یک دستکاری تاریخی | ایران


رمان «ارتداد» نوشته وحید یامین‌پور رمانی است که با ماجرایی عاشقانه گره خورده است. راوی، داستان را از ماجرایی دردناک و خون‌آلود در 22 بهمن 57 شروع می‌کند، تاریخی که در ذهن مخاطب مخصوصاً مردم آن زمان نشان شادی و جشن تاریخی است تبدیل می‌شود به محل وقوع تلخ‌ترین حادثه تاریخ ایران. حادثه‌ای که خواننده را وادار می‌کند خود را در این تغییر موقعیت بسنجد و بازبینی جدی در مواضع خود نسبت به کشور و رهبر و مرکزیت انقلاب داشته باشد.


خلاصه رمان ارتداده وحید یامین‌پور

رمان «ارتداد» در سه بخش «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت» نوشته شده است. بر خلاف دیگر آثارش، نویسنده ترجیح داده است که درباره این اثر صحبت نکند و اجازه دهد که خواننده خود به هدف کتاب پی ببرد.

ژانر کتاب تاریخ جایگزین است یعنی نوشتن درباره اتفاقی تاریخی، اگر به گونه‌ای دیگر رخ می‌داد یا اصلاً رخ نمی‌داد. روایت، بر مبنای یک دستکاری تاریخی بنا شده. ارتداد در روز بیست ودوم بهمن سال 1357، دست فرمان تاریخ را عوض می‌کند و به جای پیروزی انقلاب، از شکست انقلاب اسلامی می‌نویسد! در جهانِ «ارتداد»، بیست ودوم بهمن57 نه روز پیروزی، که تلخ‌ترین روز تاریخ نهضت است. روزی سیاه‌تر از 17شهریور و سیاه‌تر از تمام تاریخ ایران.کتاب، با نابودی تمام دستاوردهای نهضت اسلامی در 22بهمن آغاز می‌شود و در همین سوژه بکر، نویسنده ناگهان مخاطب را غافلگیر می‌کند. به طوری که حال و هوای ابتدای رمان کشش کافی را برای ادامه به مخاطب می‌دهد.

ارتداد شک در یک لحظه تاریخی است. در زمانی که همه چیز باید به خوبی پیش برود و نمی‌رود. ناگهان نویسنده در «ارتداد» شک را به جان خواننده تزریق می‌کند، درست در جایی که نباید شک کرد، در جایی که باید به «یقین» میدان داد و مسیر تاریخ را ساخت. «ارتداد» اما خلاف مسیر تاریخ حرکت می‌کند و واردِ سرزمینی می‌شود که هیچ‌کس به آن پا نگذاشته.

کتاب با یک ایده بی‌نظیر، شروعی طوفانی دارد و نوید یک رمان ماندگار را به مخاطبش می‌دهد. اگرچه در انتها نه به مرزهای «رمان» نزدیک می‌شود و نه می‌توان روی ماندگاری‌اش حساب کرد، اما تجربه‌ای خواندنی و ارزشمند در ادبیات داستانی ایران است.

زدودن پیش زمینه ذهنی کتاب از سرنوشت قیام مردم، بی‌رحمانه است و از صفحه‌ای به صفحه دیگر، مخاطب را حیران می‌کند. سایه ایده درخشان کتاب، بر هر چیز دیگری سنگین است و مستقل از سایر جنبه‌ها، وجهه‌ای خاص به «ارتداد» در ادبیات پایداری ایران می‌دهد.

اما کتاب ارتداد نه اقتصادی‌ است و نه سیاسی. مسأله این نیست که این کتاب را رمانی با ایده خوب ندانیم؛ اتفاقاً هرکسی که این کتاب را خوانده عقیده دارد، ایده مرکزی داستان بسیار ناب است و سوژه‌ای تازه میان کتاب‌های داستانی به حساب می‌آید. این ایده که تغییری کوچک در تاریخ باعث شود سرنوشت یک کشور به کلی دگرگون شود، می‌تواند زیر دست بهترین نویسنده‌ها، شاهکارهایی سیاسی را مانند رمان‌های ماریوس وارگاس یوسا رقم بزند. اما نقدی که بر وحید یامین‌پور وارد است، این است که یامین پور در بستری غیر منطقی و نه با خلق پادآرمانشهری که بر پایه غیر منطقی بودن جوامع هدف است، بلکه با خلق جامعه‌ای معمولی در روایتی غیر تاریخی، از منطق پیرنگ یک داستان خوب دور می‌شود. هیچ‌کس انتظار ندارد یامین‌پور مانند یک نویسنده برنده‌ نوبل بنویسد! تنها نقدی که بر او وارد است، تمرکز بیش از حد بر فضاسازی در ایرانِ پس از شکست فرضی انقلاب اسلامی در سال 1357 است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...