زنان آمریکایی در سده 19 | آرمان ملی


رمان «خانه‌ی­ شادی»[The house of mirth] توسط ادیت وارتون [Edith Wharton] (1862-1937) نویسنده آمریکایی نوشته شد. این اثر ادبی برای نخستین بار توسط سهیل سُمی به فارسی ترجمه شد. «خانه­ شادی»، دومین رمان وارتون بود. سینتیا گریفین وولف (زاده­ 1936) تاریخ­دان ادبی آمریکایی در زندگینامه­ ادیت وارتون، او را رمان­ نویسی متبحر و هنرمند توصیف می­‌کند. این اثر هنگام چاپ در 1905، رکورد سریع­ترین فروش کتاب را در زمان خودش به دست آورد.

خلاصه رمان خانه‌ی­ شادی»[The house of mirth] توسط ادیت وارتون [Edith Wharton]

رمان «خانه­ شادی»، همانند دیگر آثار او تا به امروز از محبوبیت زیادی در بین خوانندگان ادبیات برخوردار است. وارتون در این اثر ادبی به بررسی موقعیت زن­ها در گذار از سده­ نوزدهم به بیستم می­پردازد؛ در واقع، منتقدهای ادبی عقیده دارند که این رمان، انعکاس نارضایتی­های زیادی است که وارتون در زمان خودش از آن­ها رنج می­برده است. قهرمان اصلی داستان، لیلی بارت، زنی است که از کودکی با این ایده بزرگ شده است که باید به یک هدف خاص در زندگی­اش برسد: ازدواج با مردی ثروتمند با موقعیت خوب اجتماعی. داستان رمان از جایی آغاز می­شود که او بیست و نه سال دارد و موقعیت­های خوبی را نیز از دست داده است. وارتون علت این موضوع را در روحیه­ قهرمانش می­بیند که نمی­خواهد به­خاطر پول با کسی ازدواج کند. اما، سرنوشت لیلی، مجرد ماندن نیست؛ بلکه، سقوط او به فلاکت است.

طی صد سال گذشته، منتقدها و پژوهشگرهای ادبی تفسیرهای متعددی از این رمان پیچیده ارائه داده­اند. بسیاری از خواننده­ها از زمان نخستین چاپ این رمان، آن را انتقادی به بازار ازدواج دیدند. اما، پژوهشگرهای معاصر، این رمان و اعمال لیلی را از زاویه­دید فمنیستی نگاه کرده­اند. لیندا واگنر- مارتین در پژوهشی درباره­ رمان «خانه­ شادی»، آن را مثالی کلیدی از صدای زن می­بیند که درون­مایه­های مهمی از مسائل زنان را در روشی نامحسوس ارائه کرده است؛ داستان، بیانیه­ای درباره­ نقش زن در جامعه است.

همان­طور که در «خانه­ شادی» دیده می­شود، زن­ها در جامعه­ اوایل سده­ بیستم فقط می­توانستند نقش همسر و مادر را داشته باشند. شخصیت­هایی همچون جودی ترنور و برتا دورست، قدرت و جایگاه اجتماعی خود را به­واسطه­ ازدواج­شان به­دست آورده­اند. تنها هدف لیلی در زندگی، این بود که ازدواج خوبی داشته باشد. او پس از شکست خوردن در این هدف، هیچ مهارت یا انگیزه­ دیگری برای ادامه حیات ندارد. لیلی تلاش می­کند تا کار کند، نخست به­عنوان یک ملازم حرفه­ای و سپس به­عنوان دستیار کلاه­دوز. اما، تلاش­های لیلی به­ شکل اسفباری ناکارآمد هستند و او بیشتر در فقر فرو می­رود.

زن­های محدودی در این رمان، مسیر متفاوتی را انتخاب می­کنند. نِتی استروتر، زنی متعلق به طبقه­ کارگر، بیرون از خانه­اش کار می­کند و به کودک و همسرش اهمیت می­دهد. گِرتی فَریش، زن مجردی است که شغل مناسبی پیدا می­کند. مهم­تر این که، گرتی یکی از معدود شخصیت­های رمان است که حقیقتا لیلی را دوست دارد. با این­که او نه مادر است و نه همسر، اما به بهترین نحو، نقش و هدف خود را در جامعه پیدا می­کند.

وارتون، چندین عنوان برای رمان درنظر گرفته بود که همگی در رابطه با توصیف لیلی بارت بودند. 2 عنوان، نظر نویسنده را جلب می­کنند. «زینت یک لحظه» در یکی از شعرهای ویلیام وردزورث (1770-1850) شاعر انگلیسی دوره رمانتیک، نظر وارتون را جلب می­کند. وردزورث زیبایی ایده­آل­گرایانه­ یک زن را به­صورت زیر توصیف می­کند: «آن زن، شبحی از خوشی بود/ وقتی نخستین بار به چشمم آمد/ خیالی دوست­داشتنی، فرستاده شده/ برای زینت یک لحظه/ چشم­هایش همانند ستاره­های زیبای گرگ و میش/ موهایش نیز همانند شفق تیره­گون/ اما گذشته از همه­ جاذبه­هایش/ از بهار جوانی و سپیده­دم شادمانه/ نگاره­ای رقصان، تصویری سرزنده/ برای مصاحبت، برای یکه خوردن، و کمین کردن.»

«زینت یک لحظه» بیانگر توصیف وارتون از رابطه لیلی به­عنوان زنی زیبا و سرشناس در جامعه است. او فقط تا زمانی برای جامعه ارزشمند است که زیبا و برجسته باشد. وارتون با در مرکز قرار دادن تصویر لیلی توانست به­طور مستقیم محدودیت­های اجتماعی تحمیل شده بر زن­ها را مخاطب قرار بدهد. این موضوع شامل آداب و رسوم طبقه­ اجتماعی می­شود که لیلی در آن متولد شده و رشد یافته است. عنوان نهایی که وارتون برای رمان انتخاب کرد، «خانه­ شادی» بود. او این عنوان را از کتاب عهد عتیق گرفت که بیان می­کند قلب فرد عاقل در خانه­ سوگ، و قلب نادان­ها در «خانه­ شادی» است.

رمان «خانه­ شادی»، با قهرمان داستانش، پس­زمینه­های اجتماعی را زیر ذره­بین قرار می­دهد. «شادی» در تضاد با «سوگ» نیز پیامی اخلاقی را نوید می­دهد. این اثر، پوچی ساختار اجتماعی را به پرسش می­کشد که نه تنها پول­پرست است بلکه در مقابل چشم همگان از آن فقط برای لذت و قدرت­نمایی خود استفاده می­کند. داستان رمان در زمانی اتفاق می­افتد که قشر مرفه نیویورک از ثروتمندانی تشکیل شده بود که خودشان را با تغییرهای اجتماعی و اقتصادی عصر طلایی1 ایالات متحده آمریکا وفق داده بودند. این نویسنده­، عضوی از جامعه­ مرفه نیویورک بود. او به نحو قابل­توجهی توانست تصویر موثقی از این جامعه به­تصویر بکشد. جامعه­ای که زن را فقط ابزاری برای لذت می­بیند و در غیر این صورت، او محکوم به فناست.

1. عصر طلایی ایالات متحده، عنوان دوره­ای در تاریخ ایالات متحده آمریکاست که به اواخر سده نوزدهم میلادی – از دهه­ 1870 تا حدود 1900- اشاره دارد. این دوره­، زمان رشد سریع اقتصادی خصوصا در شمال و غرب ایالات متحده بود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...