«بزرگ شدن در ترکیه» [Dare to Disappoint: Growing Up in Turkey] روایتی از تاریخ ترکیه در روزگار معاصر، نوشته ازگه سامانجی [Ozge Samanciبا ترجمه حسنا مهرمحمدی از سوی انتشارات اطراف روانه بازار نشر شد.

بزرگ شدن در ترکیه» [Dare to Disappoint: Growing Up in Turkey] ازگه سامانجی [Ozge Samanci]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ این اثر روایت نبرد شخصی دختری نوجوان برای رسیدن به رؤیاهایش در پرتلاطم‌ترین روزهای تاریخ معاصر ترکیه است.

ازگه سامانچی با تلفیق قصه، طنز،‌ طراحی و کاربرد خاص رنگ در این کتاب همچون دخترکی بازیگوش به گوشه و کنار زندگی خود و هم‌نسلانش در ترکیه سرک می‌کشد و با لحنی سرخوشانه، تلخی‌ و شیرینی‌ سال‌های بزرگ‌شدنش را در قالب خودزندگینامه‌ مصور تعریف می‌کند.

این کتاب روایت واقعی چالش‌های دختری نوجوان برای رسیدن به رؤیاهایش در پرتلاطم‌ترین روزهای تاریخ معاصر ترکیه است؛ ولی سامانچی نمی‌گذارد جزئیات و تصویرهای داستانی خانه و خانواده و اطرافیانش در گزارش منازعات سیاسی و مناقشات اجتماعی گم ‌شوند. او با سبک طراحی کودکانه‌نما موفق شده در قالبی تازه تأثیر مسائل سیاسی را شخصی و ملموس کند، اما تمرکز اصلی این کتاب بر مسیر زندگی دختری است که در جهان پرهیاهوی اطراف و در میان چندقطبی‌های سیاسی و فرهنگی در پی شناخت خود و پیدا کردن جایگاه و صدای خودش در دنیا است.

سامانچی، طراح و استاد دانشگاه نورث‌وسترن آمریکا که در ترکیه متولد و بزرگ شده، در خودزندگینامه‌ مصورش، همزمان با روایت سفر شخصی‌اش‌ از کودکی و دوران مدرسه به دانشگاه و بزرگسالی، بخشی از تاریخ ترکیه، شرایط اجتماعی و تنش‌های فرهنگی این کشور در دوران معاصر را روایت می‌کند. بزر‌گ‌ شدن در سواحل دریای اژه، ازگه را هم عاشق دریا می‌کند و هم عاشق زندگی ماجراجویانه؛ ولی پدر و مادر و جامعه‌اش انتظار دارند او مسیر قابل‌پیش‌بینی‌تری را در زندگی دنبال کند و مثل خواهرش مهندس شود.

ازگه سامانچی جوان، در هیاهوی قدرتمند خانواده، مدرسه و کشمکش‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ترکیه سعی می‌کند صدای درون خودش را بشنود. آیا می‌تواند در کنار مهندسی، غواصی را دنبال کند و در دریاها و اقیانوس‌ها ماجراجویی کند؟ آیا می‌تواند وارد دنیای هنر شود؟ آیا می‌تواند هم رویاهای خودش را دنبال کند و هم اطرافیانش را راضی نگه دارد؟

کتاب «بزرگ شدن در ترکیه» در 200 صفحه به قیمت 58 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...