به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا: انتشارات نیلوفر موفق شد مجوز انتشار چاپ سوم رمان «بازار خودفروشی» [Vanity fair] نوشته ویلیام تکری [William Makepeace Thackeray] را با ترجمه منوچهر بدیعی پس از 20 سال کسب کند.

«بازار خودفروشی» [Vanity fair] نوشته ویلیام تکری [William Makepeace Thackeray]

کتاب بازار خودفروشی که سال‌ها پیش توسط منوچهر بدیعی به فارسی برگردانده شده بود، بعد از بیست سال موفق به کسب مجوز چاپ سوم شد و به زودی روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها می‌آید.

«بازار خودفروشی» یکی از بیست رمان بزرگ قرن نوزدهم است که « سامرست موآم» - داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس انگلیسی- برگزیده است.

ویلیام تکری جزو نویسندگان شاخص ادبیات کلاسیک جهان به شمار می‌رود. او که رمان‌های جذاب و ماندگاری همچون بازار خودفروشی (ترجمه منوچهر بدیعی، 1368 ) و بری لیندون را از خود به یادگار گذاشته، درشمار نویسندگانی قرار می‌گیرد که هنوز هم آثارشان مورد بحث و تحلیل بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی قرار دارد.

ادبیات داستانی انگلستان در قرن نوزدهم تحولات مختلفی را از سر گذرانده و این تحولات در مسیری بوده که به ارتقا و پیشتازی آن منجر شده است. امروز با بررسی آن دوره طلایی، متوجه نقش نویسندگان مهمی همچون
اسکار وایلد، توماس هاردی، چارلز دیکنز، جین آستن، امیلی برونته و ویلیام تکری می‌شویم. در این میان« ویلیام تکری» در موقعیت متفاوتی نسبت به سایر نویسندگان کلاسیک قرار می‌گیرد. او در آثار مختلفی که نگاشته تلاش کرده تا تضاد لحن متفاوتی را تجربه کند و به نظر می‌رسد که در این راه، موفقیت‌های بزرگی هم کسب کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...