رمان «پنهان‌شدنم را ببین» [Watch me disappear] نوشته جانل براون [Janelle Brown] با ترجمه بهاره همتی توسط نشر آداش منتشر و راهی بازار نشر شد.

پنهان‌شدنم را ببین» [Watch me disappear] نوشته جانل براون [Janelle Brown]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌رمان درباره زنی جوان و جذاب به‌نام بیلی است که همراه با همسر و دخترش، زندگی ایده‌آل و پرهیجانی دارد اما در گذر روزهای عمر، دچار بی‌انگیزگی و روزمرگی می‌شود. در نتیجه به‌تنهایی اقدام به رفتن به مسافرت‌هایی می‌کند. بیلی در آخرین سفرش به خانه برنمی‌گردد و ناپدید می‌شود. مقطع‌ گم‌شدن بیلی، ابتدای ماجراهای داستان «پنهان‌شدنم را ببین» است.

کتاب پیش‌رو، یک‌اثر ماجراجویانه، دلهره‌آور و معمایی است.

بهاره همتی مترجم این اثر که پیش از این‌کتاب، رمان انگلیسی «دختری که بودم» نوشته آپریل هنری را ترجمه کرده، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی است.

این‌کتاب با ۳۳۰ صفحه و قیمت ۸۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...