چهارمین شماره از فصلنامه «نگاه آفتاب» با مطالبی درباره عشق و عرفان در نگاه مولانا منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

چهارمین شماره از فصلنامه نگاه آفتاب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌شماره به مساله «عشق» اختصاص دارد. در بخش «حکمت» که نگاهی همدلانه با آموزه‌های مولوی دارد، بازتاب رساله سمپوزیوم افلاطون در آثار مولانا، رابطه عشق و معنای زندگی از نظرگاه مولانا، اوصاف و کارکردهای عشق در مثنوی مولوی و نیز رابطه راز آلود شمس و مولانا مورد توجه است. مهدی کمپانی زارع، حسین محمودی، عبدالحمید ضیایی، محمودرضا اسفندیار و متین عزتی؛ مولوی‌پژوه مقدونی در این بخش به طرح دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند.

بخش «کارنامه» که در هر شماره به پرونده یکی از مولوی‌پژوهان نظر دارد، در این‌شماره به بررسی اندیشه‌ها و آثار آنه‌ماری شیمل پرداخته است. در این‌بخش محمدجعفر یاحقی، سید سعید فیروزآبادی، بهاءالدین خرمشاهی، حسین خندق‌آبادی، حبیب بشیرپور، علیرضا هاشمی‌نژاد، حسین رضوی‌فرد و پیمان طالبی به شرح زندگانی و اندیشه آنه ماری شیمل، ارتباط او با عرفان و خوشنویسی و اهمیت آثار منتشرشده از او می‌پردازند.

در بخش «جستار» قاسم کاکایی، مهناز قانعی، وحید سهرابی‌فر و سید مجید سادات کیایی به پرسشی در خصوص «رابطه اخلاق و ساحت عاشقی» پاسخ می‌دهند. در بخش «هفت اقلیم» نگاه آفتاب هم گفت‌وگویی با بهروز غریب‌پور نویسنده و کارگردان تئاتر چاپ شده و از او درباره ارتباطش با اندیشه و آموزه‌های مولانا و طراحی و کارگردانی اپرای عروسکی مولوی سوالاتی پرسیده شده است. در این‌بخش همچنین رضا آشفته از منظر نقد پساساختارگرایانه اپرای عروسکی را مورد بررسی قرار داده است. «کرشمه» نیز عنوان بخشی است که به تصویرسازی‌های اردشیر رستمی اختصاص دارد که با یکی از شعرهای مولانا قرین شده است.

در بخش «سنجه» این‌مجله که نگاهی نقادانه به آموزه‌های عرفانی و مولانا دارد، گزارش میزگردی با حضور حسن محدثی گیلوایی، اردشیر منصوری و محمدرضا سرگلزایی موضوع عشق از دریچه عرفان سنتی و انسان‌شناسی مدرن منتشر شده است. همچنین این‌بخش شامل گفت‌وگو با فروغ جهانبخش استادیار دانشگاه کویینز و نوشتارهایی از محی‌الدین قنبری، شهرام صحرایی، آرش حیدری و احسان ابراهیمی است.

بخش «همسایه» این‌مجله مروری بر حضور فرهنگی و معنوی مولانا در آلمان است که شامل مطالبی از علی‌اشرف صادقی، علی عبداللهی، رضا نجفی و همچنین گفت‌وگو با اشتفان وایدنر؛ مترجم و پژوهشگر آلمانی و علی رجایی؛ مدرس زبان و ادبیات آلمانی است. در بخش «نقد حال» این‌مجله هم مقصود فراستخواه، فرزانه اخوت، سیامک مختاری، سید حسن اخلاق و ارسطو میرانی از تجربیات زیسته‌شان با مولانا گفته‌اند.

«راه عرفانی عشق از منظر ابن‌عربی و مولانا» از ویلیام چیتیک با ترجمه علیرضا رضایت و «پرسشی آسان و دشوار در باب دین و معنویت» از فرهاد شفتی، در بخش «مقالات» این شماره از «نگاه آفتاب» منتشر شده‌اند. در بخش «قفسه» هم محسن آزموده گفت‌وگویی با نصرالله پورجوادی درباره کتاب «دریای معرفت» انجام داده است. همچنین در این‌بخش شاهرخ راعی، میلاد حسینی و صادق وفایی مروری بر کتاب‌های «تصوف: تاریخ جدید عرفان اسلامی» نوشته الکساندر کنیش، «ملک گرسنه» به قلم نهال تجدد و «قوت دل و نوش جان» اثر نصرالله پورجوادی دارند. در انتهای این‌بخش چند اثر تازه منتشرشده در حوزه عرفان و اندیشه عرفانی معرفی شده‌اند.

در بخش «روایت» این‌نشریه، اخبار و گزارش‌های حوزه مولانا و مولاناپژوهی در ایران و سایر کشورهای جهان منتشر شده‌اند. طبق روال هر شماره، خلاصه مجله به سه زبان انگلیسی، ترکی و عربی در انتهای مجله در بخش «ترجمه» آمده است.

علاوه بر نسخه الکترونیکی، نسخه مکتوب این‌شماره مجله «نگاه آفتاب» با قیمت ۹۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...