کتاب «اسطوره‌های اسلاوهای شرقی» [Мифы и легенды восточных славян] نوشته یلنا یوگنیونا لوکیوسکایا [Levkievskai︠a︡, E.E. Elena Evgenʹevna] با ترجمه شکوه خزایی منتشر شد.

اسطوره‌های اسلاوهای شرقی [Мифы и легенды восточных славян]  یلنا یوگنیونا لوکیوسکایا [Levkievskai︠a︡, E.E. Elena Evgenʹevna]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۱۲۰ صفحه و با قیمت ۲۵هزار تومان توسط نشر نیستان منتشر شده است.

در معرفی کتاب «اسطوره‌های اسلاوهای شرقی» عنوان شده است: فلسفه اسطوره‌ها معنا بخشیدن به زندگی مادی است و آشکارترین نشانه‌های زندگی مادی؛ زمین، آب، درخت، باروری، رشد و برکات است. آب و درخت در همه اسطوره‌ها یادآور زندگی هستند؛ چه آن‌هایی که در سرزمین‌های گرم و خشک به چشم می‌خورند و چه آن‌هایی که در سرزمین‌های سرد؛ این مقدمه‌ای است که کتاب «اسطوره‌های اسلاوهای شرقی» با آن به پیشواز مخاطب خود می‌رود. کتابی درباره زندگی، زیست باورها و اندیشه‌های مردمان اسلاو و اسطوره‌هایی که به زندگی آن‌ها معنی داده است.

این کتاب توسط یلنا یوگِنیِونا لِوکیِوسکایا و در قالب یک پژوهش تالیف شده است و ابتدا با معرفی اسلاوها و تعریف اسطوره و قصه و تفاوت آن‌ها با همدیگر آغاز می‌شود و در ادامه مولف تفاوت میان اسطوره‌ها و داستان‌های آن‌ها را در میان مردمان اسلاو با مردمان یونان، رم، هند و اسکاندیناوی شرح می‌دهد.

کتاب در ادامه به معرفی خدایان بلندمرتبه اسلاو شرقی می‌پردازد و در فصل بعد نیروهای طبیعی را که یار و یاور زیست و زندگی مردم هستند و بر اساس باوری اسطوره‌ای در ذهن مردم تعریف شده‌اند معرفی می‌کند.

فصل بعدی کتاب به معرفی افسانه‌های مرتبط با خلقت زمین از زبان اسطوره‌های منطقه اسلاو پرداخته و در ادامه موضوع زندگی انسان‌ها پس از مرگ را در نگاه اساطیر و خدایگان مردمان این منطقه مورد شرح و تفسیر قرار می‌دهد. معرفی ارواح ناپاک در باور مردمان این منطقه و نیز خدایگان حامی خانه‌ها و کلبه‌ها، موضوع دو فصل بعدی کتاب است که مورد توجه مولف بوده است. کتاب در ادامه درباره فرمانرواهای اسطوره‌ای طبیعت در باور مردمان اسلاو و انسان‌هایی با سرنوشت اهریمنی سخن گفته است و پس از آن به معرفی ارواح سرنوشت، بیماری و مرگ وارد شده است و در نهایت موضوع نیروهای پلید و گنجینه‌ها را از زبان مردم این منطقه معرفی می‌کند.

به باور نویسنده کتاب اسطوره‌های اسلاوها چیزی نبوده است که در گذشته از بین رفته یا دوران آن به سر آمده باشد، بلکه نسل به نسل و سینه به سینه نقل شده و با تغییر و تحولاتی به شکل امروزی‌اش درآمده است. برخی از عناصر موجود در افسانه‌ها ممکن است از بین رفته یا برخی در زمان متأخرتر به وجود آمده باشد. تعدادی از اسطوره‌ها و عناصر نیز از ملت‌های دیگر اقتباس شده‌اند و همین مساله اهمیت تالیف آثاری چون این کتاب را دوچندان می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...