«قابل چشم‌پوشی‌ها» [The Unit] مهم‌ترین اثر نینی هلمکویست [Ninni Holmqvist] نویسنده سوئدی با ترجمه هنگامه ناهید و توسط نشر شورآفرین در ۲۲۰ صفحه منتشر شد.

قابل چشم‌پوشی‌ها» [The Unit]  نینی هُلمکویست [Ninni Holmqvist]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این رمان تصویر دیگری از رمان‌های پادآرمانشهری به ما می‌دهد؛ تصویری که پیش از این در آثاری چون «سرگذشت ندیمه» (۱۹۸۵) نوشته مارگارت اتوود نویسنده کانادایی و «هرگز رهایم مکن» (۲۰۰۵) نوشته کازئو ایشی‌گورو نویسنده ژاپنی‌بریتانیایی دیده بودیم. به این دو اثر، می‌توان رمان‌های «1984»  جورج اورول و «فرزندان انسان» پی. دی. جیمز را هم افزود.

«قابل چشم‌پوشی‌ها» در سال ۲۰۰۶ در سوئد منتشر شد و در سال ۲۰۰۹ به انگلیسی ترجمه شد و سپس به زبان‌های دیگر دنیا. «قابل چشم‌پوشی‌ها» یک اثر کلاسیک مدرن و بسیار مهیج برای طرفدارانِ «سرگذشت ندیمه» است.

داستان کتاب از این قرار است:

دوریت وگر، نویسنده‌ای گمنام و مجرد، در آستانه پنجاه‌سالگی عاقبت دعوت‌نامه رسمی را از سازمان دریافت کرده و مانند یک شهروند خوب و مطیع و قانون‌مدار همان‌گونه که در تمام طول زندگی‌اش بوده بی‌هیچ چون و چرایی همراه با ماموری ویژه راهی آن‌جا می‌شود و در آن قصاب‌خانه مدرن، زندگی نوین و ایزوله‌اش را آغاز می‌کند. گرچه که دوریت خیلی خوب می‌داند در سازمان چه خبر است و چه سرانجام شومی در انتظارش است، ولی بااین‌حال در ابتدای ورودش، تا حدود زیادی جذب فضای فانتزی آن‌جا می‌شود و همه‌چیز برایش تازگی دارد؛ اما کم‌کم همان واقعیت وحشتناکی که همیشه در موردش شنیده چون یک سیلی محکم به صورتش می‌خورد و کراهت آن مکان برایش عیان می‌شود: زنان و مردان سوئدی که از سن باروری‌شان گذشته، تحت‌نام «قابلِ چشم‌پوشی‌ها» به سازمان منتقل می‌شوند تا برای «افراد موردنیاز» جامعه یعنی کسانی‌که مادر و پدر هستند، روی‌شان آزمایش‌های گوناگون انجام گیرد و در صورت نیاز از اعضای بدن‌شان هم برای اهدا به موردِ نیازان استفاده شود...

................ هر روز با کتاب ................

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...