به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، «هر خودی همیشه تنهاست» به‌قلم مصطفی عظیمی‌فر به‌تازگی توسط نشر کتاب هرمز اهواز به چاپ رسیده است.

این نویسنده خوزستانی (اندیمشکی) متولد سال ۱۳۶۹، به هنرآنلاین گفت: در دوران دبستان مسابقه‌ داستان‌نویسی به‌مناسبت دهه فجر در مدرسه برگزار شد که با همراهی مادرم که علاقه‌مند بود نویسنده شوم داستانی نوشتم و در مسابقه اول شدم. سپس تا سن ۱۵ سالگی به نگارش وقایع و خاطرات زندگی‌ام ادامه دادم و همچنان می‌خواستم نویسنده شوم.

هر خودی همیشه تنهاست در گفت‌وگو با  مصطفی عظیمی‌فر

او درباره داستان بلند «هر خودی همیشه تنهاست» اظهارداشت: این داستان ادامه کتاب «هزار سال پس از پاییز» است. زندگی‌ام در گذشته با فرازونشیب زیادی همراه بود و موجب رقم زدن اتفاقات تلخی مانند شکست‌های مالی و از دست دادن مادرم شد در نتیجه مسیر زندگی‌ من به‌کلی تغییر کرد. در نهایت نتوانستم به شغل و رفاهی که در فکرم بود نزدیک شوم. تصمیم گرفتم کتابی در مورد زندگی خودم با یک‌سری اضافات بنویسم که عنوان «هزار سال پس از پاییز» نام گرفت. پایان‌بندی این داستان بلند به‌نحوی است که شخصیت نویسنده کتاب تصمیم می‌گیرد داستان زندگی خود را بنویسد.

عظیمی‌فر با بیان این که «هر خودی همیشه تنهاست» داستان اجتماعی و طنز است، افزود: در این کتاب سعی داشتم یک‌سری ناهنجاری‌های جامعه را با زبان طنز تحلیل کنم. زندگی یک نویسنده را به تصویر کشیدم که قصد دارد با چاپ اولین اثر خود، قلمش را به جامعه معرفی کند. او علی‌رغم تمام مشکلات، با سرسختی این کار را انجام می‌دهد و تصمیم می‌گیرد توزیع کتاب‌های خود را در فضای مجازی آغاز کند. چند روزی کار توزیع را پیش می‌برد تا این‌که خانمی به نام هاجر، کتاب را سفارش می‌دهد. دست بر قضا، هاجر از همشهریان نویسنده است. نویسنده بلافاصله کتاب را برای او ارسال می‌کند. بعد از چند روز متوجه می‌شود برادران هاجر که بسیار انسان‌های غیرعادی و زورگویی هستند، کتاب را در اتاق خواهر پیدا کرده‌اند. با رخ دادن آن اتفاق، برادران به نویسنده هشدار می‌دهند که یا باید با خواهرشان ازدواج کند و یا او را با کتاب‌هایش چال می‌کنند. نویسنده به ناچار قبول می‌کند و وارد خانواده‌ای پر از ناهنجاری می‌شود و تصمیم می‌گیرد این ناهنجاری‌ها را در خانواده تحلیل و مطرح کند.

او که این روزها مشغول نگارش جلد سوم این سه‌گانه است، ادامه‌داد: این مجلد سال آینده توسط نشر کتاب هرمز به چاپ می‌رسد. نویسنده داستان به‌خاطر سرانه پایین مطالعه در کشور با خود کلنجار دارد نویسندگی آن چیزی که فکر می‌کرده نیست. او دچار انزوا می‌شود دیگر با جامعه ارتباط برقرار نمی‌کند. در این میان به مشکلات نویسندگان مانند توزیع کتاب پرداخته‌ام.

عظیمی‌فر درباره این که سبک داستان بلند را برای نوشتن انتخاب کرده، گفت: داستان بلند فشردگی معنایی زیادی دارد. معمولا شخصیت‌های داستانی همگی مهم هستند. فضاسازی‌های بیهوده در داستان بلند انجام نمی‌گیرد و کتاب می‌تواند بار مفهومی و ادبی بیشتری به خودش بگیرد.

او همچنین با انتقاد از این که ناشران بیشتر به متون ترجمه اهمیت می‌دهند، تصریح‌کرد: بازار کتاب بیشتر به سمت ترجمه و ادبیات دیگر کشورها در حرکت است. استعدادها و نویسندگان نوپا کمتر دیده و حمایت می‌شوند. با این شرایط تصمیمی برای نگارش کتاب سوم نداشتم ولی استقبال مخاطبان موجب شد به این کار ادامه دهم. ناشران نباید برای رونق بازار خود هر نوع کتابی را از هر نویسنده برای چاپ قبول کنند. متاسفانه این روزها رمان‌های زرد، داستان و کتاب‌های شعر سطح پایینی نشر می‌یابد که مخاطب بعد از خواندن از نویسندگان خوب ایرانی هم فراری می‌شود.

فاطمه دوله خبرنگار و جامعه‌شناس نیز نقد و تحلیلی بر این کتاب نوشته و در اختیار هنرآنلاین قرار داده است: «کتاب «هر خودی همیشه تنهاست»، فقط یک داستان بلند نیست، کتابی است که در دل خود حکایت‌هایی آموزنده، روایت‌هایی از واقعیت‌های زندگی را با کلمات و جملاتی به ظاهر ساده اما پیچیده بیان می‌کند. می‌توان آن را مثالی از زندگی در نظر گرفت؛ سادگی در آمیخته با پیچیدگی و معانی ساده و مفاهیم ژرف. روایت‌گر واقعیت‌هایی از زندگی اجتماعی طبقات متوسط رو به پایین یا به عبارتی اکثریت عام با خرده‌فرهنگ خاص عمومیت یافته. بیانگر عبرت‌آموز ناپسندهای اجتماعی و فرهنگی بسیار نظیر بی‌اخلاقی، خودخواهی، بی‌تفاوتی، شعارزدگی، منیت‌های تکثر یافته انتقاد ناپذیر.

سطر به سطر و پاراگراف به پاراگراف، صفحه به صفحه کتاب تلنگری است برای هر کدام از ما که در روزمرگی‌ها و عادت‌های جاری و دست و پاگیر غرق شده‌ایم، نویسنده در قالب طنز، رسالت خود را به درستی انجام می‌دهد و ضمن به تصویر کشیدن تلخی‌ها، مسائل و دردهای اجتماعی برای مخاطب، زنجیره علت و معلولی این پدیده‌ها را به شیوایی بیان می‌کند؛ در عین حال به فراخور موقعیت‌ها، راهکارهای کاربردی و تازه و مسیرهایی جایگزین از متن و بطن شرایط موجود برای حل این مسائل و تنگناها به مخاطب ارائه می‌دهد.

کتاب دانای کل واحدی ندارد و دانای کل تکثر یافته است و این ویژگی آن را خاص و متمایز می‌کند؛ مصطفی و شخصیت‌ها و نقش‌هایی که در دل داستان به صحنه می‌آیند و پدیدار می‌شوند در رویارویی و جدال با رویدادها در یک خط مستقیم حرکت نمی‌کنند و هر یک بنابر تجربه و آگاهی و حدود دانش عمومی خود از جامعه، گذشته، حال و آینده، سناریوهای خاصی طرح می‌کنند و در نقش دانای کل ظاهر می‌شوند. بر همین مبنا سیر داستان نه یکنواخت و خسته کننده که پویا و پیش‌بینی ناپذیر می‌شود و بر جذابیت‌های کتاب و انگیزه مخاطب برای ادامه داستان می‌افزاید.

«هر خودی همیشه تنهاست» کتابی است با آغاز و پایانی خاص و متفاوت. تلنگری برای تامل و درنگ در آنچه هست و هستیم. سراسر نکات آموزنده و به نوعی راهگشا و باید گفت این کتاب نه کلیشه است و نه زرد، داستانی خاص و منحصربه فرد است. پیشنهاد می‌کنم با خریداری کتاب «هر خودی همیشه تنهاست» ضمن حمایت از نویسنده جوان، لذت خواندن یک کتاب خوب و قوی را به خود هدیه کنید».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...