کتاب «علیه بت‌سازی: نسبت شاعر و کل عبدول» روایتی از چند گفت‌وگوی جامعه‌شناسانه درباره یک مسئله اجتماعی است که به کوشش حسن محدثی گیلوایی جمع‌آوری شده است.

علیه بت‌سازی: نسبت شاعر و کل عبدول حسن محدثی گیلوایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا،  کتاب «علیه بت‌سازی: نسبت شاعر و کل عبدول؛ گفت‌وگویی درباره معضل همه - جامعه‌شناس- پنداری!» کتابی است که از مباحثه چند جامعه‌شناس و دانشجوی جامعه‌شناسی درباره یک مسئله شکل گرفته است.

قصه شکل‌گیری این کتاب از آنجا آغاز شد که دکتر هادی خانیکی استاد ارتباطات و روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی در برنامه‌ای که به مناسبت رونمایی از یکی از کتاب‌های استاد شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران برگزار شد، او را «جامعه‌شناس‌ترین جامعه‌شناسان ایرانی» نامید. برخی از اهالی جامعه‌شناسی از جمله دکتر حسن محدثی در پی نقدی به استاد خانیکی برآمدند و به ایشان انتقاد کردند که چرا استاد فرزانه‌ای مانند استاد شفیعی کدکنی که به حق در رشته خود استاد است را به جامعه‌شناسی نسبت می‌دهید و در جامعه به دنبال بت‌سازی هستید و قس علی هذا...

به دنبال انتقاد حسن محدثی که نخستین بار در کانال تلگرامی وی منتشر شد، افرادی در تائید و مخالفت وی برآمدند و برخی از افراد سخن دکتر خانیکی را تائید و برخی سخن محدثی را تصدیق کردند، در این میان یک گفت‌وگوی جامعه‌شناسانه درگرفت.

وقتی در آن زمان این گفت‌وگوها درگرفت من به یاد گفت‌وگوهای سابقه‌دار در رشته جامعه‌شناسی در بین دانشمندان این حوزه افتادم که شاید مهم‌ترین و مشهورترین این گفت‌وگوها گفت‌وگوهایی است که بین سورکین و پارسونز در می‌گیرد و حتی بعضی اوقات لحن این دو دانشمند علوم اجتماعی به تندی هم گراییده می‌شود، اما به هر حال با وجود این گفت‌وگوهاست که می‌بینیم بحث‌های عمیقی در جامعه‌شناسی و به ویژه جامعه‌شناسی آمریکایی شکل می‌گیرد و ظهور می‌کند.

این مثال را بیان کردم که به این نتیجه برسم که این نوع گفت‌وگوها اولا در بین جامعه‌شناسان تازگی نداشته، دوم اینکه لازمه هر علمی است و آنها را باید به فال نیک گرفت.

هر چند شاید این پرسش پیش بیاید که قیاس سورکین و پارسونز با این عزیزان قیاسی اغراق‌آمیز است، اما نوع گفت‌وگو یکی است و تفاوتی ندارد. بنابراین از این حیث این گفت‌وگوها ارزشمندند و باید از کنار آنها به سادگی رد نشد.

به هر حال زمانی که این گفت‌وگوها بین اهالی فکر درگرفت، به حق حسن محدثی همه مباحث را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد و اتفاقا زمان نسبتا طولانی و خوبی هم این بحث‌ها ادامه داشت. ایشان همتی به خرج داده و برخی از این گفت‌وگوها را به صورت مجلدی درآورد که انتشارات نوید صبح آن را منتشر کرده است.

محدثی نحوه شکل‌گیری این کتاب را در مقدمه آن یادآوری کرده است و در همین پیشگفتار (مقدمه) به عنوان اثر هم اشاره شده است که اساسا کل عبدول کیست؟ (یک کارگر ساده ساختمانی روستا) و قیاس او با استاد شفیعی کدکنی برای چیست و آیا اساسا این قیاس که در برخی از گفت‌وگوها هم به نادرستی آن اشاره شده، درست است یا خیر؟

محدثی در این باره می‌نویسد: «این نقد را عامدانه با زبانی طنزآمیز و عتاب‌آلود نوشتم و شفیعی کدکنی را با یک کارگر روستایی نمونه‌وار به نام «کل عبدول» کنار هم قرار دادم و گفتم که اگر «شفیعی کدکنی» جامعه‌شناس است، پس به همین قیاس «کل عبدول» هم «حضرت فیلسوف» است! اگر امور جهان این همه بی‌حساب و کتاب است و ما می‌توانیم به هر کسی هر لقب و صفتی بدهیم، چرا به «کل عبدول» نگوییم فقیه عالی قدر؟!
قصد من البته تحقیر و تخفیف استاد بزرگی چون شفیعی کدکنی نبود، اما همین مقایسه برخی را بر سر غیرت آورد و به اعتراض‌شان واداشت و همین به روند بحث کمک کرد و پای مخاطبان فرهیخته دیگر را به میان کشید....»

محدثی در انتهای این کتاب در نوشته‌ای با عنوان «نتیجه‌گیری: چگونه بت می‌سازیم» با استفاده از نظریه رندال کالینز به این امر که چگونه در یک جامعه با استفاده از منابع قدرتی که در اختیار داریم دست به ساختن بت‌هایی در ذهن و جامعه خود می‌زنیم می‌پردازد.

او بیان می‌کند که در نهایت این بت‌ها گریبان جامعه خودمان را گرفته و دوباره با صرف انرژی بسیاری زیادی به صرافت حذف این بت‌ها در سطح جامعه بر می‌آییم.

محدثی در این‌باره مثالی می‌آورد مبنی بر اینکه اگر مدام در جاهای مختلف به فردی استاد گفته شود: این فرد در نتیجه «ممکن است چنان احساس قدرت بکند که دیگر نه تنها خود را از قانون و مقررات بالاتر بداند، بلکه از این پس خدا را نیز بنده نباشد و شروع کند به خدایی کردن در قلمرو تحت تسلط و خودش بشود یک طاغوت و یک بت اعظم. خطر این‌گونه بت‌سازی را شما بهتر می‌دانید که چها خواهد بود. وقتی کسی بدل شد به طاغوت، مگر دیگر می‌شود به او گفت بالای چشم تو ابروست؟!»

چینش مطالب کتاب با توجه به رفت و آمد بحث‌هاست که خود آن را خواندنی‌تر می‌کند، در عین حال که بحث‌ها به صورت کوتاه و متنوع هستند و به همین دلیل خواننده کمتر خسته می‌شود.

کتاب «علیه بت‌سازی: نسبت شاعر و کل عبدول» شامل سی و یک مطلب از نویسندگان مختلف است که به کوشش حسن محدثی گیلوایی جمع‌آوری و از سوی انتشارات نوید صبح در 98 صفحه با شمارگان 2000 نسخه و به قیمت 20 هزار تومان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...