آخرین رمان ژوزه ساراماگو نویسنده مشهور پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در صدر فروش آنلاین کتاب در برزیل قرار گرفت.

به گزارش مهر به نقل از روزنامه فائلو نشریه روزانه سائوپائلو، در هفته گذشته رمان "قابیل" از این نویسنده توانسته بیشترین فروش اینترنتی کتاب را از آن خود کند.

 در رمان "قابیل" ساراماگو با به چالش کشیدن حکایت مندرج در کتاب مقدس، روایت  دیگری را که به ادعای خود نویسنده واقعیت پنهان در این داستان است حکایت می‌کند و همین امر موجب اعتراض مقامات رسمی کلیساهای کاتولیک قرار گرفت.

در پاسخ به این نویسنده مشهور رهبر کاتولیکهای پرتغال اقتباس جهتگیرانه از کتاب مقدس را از" شیرین‌کاریهای دنیای نویسندگان مشهور" خواند.

 پدر مانوئل ماراژئو سخنگوی کلیسای اسقفی این کشور نیز در این ‌باره عنوان کرد: از نویسنده‌ای به قد و قواره ساراماگو انتظار می‌رود که در مسیری جدی‌تر قدم بردارد.

وی با رد ادعاهای ساراماگو در کتاب "قابیل" گفت: آخرین رمان نویسنده 86 ساله حاوی طعنه‌های حساب شده به کتاب مقدس و داستان آدم و حواست که در آن جانب انصاف رعایت نشده ‌است.

انسلمو بورخس عضو کلیسای کاتولیک هم در نظری مشابه عنوان کرد: تصویر ارائه شده از کتاب مقدس توسط ساراماگو کاملا یکطرفه است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...