«پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی» با عنوان فرعی «تربیت زیباشناختی ملت در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت» کتابی است پژوهشی از علی قلی‌پور که در نشر نظر منتشر شده است. کتاب، چنان‌که در آغاز مقدمه آن توضیح داده شده به رابطه دولت و روشنفکران در دوره پهلوی پرداخته است، البته نه از منظر آشنایی که اغلب از آن به این رابطه نگاه شده و اساس آن بر تقابل روشنفکران و دولت در دوره مورد بحث بوده بلکه از منظری دیگر و براساس یکی از وجوه اشتراک این دو که همان «پرورش ذوق عامه» است. این ایده مشترک و برنامه‌ریزی برای تحقق آن در دوره پهلوی، موضوع کتاب «پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی» است.

پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی علی قلی پور

نویسنده در مقدمه کتاب درباره آنچه در این پژوهش به آن پرداخته، می‌نویسد: «این کتاب از مباحث مورد توجه سیاست‌گذاری فرهنگی، تنها به سیاست هنر در افکار و آرای کارگزاران فرهنگی، دولتمردان، مدیران، روشنفکران، هنرمندان و هنردوستان درون دولت در فاصله سال‌های 1313 تا 1356 می‌پردازد تا فرازونشیب سیاست‌گذاری برای هنرها را با عنایت به ایده پرورش ذوق عامه روایت کند. پس آن‌چه پیش‌رو دارید تاریخ‌نگاری یک ایده و دو ساحت مهم آن، یکی پرورش و دیگری مفهوم ذوق نزد عاملان این پرورش است.» چنان‌که در پایان همین مقدمه آمده است در این کتاب «پس از تاریخ‌نگاری تبار ایده پرورش ذوق عامه تنها دو نمونه از مناسبات سیاست‌گذاری فرهنگی برای فیلمفارسی و تئاتر لاله‌زاری» بررسی شده است.

کتاب شامل شش فصل است. در فصل اول با عنوان «پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی اول» به انجمن آثار ملی و مشارکت عامه در کشف و احیای ذوق، مفهوم ذوق و تربیت ملت نزد محمدعلی فروغی، سازمان پرورش افکار و تربیت فکر، روح و حس و مفهوم پرورش ذوق نزد غلامرضا رشیدیاسمی پرداخته شده است. فصل دوم با عنوان سال‌های بی‌دولتی هنر از این بخش‌ها تشکیل شده است: «استالینیست‌ها، ژدانفیست‌ها و ژورنالیست‌ها در جستجوی بازار ملت»، «تناقض تربیت توده‌ها و بازار هنر در تئاتر عبدالحسین نوشین»، «داریوش همایون و انقلاب هنری ناسیونال سوسیالیست‌ها در انجمن هنری جام جم»، و «تندر تنها و خروس جنگی‌هایی که گفتند: مرگ بر احمقان!» در فصل سوم با عنوان «بوروکراسی پرورش ذوق عامه» به موضوعاتی نظیر گسترش بوروکراسی فرهنگی پس از انقلاب سفید، تفکیک وظایف وزارت فرهنگ و تفویض هنر به وزارت فرهنگ و هنر، تصویب لایحه انسان‌سازی تکنوکرات‌ها، تشکیل شورای عالی فرهنگ و هنر، ترتیب ذوق و فکر عامه در سند رسمی سیاست فرهنگی ایران، اقتراح نابسامانی فرهنگی و ... پرداخته شده است.

بودجه فرهنگی در برنامه‌های عمرانی اول تا سوم، تفکیک بودجه هنر از فرهنگ در برنامه چهارم عمرانی، تربیت و آموزش هنری جامعه در برنامه پنجم عمرانی، تلویزیون؛ رسانه پرورش ذوق عامه، تجسم ذوق مترقی در بناها، نهادها و رویدادها و گسترش آموزش هنر و ظهور خودآموخته‌های عصر تحصیلات موضوعات فصل چهارم کتاب با عنوان «هزینه پرورش ذوق از درآمد نفت» هستند. در فصل پنجم به مسئله فیلمفارسی و تربیت زیباشناختی مخاطب عام پرداخته شده است و در فصل ششم و پایانی کتاب به مسئله تئاتر لاله‌زاری و ادغام آن در سیاست‌گذاری تلویزیون.

پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی علی قلی پور

آ‌نچه می‌آید بخش‌ دیگری است از مقدمه کتاب: «پدیده‌هایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سال‌های دهه 1330 به بعد فیلمفارسی، تئاتر لاله‌زاری، موسیقی کوچه‌بازاری و در یک کلام ابتذال نام نهادند، همان فرهنگ عامه‌پسند است که در این پژوهش از آن به عنوان حوزه‌های مقاوم در برابر ایده پرورش ذوق عامه در سیاست‌گذاری فرهنگی یاد می‌شود. زیرا عامه در سال‌های مورد بحثِ این کتاب، به خصوص دهه‌های 1340 و 1350، توده‌ای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، توده‌ای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این‌رو برنامه‌ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفه‌ای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه‌پسند در فرم‌های فاخر و ابداع ذوق مشروع می‌شود که در تقابل با ذوق پرورش‌نیافته و آموزش‌ندیده عامه است. در این دوران ابتذال کلیدواژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان فرهنگ عامه‌پسند است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانی‌های رسمی تکرار می‌شود. به زعم آن‌ها، اگر ذوق مردم با سیاست‌گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفه‌ای درون آن پرورش نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقه مبتذل را در پی خواهد داشت.»

در بخشی دیگر از مقدمه کتاب به تبارشناسی ایده «پرورش ذوق عامه» پرداخته شده است.

شرق

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...