«خاطره‌ی استانبول» [A Memento for Istanbul (İstanbul Hatırası)] نوشته امید احمد [Ahmet Ümit] با ترجمه عارف جمشیدی منتشر شد.

خاطره‌ی استانبول» [A Memento for Istanbul (İstanbul Hatırası)]  امید احمد [Ahmet Ümit]

به گزارش کتاب نیوز، احمد امید، متولد 12 جولای 1960، نویسنده ای اهل ترکیه است. او بیشتر به خاطر رمان های جنایی خود شناخته می شود. امید در سال 1979 به استانبول رفت و در دانشگاه مرمره مشغول تحصیل شد و در سال 1985 با استفاده از یک بورس، به مسکو رفت و در آکادمی روسیه در رشته ی علوم اجتماعی تحصیل کرد. احمد امید نوشتن شعر را در زمان اقامتش در مسکو آغاز نمود.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

منظره‌ی شهر را از دریا نظاره‌گر بودیم. استانبول مه‌آلود... دریایی پــوشیـده از مــه... و ابـرهای سفیــدی که عـرشه‌ی قایـقمان را درنـوردیـده بـودنــد. تنــها گنبدهای ایـاصوفیـا دیــده می‌شــد، منـاره‌های سلطان‌احمـد و برج‌های قصـر تـوپـکاپــی. گویـی شهر برجایش استوار بود بی‌هیچ گزندی و رذالتی. طبیعت در توده‌ای از ابرهای سفید پنهان شده بود و شهر ما همانند رؤیایی شیرین قبل از طلوع آفتاب، چون ابری جادویی و افسانه‌ای زیبا، به‌سان شهری تازه تأسیس و آغازی دوباره، جوان، پرامید و زیبا بود.

هفت پادشاه، هفت مکان تاریخی و هفت جنایت در هفت روز... احمد امید در این رمان تاریخ شهر استانبول را در پس داستانی جنایی روایت می‌کند.

«خاطره‌ی استانبول» نوشته امید احمد در 681 صفحه رقعی و قیمت 110 هزارتومان توسط نشر ثالث منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...