شناگرها در آخرین ماه زمستان | اعتماد


جولی اُتسوکا [Julie Otsuka] نویسنده‌ای ژاپنی-امریکایی است که بیشترین شهرتش را مدیون رمان‌هایی است با زمینه تاریخی که به روابط ژاپنی‌ها و امریکایی‌ها و جلب‌ توجه عموم مردم به رنج‌ها و مصیبت‌های این افراد در خلال جنگ جهانی دوم نوشته است. به خصوص ماجراهایی که بعد از حمله‌ ژاپنی‌ها به پایگاه‌ها و کشتی‌های امریکایی در پرل هاربر می‌شود. شاید برای خوانندگان جالب باشد که بدانند امریکایی‌ها پس از حمله ژاپنی‌ها همه مهاجران ژاپنی نسل اول و دوم و حتی سوم را بازداشت کردند و به اردوگاه‌های خاص بردند.

خلاصه رمان شناگرها»[The Swimmers] جولی اُتسوکا [Julie Otsuka]

این موضوع و به‌ویژه موضوع اسکان اجباری امریکایی‌های ژاپنی‌تبار در خلال جنگ جهانی دوم، اغلب پس‌زمینه‌ روایت‌های نویسندگان ژاپنی‌تبار است. در رمان شناگرها اتسوکا دامنه‌ موضوعی خود را گسترش می‌دهد و ضمن حفظ تمرکز همیشگی‌اش بر موضوعِ حافظه و هویت، وارد قلمروهای روایی جدیدی می‌شود.با توجه به پیش‌زمینه‌های نویسنده و شهرت هنری‌اش در مقام نقاشی شناخته شده، با دقت به جزییات و توصیف‌های فوق‌العاده‌اش، جان‌بخشی کرده و تصویری شفاف از موقعیت‌های مختلف در سراسر رمان‌های خود ایجاد می‌کند. از جمله رمان‌های او «شناگرها»ست [The Swimmers] که امیرحسین وزیری ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به بازار فرستاده:

«یکی از ما که خبرنگار حوزه سلامت در روزنامه محلی دیلی تریبون است و در چهل و شش سالگی با شادمانی فرزند پنجمش را باردار است؛ در حالی که داشت شنا می‌کرد، متوجه شد که پدرش بیماری هانتینگتون دارد و این تشخیص داده نشده. تمام این مدت خیال می‌کردم دیوانه است. یکی از ما در حالی که مشغول شناست، سخنرانی هفتگی نجوم خود را آماده می‌کند و وقتی کارش تمام می‌شود از استخر بیرون می‌رود و روی نیمکت کنار استخر می‌نشیند و همه را توی دفترچه زرد خشکش می‌نویسد. زمینیان درود! او همیشه این‌گونه شروع می‌کند. یکی از ما حافظه تصویری دارد و هر روز صبح حین شنا کردن جدول کلمات متقاطع روزانه را حل می‌کند.
اگه ده دقیقه طول بکشه ده دقیقه شنا می‌کنم. اگه یک ساعت طول بکشه، یه ساعت شنا می‌کنم. یکی از ما هنگام شنا کردن اهداف خودش را برای آن ماه مرور می‌کند. تنوع بخشیدن به سرمایه‌گذاری، دست کشیدن از خوردن تنقلات، ایجاد تغییر در زندگی، جدا شدن از داگ. آلیس به خط مشکی رنگ شده در کف استخر خیره می‌شود.»

اتسوکا در این رمان به بررسی حافظه، جامعه و پیوندهای خانوادگی می‌پردازد. این رمان که در اوایل سال ۲۰۲۲ منتشر شد، ادامه سنت داستان‌سرایی پیچیده و نوآوری سبکی اتسوکاست و بسیار شبیه به آثار قبلی‌اش. در این کتاب، اتسوکا به زندگی افرادی می‌پردازد که به واسطه یک سرگرمی مشترک با هم پیوند می‌خورند و از این طریق خواننده را به تاملی عمیق بر پیچیدگی‌های وضعیت انسانی فرا می‌خواند. این رمان با سبک روایت منحصربه‌فرد و عمق احساس غنی‌اش شاهدی بر توانمندی ادبی اتسوکاست و جایگاه او را به عنوان صدایی مهم در ادبیات معاصر امریکا ثبت می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...