نامه‌ای از لودویگ وان بتهوون، موسیقیدان آلمانی و فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی زبان در سوئیس حراج شد.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، این نامه متعلق به یک مجموعه‌دار آلمانی بود که در حراجی شهر باسل سوئیس فروخته شد.
تاکنون برای هیچ یک از نامه‌های دستنویس بتهوون چنین قیمتی پرداخت نشده است.
این نامه که تاریخ درج شده در آن سال 1832 را نشان می‌دهد خطاب به وکیل بتهوون است و آهنگساز آلمانی در آن نوشته که میراثش باید به کارل بتهوون، نوه اش برسد.

قبل از حراج نامه، پیش بینی می‌شد که این نسخه از دست نوشته بتهوون حدود 120 هزار یورو فروخته شود.
در این حراجی همچنین نامه‌ای از
فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی زبان به قیمت 83 هزار یورو فروخته شد.
این نامه را که خطاب به مکس برود، وارث آثار و دست‌نوشته‌های کافکا است یک مجموعه‌دار آلمانی خریداری کرد.
فروش این نامه در حالی صورت می‌گیرد که کتابخانه ملی رژیم صهیونیستی مدعی است دست نوشته آثار کافکا میراث این رژیم است!

رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند نسخه دست‌نویس رمان «محاکمه» را که در آرشیو ادبیات آلمان نگهداری می‌شود، به دست آورد.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...