نشست نقد و بررسی کتاب «آن‌که باد می‌کارد»، با بیان مستنداتی از آنچه به ظهور تروریسم منجر می‌شود، برگزار شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از روابط عمومی انجمن دفاع از قربانیان تروریسم، این نشست با همکاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، با حضور خانواده های شهدا و جانبازان ترور و دانشجویان در روز ۱۳ آذر ۱۳۹۸، در تالار دفاع دانشکده حقوق و علوم سیاسی برگزار شد. در این نشست مترجم و اساتید حقوق و روابط بین الملل به بررسی ابعاد و زوایای مختلف کتاب پرداختند.

آرامش شهبازی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اولین و مهمترین ثمره این کتاب را آگاهی بخشی به جامعه از طریق سازمان های مردم نهاد و مردمی دانست.

محمود خبازی، پژوهشگر و مترجم کتاب نیز در این نشست در خصوص شخصیت نویسنده، گفت: میشائیل لودرز به دلیل نقد غرب در فضای غربی، فردی آزاده و شجاع بوده و دارای اطلاعات قابل توجهی در حوزه جهان اسلام است.

وی در خصوص محتوای کتاب نیز گفت: پیام نویسنده و کتاب را می‌توان اینگونه خلاصه کرد که اگر مردم منطقه خاورمیانه نسبت به غربی ها بدبین هستند و اعتمادی ندارند، به دلیل جنگ ها و خشونت ها و اقدامات افراطگرایانه ای است که غربی ها در این منطقه انجام داده اند.

آناهیتا سیفی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز در بخش دیگری از نشست به بررسی شکلی و محتوایی کتاب پرداخته و کتاب را سخنی از یک غربی و علیه سیاست غربی دانسته و آن را در زمره کتابهای آگاهی بخش برای مخاطب عامه طبقه بندی کرد.

محمدرضا حسینی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه دفاع ملی، ضمن بیان تاریخچه ای تروریسم در منطقه و عدم وجود تعریف واحد و مشخصی از این پدیده کتاب را در راستای توجیه جامعه بشری نسبت به پشت پرده تروریسم مفید ارزیابی کرد.

هیبت الله نژندی منش، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست، گفت: زمانی که کشورها به دنبال استقلال طلبی می‌روند به یکباره مخالفت‌ها آغاز می‌شود. آمریکا پس از یازده سپتامبر به هفت کشور مسلمان حمله کرده و جز گسترش بی ثباتی نتیجه دیگری نداشته است هر جا دخالت‌های کشورهای بزرگ باشد، پای منافعی همچون نفت و گاز نیز در میان است. این رویکرد را می توان در سیاست های اخیر امریکا در شمال سوریه به خوبی مشاهده کرد.

«آنکه باد می کارد...» [مداخلات غرب در خاورميانه] به قلم ميشائيل لودرز(Michael Lüders) و با ترجمه محمود خبازی به تازگی توسط انتشارات خرسندی منتشر شده است.
نسخه اصلی این کتاب با عنوان Wer den Wind sät : was westliche Politik im Orient anrichtetFull Record, در سال 2015 منتشر شده و پیش از این یک بار در سال 1397 توسط انتشارات مکتوب ترجمه و منتشر شده بود.

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...