پانزدهمین کتاب مجموعه «تاریخ ترسناک» [The horrible history of the world] با عنوان «شاهان شریر و شهبانوهای شرور» نوشته تری دیری [Terry Deary] با ترجمه پیمان اسماعیلیان توسط نشر افق منتشر شد.

«تاریخ ترسناک» [The horrible history of the world]  نوشته تری دیری [Terry Deary]

به گزارش مهر، فرمانروایان فرومایه، رومی‌های بی‌رحم، امپراتوری بی‌خرد بریتانیا، آمریکا، جنگ وحشتناک جهانی دوم، انقلاب‌های پرهیاهو، انقلاب‌های فرانسه، امپراتوری بی‌خرد بریتانیا و جنگ فجیع جهانی اول، سلحشوران سیاه و دژهای دودزده، عصر حجر پر خطر، یونانیان یگانه، مصری‌های معرکه و سده‌های میانی مصیبت‌بار عناوین ۱۴ کتابی هستند که پیش از این، ترجمه فارسی‌شان در قالب مجموعه «تاریخ ترسناک» توسط نشر افق چاپ شده است.

کتاب‌های این مجموعه به قلم تری دیری نوشته شده‌اند اما مترجمان مختلفی آن‌ها را به فارسی برگردانده‌اند. تصویرگری کتاب‌ها هم توسط طراحان مختلف انجام شده است. تصویرگری «شاهان شریر و شهبانوهای شرور» هم توسط کیت شپرد انجام شده است.

این‌کتاب درباره شاهان و ملکه‌های بدذات و شرور است که در طول تاریخ باعث کشته‌شدن آدم‌های مختلف و جنایت‌های متعددی شدند اما تری دیری در قالب کتابی خنده‌دار و مصور، درباره آن‌ها گفته است. کلیت کتاب پیش‌رو درباره سلسله شاهان و شهبانوهای شریر و شرور انگلیسی است که نسل‌شان از ویلیام اول شروع شده و به الیزابت دوم از ۱۹۵۲ تا حال حاضر می‌رسد. خود تری دیری می‌گوید بعضی کتاب‌های تاریخی از پادشاهان کبیر و ملکه‌های گران‌قدر برای بچه‌ها می‌گویند اما این‌کتاب، تاریخ ترسناک است و از شاه‌های مشمئزکننده و ملکه‌های مخوف حرف می‌زند؛ از عادات نفرت‌انگیزشان گرفته تا مرگ‌های مهیب‌شان. دیری می‌گوید بریتانیا کشوری است که کلکسیونی از شاهان و ملکه‌های عجیب و غریب دارد. داستان زندگی خیلی از این‌افراد در این‌کتاب آمده است.

کتاب «شاهان شریر و شهبانوهای شرور» مخاطبانش یعنی نوجوانان را به کاخ‌های هولناک و قلعه‌های مرموز می‌برد؛ روزگاری که اروپا در جنگ، قحطی و خون‌وخون‌ریزی غرق بود. بچه‌ها با خواندن این‌کتاب می‌فهمند کدام پادشاه از روی کاسه توالت افتاد و مُرد؛ و یا این‌که چرا مردم فکر می‌کردند شاه‌جان یک گرگ‌نما است؟ بچه‌هایی که این‌کتاب را می‌خوانند حتی به پاسخ این‌سوال می‌رسند که چرا پزشکان ویلیام سوم، او را وادار می‌کردند که چشم پودرشده خرچنگ بخورد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پسر مری ملکه اسکاتلند ترتیبی داد پدر جیمز را بکشند و خودش با قاتل ازدواج کرد. مری فرار کرد و جیمز دوماهه را به امان خدا گذاشت و رفت. جیمز در یک‌سالگی بر تخت نشست و با عنوان جیمز ششم، شاه اسکاتلند، تاجگذاری کرد. همه از این انتخاب راضی بودند؛ آن‌قدر خرسال بود که نمی‌توانست کسی را بکشد.
*شهرت یافت که با توطئه انفجار باروت منفجر نشده بود.
* لیز اول که در گذشت، تاج و تخت انگلستان را هم علاوه بر تاج و تخت اسکاتلند مال خود کرد؛ اولین فرمانروایی که بر دو کشور سلطنت می‌کرد، اما او را به‌عنوان جیمز اول فرمانروای انگلستان می‌شناسند.

حقیقت حقارت‌بار
جیمز پرستاری همیشه کله‌پا داشت که وقتی بزرگ شد از او تبعیت کرد و راه او را در پیش گرفت. متاسفانه به معنای واقعی کلمه نمی‌توانست لیوانش را نگه دارد. وقتی هم مریض شد پزشکان دستور دادند حجم زیادی از نوشیدنی را سر بکشد تا تبش پایین بیاید. در واقع همین هم او را کشت!

این‌کتاب با ۲۰۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...