کتاب «تعقیب و آزار و هنر نوشتن» [Persecution and the art of writing] به قلم لئو اشتراوس [Leo Strauss] با ترجمه یاشار جیرانی و شروین مقیمی روانه بازار نشر شد.

تعقیب و آزار و هنر نوشتن» [Persecution and the art of writing] به قلم لئو اشتراوس [Leo Strauss]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ موضوع اصلی و صریح این کتاب نسبت فلسفه و سیاست است. لئو اشترواس در این اثر با ارائه شرح‌های دقیق بر نوشته‌های ابن میمون، یهودا هلوی و اسپینوزا این مسئله را می‌کاود.

همانطور که مترجمان در یادداشت ابتدای کتاب اشاره می‌کنند؛ این اثر علی‌رغم نام عامه پسند و در عین حال روشنفکر پسندش دشوارترین و ضد روشنفکرانه‌ترین آثار اشتراوس است. به این معنا که هماهنگی ذاتی میان اندیشه و جامعه یا پیشرفت فکری و پیشرفت اجتماعی را پیش فرض نمی‌گیرد. درواقع این اثر دقیقا برای نفی این هماهنگی و احیای بدیلی برای فهم نسبت اندیشه و جامعه، یا شهر، نوشته شده است؛ بدیلی که بیان حقیقت در شهر یا جامعه یا توافق میان حقیقت یا محصولات تفکر و جامعه را نه یک هدف ،آرمان یا وظیفه بلکه نوعی مسئله می‌بیند.

از سوی دیگر همانطور که اشاره شد این اثر را باید یکی از دشوارترین آثار اشتراوس دانست؛ به این معنا که او در این کتاب می‌کوشد با توجه به هدف یا موضوعش، یعنی هدف يا موضوع ظاهراً ناممکن توضیح تأییدآمیز هنر نوشتن (یا مبتنی بر نزدیکی به موضوع یا انتخاب راهی بین اطاعت ناممکن و تخطی فاحش) هنری که خود با صورتی از افشا و پوشیده‌سازی «حقیقت» توأمان است به کمترین میزان ممکن افشا کند و به بیشترین میزان ممکن بپوشاند.

از همین رو این اثر مهم‌تر از همه خواننده‌ای را پیش فرض می‌گیرد که خودش می‌تواند بفهمد یا به طور دقیق تر با توجه به موضوع و نیت این اثر خواننده‌ای که جایی میان اقلیتی خارق‌العاده و خردمند و اکثریتی میانمایه و ابله قرار دارد. خواننده‌ای که علاوه بر دارا بودن همه فضایل طبیعی خواننده فلسفی، باید دقیق و صبور باشد؛ خواننده‌ای که برخلاف خواننده عجول، آن «کارگران پرمشغله‌ای که عجله دارند به زمین کار یا مزارع خود برسند» از راه‌های اصلی منحرف می‌شود. خواننده‌ای که با فهم هنر نوشتن اشتراوس در توضیح هنر نوشتن (امری که از رهگذر تفسیر یا شرح هنرمندانه او بر آثاری که والاترین تجلی هنر نوشتن‌اند اتفاق می‌افتد) یعنی با فهم خود تعقیب و آزار و هنر نوشتن به مثابه اثری ظاهری هنر نوشتن یا «فلسفه سیاسی» را می‌فهمد؛ او دقیقاً می‌فهمد چه چیزی را نباید یا نمی‌توان به شهر یا جامعه گفت. چرا نباید گفت و چگونه نباید گفت.

به عبارتی می‌توان گفت موضوع اصلی و صریح این کتاب نسبت فلسفه و سیاست است. لئو اشترواس در این اثر با ارائه شرح‌های دقیق بر نوشته‌های ابن میمون، یهودا هلوی و اسپینوزا این مسئله را می‌کاود. او در این اثر نشان می‌دهد که فلاسه اندیشه‌ها و بینش‌های فلسفی حقیقی و مناقشه‌برانگیز را از جامعه سیاسی و عوام پنهان می‌کنند زیرا معتقدند جامعه سیاسی یا شهر ظرفیت درک یا پذیرش آن‌ها را ندارد، اما همزمان از طریق هنر نوشتن آن‌ها را در دسترس اقلیتی قرار می‌دهند که می‌توانند بفهمند. اشتراوس معتقد است که فهم فلاسفه سیاسی مستلزم نوعی هنر خوانش یا هنر خوانش بین خطوط است. بی تردید کسی که این کتاب را بخواند و بفهمد عملا فلسفه سیاسی لئو اشتراوس را فهمیده است.

کتاب از پنج فصل اصلی تشکیل شده است. فصل نخست مقدمه، فصل دوم تعقیب و آزار و هنر نوشتن، فصل سوم خصیصه نوشتاری راهنمای سرگشتگان،فصل چهارم قانون عقل در کتاب الخزری و فصل پنجم چگونه رساله الهیاتی-سیاسی اسپینوزا را مطالعه کنیم.

همانطور که از عنوان فصول برمی‌آید می‌توان گفت موضوع مقالات پیش رو در قلمرو جامعه‌شناسی شناخت قرار می‌گیرد. جامعه‌شناسی شناخت خودش را به بررسی شناخت به معنای درست کلمه محدود نمی‌کند و از آنجا که نسبت به مبنای خود رویکردی انتقادی دارد با بی طرفی نه تنها شناخت حقیقی را بررسی می‌کند بلکه هر چیزی را که وانمود می‌کند شناخت است بررسی می‌کند. بر همین اساس می‌توان انتظار داشت که جامعه‌شناسی شناخت همچنین به شناخت اصیل کل، یا همان فلسفه نیز میزانی از توجه را اختصاص دهد. از همین رو به نظر می‌رسد جامعه‌شناسی فلسفه یکی از زیرشاخه‌های مشروع جامعه‌شناسی شناخت باشد و می‌توان گفت مقالات این کتاب مواد مفیدی برای نوعی جامعه شناسی فلسفه در آینده فراهم می‌کند.

در اینجا اما نمی‌توان این پرسش را مطرح نکرد که چرا امروزه جامعه‌شناسی فلسفه وجود ندارد؟ گفتن این نکته بی‌ادبی خواهد بود که بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی شناخت از فلسفه بی خبر بودند یا به امکان آن باور نداشتند اما آنچه می‌توان با خیال راحت گفت این است که به نظر آنها فیلسوفان در نهایت یا از همان آغاز عضوی از همان جماعت ملونی بودند که آن‌ها را روشنفکران یا حکما می‌نامیدند.

کتاب «تعقیب و آزار و هنر نوشتن» در 271 صفحه، شمارگان 770 نسخه و بهای 175 هزار تومان توسط نشر ققنوس منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...