جلد اول از مجموعه چهارجلدی «تاریخ اندیشه روسیه» [A History of Russian Thought] با ویراستاری ویلیام لدربارو [Leatherbarrow, William J]و درک آفورد [Offord, Derek] و ترجمه عباس جنگ توسط نشر بزنگاه منتشر شد.

تاریخ اندیشه روسیه» [A History of Russian Thought] ویلیام لدربارو [Leatherbarrow, William J]و درک آفورد [Offord, Derek]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات بزنگاه جلد اول از کتاب «تاریخ اندیشه روسیه» را با ترجمه عباس جنگ در ۱۷۰ صفحه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر کرد. مجموعه تاریخ اندیشه روسیه از جامع‌ترین و معروفترین متون تخصصی درباره تاریخ اندیشه و فلسفه روسیه در جهان است که توسط انتشارات دانشگاه کیمبریج با ویراستاری ویلیام لدربارو و درک آفورد به سال ۲۰۱۰ منتشر شد.

این مجموعه مشتمل بر چهار بخش بوده و هر بخش شامل مقالاتی به قلم مشهورترین متخصصین اندیشه و فلسفه روسیه است. مجموعه حاضر با مروری تاریخی بر بسترهای ظهور و بروز اندیشه‌ها و همچنین جریان روشنفکران روسی بحث خود را آغاز می‌کند و در بخش دوم با تمرکز بر جریان‌های اصلی اندیشه روسیه، و در بخش سوم با مرور مضامین و مقولات محوری این جریان‌ها سعی می‌کند تا افق تمام نمایی از ساخت و تحول اندیشه روسیه از قرن ۱۸ تا پیش از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ ارائه دهد. بخش چهارم این مجموعه به تحول و دگردیسی این اندیشه‌ها و همچنین گروه‌های فکری و روشنفکری در دوران اتحاد جماهیر شوروی خواهد پرداخت. با توجه به این بخش‌بندی، قرار است این مجموعه در قالب چهار جلد مجزا ترجمه و منتشر شود.

این مجموعه تلاشی منحصربه‌فرد برای بازخوانی تاریخ‌ ایده‌ها در نسبت با تاریخ اجتماعی و سیاسیِ سه قرن اخیر در روسیه بوده است. با توجه به مهجور بودن مطالعات اندیشه و فلسفه روسیه در ایران معاصر این کتاب می‌تواند مقدمه مناسبی برای شناخت عمیق‌تر و جامع‌تر تاریخ اندیشه و فلسفهٔ مهمترین همسایه ایران باشد، کشوری که در برهه‌های مختلف تاریخی منشا تحولات و تغییرات عمیقی در کشورمان بوده است.

به مناسبت انتشار اولین مجموعه جامع و مبسوط در حوزه تاریخ اندیشه و فلسفه روسیه در ایران، خانم دکتر ماسلووا ولادیلینُوْنا استاد فلسفه در دپارتمان علوم فلسفی دانشگاه دولتی زبان‌شناسی مسکو نیز بر ترجمه فارسی این اثر مقدمه‌ای به نگارش درآورده‌ است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...