هم زمان با ١٩ بهمن، روز نیروی هوایی ارتش، از کتاب صوتی «پنجمین پاییز جنگ» رونمایی می‌شود.

پنجمین پاییز جنگ خاطرات سرتیپ خلبان آزاده محمد علی کیانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، هم زمان با ١٩ بهمن، روز نیروی هوایی ارتش، از کتاب صوتی«پنجمین پاییز جنگ» رونمایی می شود. این کتاب صوتی ، نخستین عنوان از مجموعه «عقاب های رهیده از بند» است، که بر اساس خاطرات سرتیپ خلبان آزاده، محمد علی کیانی، در قالب نمایشی، بازنویسی و تولید شده و به مناسبت گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و چهل و دومین طلیعه فجر انقلاب اسلامی، بر روی وبسایت ایرانصدا منتشر خواهد شد.

طراحان این اثر با نگاهی مبتنی بر پتانسیل های هنرهای نمایشی و نمایشنامه ، به ارائه متفاوت و گیرا از تاریخ این مرز و بوم پرداخته اند .

استفاده از ظرفیت هنرهای نمایشی و موسیقی این اثر را متمایز کرده و هدف از تولید این کتاب صوتی ارائه نوینی از پتانسیل های هنرهای نمایشی و موسیقی برای نسل جوان و انعکاس خاطرات و تاریخ و زحمات آن عزیزان با زبان هنر است .

این کتاب صوتی به سفارش مدیریت حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیروی هوایی ارتش، توسط گروه هنری گفتا تولید شده و روایتی از زندگی و خاطرات شنیدنی دوران اسارت این خلبان پیشکسوت نیروی هوایی است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...