رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» نوشته راضیه مهدی‌زاده توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، راضیه مهدی‌زاده دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران است. او ساکن شهر نیویورک است و دوره‌های نوشتن خلاقانه و آموزش‌های هنری را پشت سر گذاشته است. مهدی‌زاده پیش از این کتاب، مجموعه‌داستان «موخوره» و رمان «یک کیلو ماه» را در کارنامه دارد.

رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» داستان زندگی زن جوانی است که از ایران تا آمریکا کشیده می‌شود. این رمان در ۱۴ فصل نوشته شده است.

عناوین فصول این رمان به ترتیب عبارت‌اند از:

«چشماتو ببند، بعدش بهشته»، «کافه‌های بی‌قرار قاره‌های دور»، «خانه نیستم، برگشتم تماس می‌گیرم»، «قم رو بیشتر دوست‌داری یا نیویورک؟»، «بوی کتلت در عید شکرگزاری»، «پوریا و پریا»، «چشم‌های مامی»، «زن در میدان زمان»، «راز بهار نارنج»، «رودخانه هادسون و ماهی‌های نورانی‌اش»، «قطار لرزان»، «دودنیایی‌ها»، «راز فارسی من و مام هالیما» و «بگو دلت هوای نان تازه کرده».

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

من به‌سرعت و بدون فکر جواب می‌دادم: «نه، ایتس اوکی.»

و بعد از این‌که در اتاق را می‌بستم تازه ذهنم به کار می‌افتاد و جواب درست را با خودم زیرلب زمزمه می‌کردم: «اوم. ایتس اِ لیتل بیت اسپایسی.»

همیشه همین‌طور بود، در استارباکس‌ها، در رستوران‌ها، در مراسم دانشگاه راحت‌ترین و کوتاه‌ترین پاسخ را انتخاب می‌کردم تا از صحبت کردن و ادامه دادن مکالمه رهایی پیدا کنم. در حالی که همیشه قهوه ساده نمی‌خواستم، همیشه همبرگر استاندارد نمی‌خواستم، همیشه سیب‌زمینی بدون سس نمی‌خواستم.

با این همه، من مهندسی خوش‌شانس محسوب می‌شدم که اولین همخانه‌هایش خارجی‌هایی بودند که باید با زبان انگلیسی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. این برای خودش دستاوردی محسوب می‌شد و تا مدت‌ها با آکیکای ژاپنی و ستیای هندی به خانواده و فامیل و دوست و همکلاس‌های قدیمی‌ام پز می‌دادم و آن‌ها فکر می‌کردند ما نخبگان جهانی از صبح تا شب در حال بحث علمی و درنوردیدن مرزهای بین‌المللی دانش هستیم. آن روزها فقط به این دستاوردها راضی نمی‌شدم و به‌جد وبلاگم برایم به منزله مواد خام رمانی بود که قرار بود دنیا را با ادبیات ایران آشنا کند.

آن سال‌ها تنها آرزویم فهمیدن یک فیلم انگلیسیِ کامل بدون زیرنویس فارسی و انگلیسی بود. سال سوم دانشگاه بودم که در خانه‌ای زیرشیروانی با دو تا از دوستان ایرانی‌ام زندگی می‌کردم. یک شب در حال تماشای فیلمی بودیم که لحظه‌ای یادم آمد آرزویم محقق شده. غرق در فیلم وسط آرزوی برآورده شده‌ام نشسته بودم که مامان زنگ زد. تلفن را جواب دادم. داشت با شور و شوق فراوان اضلاع خانه‌ای را نشانم می‌داد. می‌دانستم یک هفته‌ای است که برای زیارت به دمشق رفته، اما نمی‌فهمیدم کجا را دارد نشانم می‌دهد. گوشه‌کنار خانه را نشان داد و دوربین گوشی‌اش را به سمت خودش گرفت و با ذوق فراوان از سفرش تعریف کرد. گفت میهمان یکی از همسایه‌های قدیمی است و اتفاقی همدیگر را حین زیارت دیده‌اند. بعد هم از خانه‌شان گفت که نوساز است و فقط نصب کمددیواری‌ها و کابینت‌ها باقی مانده.

نمی‌دانم چرا مامان این حرف‌ها را به من می‌زد. دوست داشتم زودتر مکالمه را تمام کنم و به فیلم و آرزویم برگردم. همین‌طور که مامان حرف می‌زد لحظه‌ای از نظرم گذشت که زن را دیده‌ام. انگار همان زن بود، همان همسایه‌مان، همان که در میدان زمان دیده بودمش.

این کتاب ۱۵۰ صفحه‌، شمارگان ۶۶۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...