سومین دوره جایزه کشورهای مشترک المنافع در دو بخش بهترین کتاب و بهترین کتاب نخست در چهار منطقه معرفی شدند.

به گزارش ایبنا و به نقل از سایت رسمی کامن‌ولت، «جومپا لاهیری» با کتاب «سرزمین غریب» از بریتانیا، «مارینا اندیکوت» برای کتاب «نیکی بی‌اندازه» از کانادا ،«ماندلا لانگا» برای کتاب «رنگ‌های گمشده آفتاب‌پرست» از آفریقای جنوبی، «کریستوز تسیولکاز» برای کتاب «سیلی» از استرالیا به‌ عنوان بهترین نویسندگان جایزه کشورهای مشترک‌المنافع معرفی شدند.

در بخش بهترین کتاب نخست نیز «محمد حنیف» از پاکستان با کتاب «انفجار درختان انبه»،«جوآن توماس» از کانادا با کتاب «خواندن با آذرخش»، «یو وم آکپان» از نیجریه با کتاب «بگو یکی از آنان هستی»، «مو زی هونگ» از نیوزلند با کتاب «سال کوسه شانگهای» موفق به کسب جایزه هزارپوندی کشورهای مشترک المنافع در هر منطقه شدند.

منطقه آسیای جنوب شرقی و اقیانوس آرام
«کریستوز تسیولکاز» نویسنده کتاب «سیلی» در ملبورن به دنیا آمد و رمان دیگر او به نام«پولدار» در سال 1998 به فیلم تبدیل شد و«مسیح و اروپای مرده» نیز جایزه عصر داستان 2006 و جایزه بهترین نوشته 2006 ملبورن را ازآن خود کرد. او در نمایشنامه‌نویسی ،مقاله نویسی وفیلمنامه نویسی هم دست دارد. این نویسنده در کتاب سیلی توجهش به طبقه متوسط حومه استرالیا جلب شده و درباره یک خانواده یونانی نوشته است که در حومه شهر زندگی می‌کنند و بر نوع ارتباط و برخورد با دیگران تاکید دارد. نویسنده در این کتاب نشان می‌دهد که زدن یک سیلی به صورت یک کودک در آینده او چه نقشی بازی می کند و او را ممکن است به کجا بکشد.

کتاب «سیلی»از میان نامزدهایی چون «آراویند آدیگا» با کتاب «در میان آدمکش‌ها» از استرالیا، «هلن گارنر» با کتاب «اتاق اضافی»از استرالیا، «جوآن لاندن»با کتاب «والدین خوب» از استرالیا ،«پائولا موریس» با کتاب «شهرهای ممنوعه» از نیوزلند و«تیم وینتون» با کتاب «نفس» از استرالیا برگزیده شد.

«مو زی هونگ» نویسنده کتاب «سال کوسه شانگهای»در سنگاپور متولد شد و در تایوان،کانادا،چین،آمریکا و نیوزیلند بزرگ شد. او در دهه 90 در یک شرکت کامپیوتری در نیویورک سیتی کار می‌کرد و بعدها به عنوان معلم زبان انگلیسی درشمال شرق چین مشغول کارشد و اخیرا به نیوزیلند بازگشته است.

در بخش کتاب‌های نخست نیز رقابت تنگاتنگی وجود داشت و «مو زی هونگ» توانست از میان نامزدهای لیست مانند «آراویند آدیگا» با کتاب «ببر سفید» از استرالیا، «نام لی» با کتاب «قایق» از استرالیا، «بریجت وان درزیپ» با کتاب «رابطه نامشروع» از نیوزیلند، «پریتا ساماراسان» با کتاب «یک عصر،یک روز کامل» از مالزی و«اشلی سیورایت» با کتاب «پایانی بی مایه» از استرالیا به این موفقیت دست یابد.

«مو زی هونگ» در کتابش داستانی ظریف و موشکافانه از نسل تازه چین را نقل کرده که با فرهنگ گذشته این کشور پیوند دارند و کل داستان در شهر دالیان در سالی که بیماری سارس شیوع پیدا کرده می گذرد.

منطقه کشورهای آفریقایی
«رنگ‌های گمشده آفتاب پرست» کاری حرفه‌ای با نثری فوق‌العاده از نویسنده‌ای است که تمثیل و واقعیت را به هم پیوند می‌زند و درباره اساطیر آفریقا به ساختارشکنی می‌پردازد و تصویری متفاوت از آفریقا را به نمایش می‌گذارد.

مجموعه داستان کوتاه «بگو تو هم یکی از آنان هستی» نیز درباره قاچاق کودکان،فقر بی‌اندازه، بی‌خانمانی،بیماری ایدز، تعصب، خشونت و نسل‌کشی کودکان آفریقاست و نویسنده تلاش می‌کند خوانندگان را با رنجی که این کودکان متحمل می‌شوند آشنا کند.

«رنگ‌های گمشده آفتاب‌پرست» نیز در رقابت با «حقه باز» اثر «دامون گالگوت» ،«زندگی من با دوولاس» نوشته «تیم کیگان»، «جایزه زیبایی» نوشته «سیندی وی مگونا»، «کسی که نجات یافت» اثر«زو ویکومب» که همگی از آفریقای جنوبی هستند، موفق به کسب این عنوان شد.

جایزه نخستین کتاب این دوره به مجموعه داستان کوتاه«بگو یکی از آنها هستی» رسید که نویسنده برای گرفتن این جایزه با «جوجه تیغی» اثر«جین بنت» از آفریقای جنوبی،«خشونت بی‌هدف» نوشته «جسی مکنزی» از آفریقای جنوبی، «چوپانان و قصاب‌ها» اثر«کریس مارنویک» از آفریقای جنوبی،«برف روب بوستون» نوشته «سو رابی»از آفریقای جنوبی و «تا زمانی که می توانیم حیوانی را نگه داریم» کتابی از ،«مگان وویسی بریج» از آفریقای جنوبی رقابتی تنگاتنگ داشت.

منطقه کانادا و کارائیب
رمان «نیکی‌ بی‌اندازه » اثر «مارینا اندیکوت» درکی مناسب از مجموعه‌ای پیچیده از عوامل روحی را به تصویر کشیده و به رنج‌هایی می‌پردازد که منجر به سیر و سفری به درون و رشد و خودشناسی می‌شود. این کتاب تاکیدی برعشق، روح و خدا است و این مفاهیم عمیق را در بر می‌گیرد.

«جوآن توماس» از کانادا نیز در کتاب«خواندن با آذرخش» نثری کامل، روان، مهیج و مفرح دارد و به روابط مختلف همراه با محبت،عشق و... درون یک خانواده واجتماع می‌پردازد. ذکاوت،بذله گویی و کیفیت این آثار مورد توجه تمام داوران قرار گرفت.

در این منطقه نیز «مارینا اندیکوت» برای رسیدن به جایزه اش مجبور شد با نامزدهایی مانند «کنت جی هاروی» با کتاب «شلاق سیاه هاوکو» از کانادا، «نینو ریسی» با کتاب «منشا گونه ها»از کانادا، «ژاکوب راث» با اثر «پینتر بندر» ،«جاسپریت سینگ» با «سرآشپز» از کانادا، «فرد استنسون» با کتاب «کاروی بزرگ» از کانادا رقابت کند.

برای دریافت جایزه بهترین کتاب اول نیز«جوان توماس »مجبور شد با «تنا بیشاف» با کتاب«شکاف» از کانادا،«مارک بلاگراو» با اثر«املاح نقره» از کانادا، « کریگ بویکو » با کتاب«فراموشی» از کانادا، «نیلا گوپتا» با کتاب «شرپا و دیگر داستانها» از کانادا، «پاشا مالا» با مجموعه داستانی به نام «گوشه نشینی» از کانادا، «پادما ویسواناتان» با اثر«چرخش های یک لیمو» از کانادا رقابتی سخت داشته باشد.

منطقه اروپا و آسیای جنوبی
داستان کتاب موفق «جومپا لاهیری» نویسنده برتر این منطقه درباره مهاجرت است و نویسنده تلاش کرده تا خواننده بتواند با خواندن آن، از آمریکا تا اروپا، هندوستان و تایلند با نویسنده و داستان جذابش همراه باشد.

«جومپا لاهیری» در لندن متولد ولی در آمریکا بزرگ شد. داستان‌های او ابتدا در بسیاری از روزنامه‌های آمریکایی و در سال 2000 نیز دریک مجموعه داستانی به چاپ رسید. وی موفق شد جایزه پولیتزر را در بخش داستانی ازآن خود کند و برای بهترین کتاب اول نیز به جایزه نیویورکر ، پن و جایزه همینگوی دست یابد. وی هم اکنون در نیویورک با همسر و دو فرزندش زندگی می‌کند.

«محمد حنیف» نیز در کتاب «انفجار درختان انبه»،« به نحوه مرگ ضیاءالحق در پاکستان و سقوط هواپیمای او پرداخته است. او که در «اوکارا»ی پاکستان متولد شده قبل از روزنامه‌نگاری مدتی در نیروی هوایی پاکستان خدمت می‌کرد. حنیف اکنون در لندن زندگی می‌کند و رئیس بخش اردو زبان بی‌بی‌سی است. کتاب او برای جایزه کتاب 2008 گاردین و بوکر من 2008 نامزد دریافت جایزه شده بود.

در این منطقه نیز« جومپا لاهیری» برای کسب این جایزه با«کریس کلیو» نویسنده کتاب «دست دیگر» ازبریتانیا،« شاشی دشپانده» با کتاب «سرزمین حیله» از هندوستان،«فلیپ هنشر» با اثر«هوای ملایم شمالی» از بریتانیا، «دیوید لوج» نویسنده کتاب «رای ناشنوا» از بریتانیا، «سلمان رشدی» با کتاب «افسونگر فلورانس» از بریتانیا در رقابت بود.

در بخش کتاب های اول نیز «محمد حنیف» با نویسندگانی مانند«سلیمان آدونیا» با کتاب «عواقب عشق» از بریتانیا،«دانیل کلی» با اثر«شکسته» از بریتانیا،«جو دونتورن»با کتاب «زیردریایی» از بریتانیا،«مورزابان اف شروف» با کتاب«نفس بریده در بمبئی»از هندوستان و «روان سامر ویل» با اثر«پایان خواب» از بریتانیا رقابت کرد.
................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...