مسئولیت سنگین‌تر و کار اصلی خبرگان به نظارت بر شرایط دیگر رهبری از قبیل مدیریت، تدبیر، شجاعت و... مربوط می‌شود. لذا انجام وظایف خبرگان به نحو احسن در گروی حضور کارشناسان ورزیده و متعهدی است که در این حوزه‌ها از تشخیص عمیق برخوردار باشند... و اگر مجلس خبرگان به فقها منحصر شود، قطعاً زمینه برای استفاده از کارشناسان ممتاز در رشته‌های دیگر وجود نخواهد داشت.

نظارت خبرگان، نصیحت نخبگان محمد سروش محلاتی
نظارت خبرگان، نصیحت نخبگان در پنج مقاله به قلم آیت الله
محمد سروش محلاتی است که به یکی از مهم‌ترین مسائل نظام سیاسی اسلام؛ یعنی نحوه نظارت بر دستگاه ولایت و رهبری پرداخته است. عناوین این مقالات عبارتند از: «نصیحت ائمه مسلمین»،‌ «خبرگان و نظارت»،‌ «توقیت ولایت امر»، «تغییر ساختار مجلس خبرگان رهبری» و «حق نخبگان در خبرگان»؛ که در 176 صفحه رقعی منتشر شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:
«آیت‌الله  محمد یزدی در مصاحبه ای که در مجله حکومت اسلامی (ارگان مجلس خبرگان) نیز چاپ شده، در پاسخ به پرسشی در مورد نظارت بر رهبری می‌گوید که هرجا در قانون اساسی مسئله نظارت مطرح شده است، نظارت استصوابی است و این مسئله در مورد نظارت بر رهبری نیز صدق می‌کند.

پس از تعیین رهبری وظیفه‌ی خبرگان نظارت بر تداوم و استمرار شرایط رهبری است. با توجه به اینکه در میان شرایط سه‌گانه رهبری شرط فقاهت معمولاً دستخوش تغییر و زوال نمی‌گردد و از طرف دیگر نمود و ظهور کمتری در عملکرد رهبری و اداره کشور و انجام وظایف قانونی وی دارد؛ از این‌رو مسئولیت سنگین‌تر و کار اصلی خبرگان به نظارت بر شرایط دیگر رهبری از قبیل مدیریت، تدبیر، شجاعت و... مربوط می‌شود. لذا انجام وظایف خبرگان به نحو احسن در گروی حضور کارشناسان ورزیده و متعهدی است که در این حوزه‌ها از تشخیص عمیق برخوردار باشند... و اگر مجلس خبرگان به فقها منحصر شود، قطعاً زمینه برای استفاده از کارشناسان ممتاز در رشته‌های دیگر وجود نخواهد داشت.»

در مقاله توقیت ولایت امر (معین کردن یک دوره ی زمانی برای رهبری) نیز آمده است:

«امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال که فقیه در چه صورتی ولایت دارد، فرموده‏ اند: «ولایت در جمیع صور دارد لکن تولّی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده و در صدر اسلام تعبیر می ‏شده به بیعت با ولی مسلمین.»

ایشان در جمله دیگری، نفوذ حکم فقیه را بر «منتخب بودن» از سوی مردم، مترتّب کرده‏ اند که نشان از «راهی خاص» برای تحقّق تولّی است: «اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند وقتی آن‏ها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بر عهده بگیرد، قهرا او مورد قبول مردم است، در این صورت او ولی منتخب مردم می ‏شود و حکمش نافذ است.»

در انتهای کتاب نیز گفتگوی چند تن از علمای حوزه از جمله مولف، با آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره وظایف و جایگاه مجلس خبرگان رهبری به عنوان «ضمیمه»  افزوده شده است.

خرید کتاب نظارت خبرگان، نصیحت نخبگان | محمد سروش محلاتی
نظارت خبرگان، نصیحت نخبگان | محمد سروش محلاتی | 176 صفحه
برای خرید اینجا کلیک کنید یا تماس بگیرید با 33355577 - 021 و یا تلگرام 09370770303
همین حالا بخوانید: دانلود نسخه الکترونیک این کتاب.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...