کتاب"رساله الولایه"علامه سید محمد حسین طباطبایی که با عنوان"ولایت‌نامه" توسط دکتر همایون همتی رایزن فرهنگی ایران در برلین از عربی به فارسی ترجمه شده است، در آلمان منتشر شد. 

این کتاب بیانگر اصول و مبانی سلوک شرعی بر نهج شیعی و مبتنی بر آموزه‌های قرآنی و معارف خاندان وحی (ع)است.

این رساله در واقع «سفرنامه» علامه طباطبایی است، که آن روح ملکوتی در آن شرح سیر و سفر معنوی خویش را بازگو کرده است. برای فهم نظرات علامه طباطبایی(ره) در این رساله کوتاه اما عمیق، آشنایی با مبانی فلسفی ایشان و برخی از اصول «حکمت متعالیه»  ضروری می‌نماید.

در بخشی از این کتاب آمده است: مسئله ولایت از مباحث مهم عرفان نظری است که پایه‌های استوار فلسفی نیز دارد. در حقیقت مرتبه‌ی پایانی سیر عارفان است که خود در صحایف، مکتوبات و آثار خویش با عبارتهای گوناگون از آن یاد کرده‌اند؛ همچون «فنای ذاتی» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» یا «مقام توحید ذات» و «فنای در توحید.
 

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...