کتاب «چیستی و نحوه وجود فرهنگ» نوشته سیدیدالله یزدان‌پناه تلاشی فلسفی برای دستیابی به حقیقت فرهنگ و نحوه تقرر آن از منظر فلسفه اسلامی با رویکرد کشف واقع است.

چیستی و نحوه وجود فرهنگ سیدیدالله یزدان‌پناه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این اثر مربوط به حوزه فلسفه فرهنگ و نگاه‌های کلان و فلسفی به حقیقت فرهنگ است و می‌خواهد به همان پدیده‌ای ناظر باشد که هم‌اکنون همگان از فرهنگ مراد می‌کنند، اما پایگاه سخنش، تراث معقول اسلامی است. در این کتاب تنها مباحث کلان و اساسی همچون چیستی فرهنگ، عینیت فرهنگ، گستره فرهنگ، لایه‌های فرهنگ و نحوه وجود فرهنگ مورد کاوش قرار گرفته‌اند.

در بخشی از کتاب آمده است: در حوزه مطالعات اجتماعی با چهار مقوله اساسی درهم‌تنیده یعنی فرهنگ، جامعه، تاریخ و تمدن مواجهیم. در تحلیل تمدن ناگزیر از تحلیل فرهنگ، جامعه و تاریخ هستیم. در تحلیل هرجامعه نیز ناگزیر از تحلیل فرهنگ و تاریخ آن جامعه می‌باشیم. جامعه با گسست از پیشینه (تاریخ) و حقیقتی که در آن حضور دارد (فرهنگ) معنا ندارد.

تاکنون به‌صورت فلسفی بحثی از فرهنگ در سنت فلسفی ما ارائه نشده است. جهت عزیمت از پایگاه سنت معقول اسلامی به ساحت مباحث تمدنی و اجتماعی بایستی تحلیل‌های بسیاری جمع شده، نقاط خالی در مباحث حکمی‌مان پر شود. به جهت تحقق این امر بایستی ادبیات جدیدی در این حوزه از مباحث پدید آورد. از این رو باید تلاش مجددی در ساخت اصطلاحات ویژه فلسفی و اصطلاح‌پذیری برای معقولات ثانی فلسفی در حوزه فرهنگ داشت.

کتاب در فصل دوم به کنش انسانی در ساحت فردی اشاره می‌کند، بررسی ساحت فردی انسان که معطوف به فرهنگ است. نویسنده، فرهنگ را دارای هویت اجتماعی می‌داند و موضوع را از بحث فردی شروع می‌کند تا مفاهیم و ادبیاتی شکل بگیرد که بتوان پس از آن مسئله پیچیده فرهنگ را با ابزارهای مفهومی و تبیینی مناسب حل و فصل کرد و از سویی در ساحت فردی به دنبال اموری بود که کمک‌کار اندیشمندان در این زمینه است.

در بخش دیگری از کتاب به ماهیت خلاقیت اشاره می‌شود و آن را نقطه تمایز حیوان و انسان برمی‌شمارد. ساحتی که به انسان قدرت می‌دهد تا اموری جدید که هیچ پیشینه‌ای نداشته، بیافریند و خلق کند. معناسازی و حتی گاه بازسازی معنای زیسته در این ساحت قرار دارد. ساحت خلاقیت می‌تواند به مدد معانی برگرفته از ساحت‌های دیگر انسانی، معنایی نو را خلق کند و با آن تعامل معنایی جدید داشته باشد.

کتاب «چیستی و نحوه وجود فرهنگ» با نگرشی نوین به فلسفه فرهنگ، توسط سیدیدالله یزدان‌پناه نوشته شده و انتشارات کتاب فردا آن را منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...