رمان "دیوانگی در بروکلین" نوشته پل استر با ترجمه خجسته کیهان به پیشخوان کتابفروشی‌ها آمد.

این رمان داستان ناتان مردی 60 ساله را بازمی‌گوید که بعد از طلاق، بازنشستگی، پیروزی بر سرطان و دل باختن به پیش‌خدمتی در یک رستوران خاطرات زندگی‌اش را می‌نویسد. او در یک صبح بهاری خواهرزاده گمشده‌اش را می‌یابد و هر دو با احساسات، ضعف‌ها و خیال‌بافی‌هایشان در "هتل اگزیستانس" هستی خویش را می‌کاوند.

در این رمان، همه دل مشغولی‌های پل استر با یکدیگر مرتبط می‌شوند. آدم‌ها سرنوشت خود را می‌سازند و در آرمان شهری خود ساخته، بهترین‌ها را زندگی می‌کنند...

پل بنجامین استر در تاریخ 3 فوریه 1947 از پدر و مادری متعلق به طبقه متوسط به دنیا آمد. او در دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد و مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را از این دانشگاه گرفت. از دیگر آثار پل استر - نویسنده پست مدرن آمریکایی - که در ایران منتشر شده می‌توان به "ابداع انزوا"، "کشور آخرین‌ها"، "سه گانه نیویورک" و "تیمبوکتو" اشاره کرد.

"دیوانگی در بروکلین" با ترجمه خجسته کیهان در 357 صفحه، 2000 نسخه و با بهای 4200 تومان توسط نشر افق منتشر شده است

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...