بیتا ناصر | آرمان ملی
در سالهای اخیر، آثار بختیار علی (نویسنده و شاعر اهل سلیمانیه عراق) نزد مخاطبان فارسیزبان محبوبیت حائز توجهی پیدا کرده است؛ بهطوری که اکثر آثار این نویسنده دیر یا زود در بازار کتاب ایران عرضه میشوند. «آخرین انار دنیا»، «غروب پروانه»، «عمویم جمشیدخان...»، «دریاس و جسدها» و «شهر موسیقیدانهای سفید» از جمله آثار این نویسنده است که مریوان حلبچهای، سابقه برگردان آنها به زبان فارسی را در کارنامه دارد و حالا، رمان «تصاحب تاریکی» [داگیر کردنی تاریکی] با ترجمه او در آستانه انتشار است؛ رمانی که به گفته مترجم، تجربه متفاوتی از بختیارعلی بهشمار میآید؛ بهطوری که برخلاف سایر آثار، به ژانر رئالیسم ورود کرده و اشارات مستقیمتری به اتفاقات تاریخی منطقه دارد. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی با حلبچهای درباره ترجمه این رمان است:
بازار کتاب ایران در روزهای مهرماه ماه میزبان رمانی تازه از بختیار علی با عنوان «تصاحب تاریکی» با ترجمه شما خواهد بود. از مضمون و درونمایه این اثر بگویید.
«تصاحب تاریکی» رمانی است درباره مفهوم استعمار و استعمارگری و اینکه چرا هر فرایند اشغالگرانه و هر نیروی استعمارگر و مهاجمی، محکوم به شکست است؟ یکی از مضمونهای اصلی رمان، درباره رابطه میان استعمارگر و سرزمینهای مستعمره، اشغالگر و اشغالشده یا به معنای دیگر؛ سرزمین و هویتی تصاحب شده و نیرویی که میخواهد دیگری را تصاحب کند و نمیتواند است. این مفهوم نزد فیلسوفی مانند هگل برای اولینبار بهطور جدی مطرح شد. او در کتاب پدیدارشناسی روح به رابطه بین خدایگان و بنده پرداخته است و بختیار علی مضمون و طرح اصلی رمانش را بر مبنای این مفهوم قرار داده است. اما پرسش اصلی بختیار علی در رمان «تصاحب تاریکی» این است که آیا برده مطلق وجود دارد؟
آیا خدایگان و یا به مفهومی دیگر ارباب مطلق وجود دارد؟ از دید او پاسخ این پرسش را نزد یکی از شخصیتهای اصلی رمان طارق اکانسو میبینیم؛ به این معنا که در طول رمان، طارق اکانسو وقتی نمیتواند پروژه استعماری را عملی کند، خود نیز به این نتیجه میرسد که گسترهای که او میخواهد تصاحب کند، بسیار وسیعتر از آن است که فکرش را میکرده. البته موضوع این رمان، تنها تصاحب زمین یا تبدیل کردن افراد به برده نیست؛ بلکه پرداختن به مفهوم و موضوع تصاحب و تاریکی، به معنای فرآیند تصاحب و هستیشناختی آن است. بختیار علی در رمان تصاحب تاریکی به این سوژه پرداخته است که تصاحبگر چگونه و طی چه فرایندی میخواهد افرادی را تصاحب و به حیوان تبدیل کند؛ یعنی صفات انسانی را از آنها بگیرد و آنها را به موجوداتی غریبه و بیگانه تبدیل کند. از نظر او، افراد تصاحبشده که سرزمین و هویتشان اشغال شده است، فرقی با افراد اشغالگر و کسانی که دیگری را تصاحب میکنند، ندارند و افراد تاریک، بیگانه و مرموزی نیستند.
دیواری که اشغالگر به آن نیاز دارد تا میان خود و افراد تصاحب شده بسازد، همان دیوار است که باعث میشود اشغالگر نتواند فرایند تصاحب و اشغالگریاش را بهطور کامل اعمال کند. فرایند بیگانگی به شکل تاریک و مهآلود در بطن فرآیند تصاحب دیگری بهوجود میآید. در آن لحظه است که نیروی استعمارگر، انسان مستعمرهشده را به موجودی متفاوت از آنچه هست تغییر میدهد. در آن لحظه است که تاریکیای بهوجود میآید که خود استعمارگر نیز نمیتواند بر آن مسلط شود و غلبه کند. در مقابل؛ این ماهیت برده نیست که اجازه نمیدهد به تصاحب دیگری دربیاید؛ بلکه چنانکه نویسنده میگوید، عامل اصلی، رابطه نیروی تصاحبگر و نیروی تصاحب شده است. در اینجا گرهای وجود دارد در رابطه با بنبست ابدی. تاریکی، آن دیواری است که طارق اکانسو بین خود و کُردها ساخته است؛ دیواری که به آن نیاز دارد تا به عنوان خدا یا ارباب به زندگیاش ادامه بدهد.
عنوان رمان، نشاندهنده تضاد عمیقی است که همیشه در درون نیروی تصاحبگر وجود دارد. عنوان رمان نمادی است از تضادی که همیشه در درون استعمارگر وجود دارد؛ چنانکه فکر میکند موفق شده فرایند استعمارگریاش را تمام و کمال به سرانجام رسانده است؛ درحالی که چنین نیست. نویسنده در این رمان عمیقا به مفاهیمی مانند استعمارگر مطلق، برده مطلق و ارباب مطلق پرداخته است. او میخواهد خواننده رمان از خود بپرسد تصاحب چه چیزی؟ تصاحب کجا؟ تصاحب برای چی؟ تصاحبگر کیست، چرا چنین کاری میکند؟ بر مبنای چه و بر اساس چه باوری؟ چرا تاریکی؟ تصاحب تاریکی به چه شکل باید باشد؟ آیا میشود تاریکی را تصاحب کرد؟ به نظرم اینها موضوعات مهمی است که مخاطب آگاه را با خود درگیر میکند. در رمان تصاحب تاریکی عمیقا به فرآیند شکلگیری فاشیسم در ترکیه میپردازد.
اما باید دید این تز دولت ترکیه در فرآیند تاریخیاش به چه شکل بنیان نهاده شده است، و این موضوعی است که رمان بهطور دقیق و ژرف به آن پرداخته. آیا چیز عجیبی نیست که زبان ملتی نزدیک به 100 سال رسما قدغن باشد اما اثر خاصی دربارهاش نوشته نشود؟! حتی مورخین و جامعهشناسان به آن نپردازند؟! اروپاییها، آمریکاییها، شرق و غرب آسیا هم به خوبی میدانند پروسه نابودی کُرد در ترکیه بیش از یک قرن است ادامه دارد اما حتی نخبگان و روشنفکران بزرگ و مستقل آن کشورها لب به سخن نگشودهاند و بهطور جدی به این موضوع مهم نپرداختهاند. تصاحب تاریکی تلاشی است برای نگریستن به خود بهوسیله نگریستن به شخصیتهای استعمارگر و شناخت دیگری اشغالگر، همچنین شناخت خود.
شخصیتها و فضایی که در این داستان و روایتهایش با آن مواجهایم تا چه اندازه برآمده از واقعیت است؟
تصاحب تاریکی رمانی است درباره رابطه کردها، ترکها، ارامنه، یونانیها و قبرسیها و البته بهطور دقیقتر درباره نسلکشی ارامنه و کردها و علویها؛ همچنین درباره جریانهای سیاسی صدسال آخر ترکیه از شروع دوران کمالیسم تا زندان و تبعید شعرا، نویسندگان و هنرمندان بزرگ آن سرزمین از جمله ناظم حکمت، یلماز گونه، احمد کایا و... رمانی درباره نسلکشی کُردهای درسیم، کشتار یونانیها و سرکوب جریانهای چپ چندین دهه در ترکیه. درباره هویت و هویتزدایی و معنا و مفهوم زبان و شکلدهی هویت بهوسیله آن. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم؛ تا حد بسیار زیادی شخصیتهای رمان برگرفته از واقعیت صدسال اخیر کشور ترکیه هستند.
از آنجا که آثار پیشین بختیار علی با تکنیک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند، از کارکردهای این ژانر در «تصاحب تاریکی» بگویید.
بختیار علی در رمان «تصاحب تاریکی» دست به تجربهگرایی زده و پس از 3 دهه نوشتن در ژانر رئالیسم جادویی، اینبار رمانش را در ژانر رئالیسم نوشته است. جز لحظاتی که فضایی سوررئالیستی خلق میکند، در کلیت رمان با ژانر رئالیسم سروکار داریم. در واقع این تنها رمان نویسنده است که تا این حد شخصیتها و جهان ساخته آن با واقعیت بیرون از رمان تطابق دارد. در رمانهای دیگرش یا با کردستان یا با مکانهای دیگری در خاورمیانه -هریک از کشورهای حوزه خلیج فارس- سروکار داریم و یا نامکان محض است. اما در این رمان جز لحظاتی کوتاه که در کردستان عراق و مرزهای ایران -نقاط مرزی ایران با ترکیه- اتفاق میافتد، بیشتر رخدادها در خاک ترکیه شکل میگیرد؛ به همین خاطر نویسنده از آلمان به ترکیه رفته و بیش از 2 سال در آنجا بهطور پراکنده زیسته و به پژوهش و تحقیق درمورد مضمون رمانش پرداخته است. موفقیت این رمان از دیدگاه منتقدان و خوانندگان و کتابها و مقالات بسیاری که در ستایشش نوشتهاند، نشانه موفقیت نویسنده و رمانش است. بختیار علی مدام درحال پوست اندازی، تجربهگرایی، خلق فضاهای جدید و آزمودن توانایی خود در دیگر ژانرهایی است که پیشتر خیلی به آنها نپرداخته بود.
بختیار علی در آثارش از رنج مردم بخصوص کُرد و تاریخی که بر آنها رفته میگوید. آیا این کتاب نیز از این ویژگی بهرهمند است؟
او در تمام آثارش در کنار پرداختن به رنج کُردها، به رنج همه انسانها در هرکجای جهان، بهویژه انسانهایی که در حاشیه و پرتاب شده به بیرون از تاریخاند، درمانده و نادیدهگرفته شدهاند، میپردازد. جهان بختیار علی، مختص کُردها نبوده و نیست. در این رمان نیز به تنهایی انسان، رنجها، نقد تعصبات، جدال و کشمکشها، تصاحب قدرت، نادیدهگرفتن دیگری، عشق، شکست، زبان، هویت، طبیعت، هنر، احزاب و جریانهای سیاسی جهان معاصر و دیکتاتوری میپردازد که ممکن است در هرجایی از جهان؛ بهویژه مشرق زمین وجود داشته باشد.
استقبال مخاطبان کردزبان از این اثر چگونه بود؟
مانند دیگر آثارش، استقبال بسیار زیاد بوده و در کمتر از دو سال، بیش از 20 هزار نسخه از این رمان فروش رفته و چهار کتاب مستقل دربارهاش نوشتهاند. اقتباس تئاتریاش در آلمان چند ماه روی صحنه بوده و با استقبال بسیار زیادی روبهرو شد و همچنان که از ترجمه عربیاش بسیار استقبال شد.
«تصاحب تاریکی» نخستینبار در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسید. با توجه به استقبال مخاطبان فارسیزبان از آثار بختیار علی، چه شد که ترجمه این اثر با وقفهای سهساله همراه شد؟
بختیار علی رمان تصاحب تاریکی را سال 2019 شروع به نوشتن کرد و فصلبهفصل آن را برای من میفرستاد و من به زبان فارسی ترجمه میکردم، در همان سال، نسخه کردیاش کامل شد و ترجمه فارسی نیز تمام شده بود؛ در حالیکه بختیار علی میخواست چند ماه از رمان فاصله بگیرد، بعد دوباره به سراغش برود و ویراستاری نهایی را انجام بدهد و نسخه نهایی کردی را برای چاپ آماده کند. حتی امیدوار بودیم نسخه فارسی زودتر از نسخه کردی چاپ شود؛ به دلیل مخاطبان زیادی که نویسنده در ایران دارد و اینکه بختیار علی بسیار به مخاطبان ایرانی خود علاقهمند است. دلش میخواست عکسالعمل آنها را درباره آخرین رمانش ببیند و بداند... اما متأسفانه بهدلیل ممیزی ، کتاب چند سال مجوز نگرفت و پس از گذشت از هفت خوان رستم، وقتی مجوز گرفت که نسخه کردیاش چاپ شده و بیش از 20 هزار نسخه از آن بهفروش رفته و کتابهایی دربارهاش نوشته و منتشر شدهاند، و به زبانهای دیگری هم ترجمه و چاپ شده است. تازه بعد از چهار سال و چند ماه قرار است در مهرماه توسط نشر ثالث چاپ شود.
شما مترجم تخصصی آثار بختیار علی به فارسی هستید، از این منظر «تصاحب تاریکی» را در مقایسه با دیگر آثار بختیار علی چطور میبینید؟
رمان تصاحب تاریکی را چند گام بزرگ جلوتر از تمام آثار او میدانم. استقبال خوانندگان و آرای منتقدین در جایجای دنیا و کتابهای بسیاری که درباره این رمان نوشته شده است شاهد بر آنچه گفتم است. به نظرم این رمان نه تنها اتفاقی مهم در بین آثار بختیار علی و ادبیات کرد است؛ بلکه اتفاقیست جدید در ادبیات مشرق زمین.
از فرآیند ترجمه و انتشار این اثر بگویید؟
همانطور که اشاره کردم، ترجمه این شاهکار ادبی به شکلی که نویسنده فصلبهفصلاش را که هنوز پاکنویس نهایی نکرده بود، میفرستاد، ترجمه میکردم و پس میفرستادم که ببیند و نظر بدهد. مدام در حال گفتوگو و جزئیات رمان و شخصیتها، پس زمینههای سیاسی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی آن بودیم و بسیار برایم لذتبخش بود. تجربهای که بیش از 2 دهه است با آثار بختیار علی دارم، تجربهای بسیار ناب، لذتبخش و آموزنده است. اما مانند پروسه چاپ دیگر ترجمههایم، بخش تلخش انتظار طولانی برای اخذ مجوز انتشار بود. چهار برابر زمان ترجمه منتظر ماندم تا رمان مجوز بگیرد و آماده چاپ شود. در نهایت باید از نشر ثالث و زحمات زیادی که برای آماده کردن و چاپ این اثر متحمل شدند تشکر کنم. همچنین از دوستان عزیزم نرگس مساوات، مهدی ابراهیمی، خانم فرهادی، خانم شیرین قاسملو، ابراهیم ابراهیمی نهایت تشکر خود را ابراز کنم که هر یک بهنوبه خود کمکم کردند و سپاسگزارشان هستم.
در پایان خبری برای مخاطبانتان دارید؟
خبر خوب این است که آخرین رمان بختیار علی که بعد از «تصاحب تاریکی» نوشته رمان «بندر فیلی» پس از دو سال انتظار، مجوز گرفته و در حال آمادهسازی برای چاپ است. این رمان به فاصله دو ماه پس از چاپ رمان «تصاحب تاریکی» توسط نشر ثالث منتشر میشود و مانند بقیه آثار نویسنده، حق کپی رایت و ترجمه و چاپ آن در ایران به من و نشر ثالث واگذار شده است.