بازگشت لنگدون با هوش مصنوعی | آرمان ملی


دن براون [Dan Brown] در رمان جدیدش «منشأ» [Origin : این کتاب در ایران با دو عنوان «سرچشمه» و «خاستگاه» نیز ترجمه شده است] که آفرینش و علم را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد و بدون‌شک به بحث‌برانگیزی کتاب «راز داوینچی» است، از رکود پس از انتشار کتاب «دوزخ» فاصله می‌گیرد. در «منشأ»، ادموند کی‌رش آینده‌نگر و بی‌پروا، نظریه‌ای را مطرح می‌کند که به قدری جسورانه است که به گفته خودش این پایه و اساس دنیای شما را نمی‌لرزاند؛ بلکه آنها را نابود می‌کند؛ البته مخاطب این حرف کی‌رش همه مردم جهان هستند.

دن براون [Dan Brown] منشأ [Origin سرچشمه و خاستگاه

کی‌رش درست می‌گفت. میلیون‌ها نفر از نظریات تکان‌دهنده و موهن او آگاه شده و تمامی سیستم‌های اعتقادی با خطر مواجه می‌شوند. اقداماتی صورت می‌گیرد که باعث می‌شود رابرت لنگدون، استاد محبوب و جذاب سمبل‌شناسی دانشگاه هاروارد به همراهی بانویی زیبا و بااستعداد، به تعقیب کی‌رش در سرتاسر اسپانیا بپردازد. یکی از طرفداران لنگدون به او می‌گوید که این ماجرا کاملا مشابه محکوم‌شدن کتاب لنگدون است که درنهایت به کتابی پرفروش مبدل شد.

نیازی به تواضع نیست. در زندگی واقعی، «راز داوینچی» کتابی بود که کلیسای واتیکان مجبور به مقابله با آن شد. میلیون‌ها نسخه از این کتاب به ده‌ها زبان مختلف به فروش رسید و باعث شد که براون بیش از چند صد میلیون نسخه کتاب را به فروش برساند. صدایی که با لنگدون درباره محبوبیتش صحبت می‌کند، متعلق به وینستون هوش مصنوعی کی‌رش است. حساسیت‌های وینستون به قدری توسعه‌یافته هستند که او از بسیاری از مردم عاقل‌تر به نظر می‌رسد. این امر بسیار خوب است؛ چراکه او می‌بایست طی مشکلاتی که لنگدون در کتاب «منشأ» با آنها مواجه می‌شود، او را راهنمایی کند.

کتاب «منشأ» برگرفته از سوالات دانشمندانی است که در جهانی زندگی می‌کنند که آفرینش محض در آن جایی ندارد. در این رمان کی‌رش به‌عنوان دشمن دین نشان داده نمی‌شود، اگرچه در پیشگفتار کتاب شاهد این هستیم که او به صومعه‌ای در مونتسرات می‌رود تا درست پس از جلسه پارلمان ادیان جهان، سه تن از رهبران مذهبی حاضر در جلسه را به چالش بکشد.

سپس به موزه گوگنهایم در بیلبائوی اسپانیا می‌رویم که در آن لنگدون در حال پوشیدن کت دنباله‌دار و کراوات سفیدی است که حدود سی سال پیش، زمانی که از اعضای باشگاه آیوی در دانشگاه پرینستون بود، به تن می‌کرد. او به صورت روزانه تمرین می‌کند تا تناسب بدنی کافی برای زیبا جلوه‌کردن کت بر بدنش را حفظ کند. کی‌رش برای اعلام بیانیه خود جمعیت زیادی را فرامی‌خواند، و البته که این نابغه چهل‌ساله علاقه دارد که لنگدون نیز در میان این جمع حضور داشته باشد. لنگدون نیز به منظور وقت‌کشی به تماشای موزه هنرهای مدرن می‌رود که براون با جزئیات کامل آن را توصیف کرده است. در این کتاب به منظور اجتناب از فرارسیدن لحظه حقیقت، به اشکال بسیار جالبی وقت‌کشی شده؛ یک آدمکش آشفته نیز در میان جمعیت وجود دارد که به خیال خود از جهنم بازگشته و فرمان خدا را اجرا می‌کند.

آیا به نظر شما ممکن است کی‌رش در 100 صفحه مقدماتی کتاب آسیبی نبیند و بیانیه خود را اعلام کند؟

در این لحظه لنگدون درحالی‌که کت سفید خود را بر تن دارد، به همراه مدیر زیبای موزه آمبرا ویدال، که از قضا نامزد شاهزاده جولین ولیعهد اسپانیا بود، از آنجا خارج می‌شود. (براون در این کتاب خاندان سلطنتی خیالی برای اسپانیا خلق کرده) نفوذ آمبرا، پول کی‌رش و هوش وینستون به دو فراری کمک می‌کند تا در جست‌وجوی خود به هرجایی‌که می‌خواهند بروند. از این رو شهر بارسلونا اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چراکه معماری گائودی آن تجسم کاملی از نظریه‌های کی‌رش درمورد انطباق علم و طبیعت است، چالش‌های شگفت‌انگیزی را برای علاقه براون به آمادگرایی ارائه می‌کند و ظاهرا همه فراموش می‌کنند حرکت در این شهر برای فردی که کت دنباله‌دار پوشیده، تا چه میزان می‌تواند سخت باشد.

بخشی از لذت خواندن آثار براون در این است که شما به جدیت او را صاحب سبک نمی‌دانید. او یادآور شخصیت یوساریان در کتاب «تبصره 22» اثر جوزف هلر است. یوساریان در این کتاب مسئولیت سانسور نامه‌ها را برعهده دارد و این کار را به یک بازی تبدیل می‌کند. در آثار براون می‌توان به سادگی کلمات توصیف‌کننده را حذف کرد. اغراق او در آثارش بیشتر از اینکه فاحش درنظر گرفته شود باعث شادی است، اما این باعث نمی‌شود که اغراق خوبی تلقی شود. و گاهی اوقات این گزافه‌گویی به موضوعی خنده‌دار تبدیل می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...