کتاب «قوانین چارتین» [قواعد چارتین] نوشته عمرو عبدالحمید با ترجمه‌ فرشته مولائی منتشر و در کتابفروشی‌های سراسر کشور توزیع شد.

قوانین چارتین» [قواعد چارتین] نوشته عمرو عبدالحمید

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «قوانین چارتین» جهانی یگانه دارد که در مرزهای رئالیسم جادویی و فانتزی بزرگسال جا می‌گیرد. عمرو عبدالحمید در این کتاب از زاویه دید راویان مختلفی داستان یک عشق آتشین، جنینی بی‌روح و انسان‌هایی غریب در سرزمینی لامکان و لازمان را روایت می‌کند.

داستان از این قرار است که پزشکی به نام فاضل برای یافتن شغل به سرزمینی بدوی و دورافتاده می‌رود. آنجا دیمای کولی را می‌بیند که تنها بیمار اوست. دیما باردار است و وقتی فاضل او را معاینه می‌کند، متوجه می‌شود که قلب جنین نمی‌تپد اما دیما معتقد است که جنین نمرده بلکه هنوز زنده نشده است. باید به سرزمینش یعنی چارتین برود تا روح یک اعدامی در جسم جنین حلول کند و فرزندش جان بگیرد.

در کنار این روایت ما داستان عشق «ندیم» و «غفران» را داریم؛ یک انسان شریف و یک نسالی یا همان شهروند درجه‌ی یک و شهروند درجه‌ی دو که عاشق یکدیگرند اما مسیر صعب‌العبور این عشق آن دو را به جایی می‌رساند که چیزی جز حیرت برای مخاطب باقی نمی‌ماند. آنجا در آن سرزمین هرز زندگی‌ها به هم پیوند می‌خورند.

عمرو عبدالحمید، پزشک و نویسنده مصری، متولد متولد سال ۱۹۸۷ است و در دانشگاه منصوره مصر تحصیل کرده است. عبدالحمید در «قوانین چارتین» شهری خیالی با قوانین سخت و عجیب را ترسیم می‌کند که می‌تواند نمادی از تمام سنت‌های موحش باشد. ناکجاآبادی که عبدالحمید تصویر کرده همانقدر که مدرن و امروزی است، بدوی و غریب هم می‌نماید؛ و همانقدر که ملموس است دور و نامحتمل هم به نظر می‌رسد.

«قوانین چارتین» که جلد اول یک سه‌گانه پر افت‌وخیز با موضوع بدویت جوامع توسعه‌یافته در مکانی خیالی است، پس از انتشار با استقبال زیاد مخاطبان روبرو شد. این رمان در عرض یک سال بیش از ۶۰ بار در مصر تجدید چاپ شد.

فاضل؛ شخصیت اصلی رمان «قوانین چارتین» همچون عمرو عبدالحمید، پزشک است. به همین دلیل شاید او را که نخستین راوی این قصه‌ی غریب است را کاملاً می‌پذیریم.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «آه از نهادش برآمد و گفت: «گناه واقعی‌اش این بود که خیال‌پرداز بار آمده بود. خیال‌پردازان مأوایی جز زندان یا جنون ندارند.»
گفتم: «دوست من، فقط در سرزمین‌هایی وضع به این منوال است که ظلم بر آن‌ها حاکم است.»»

کتاب «قوانین چارتین» ۲۲۴ صفحه دارد و با قیمت پشت جلد ۳۹,۰۰۰ تومان از سوی نشر نیماژ در دسترس عموم علاقه‌مندان کتاب قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...