رمان «می نار» نوشته محمد اسماعیل حاجی علیان توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.

می نار محمد اسماعیل حاجی علیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در رمان می‌نار؛ تخیل ادبی بر بال وقایع تاریخ معاصر نشسته و مخاطب را به دنیایی تازه می‌برد. ارامنه ایران، محور این رمان هستند و تجسم واقع‌گرایانه زندگی، آداب و رسوم، رفتارها و کردارهایشان در قالب حوادث متعدد، دستمایه این آفرینش ادبی شده است.

آرتوش، در بستر کهن الگوی سفر قهرمان، رازهای زندگی‌اش را یکی یکی برای مخاطب عیان می‌سازد. زمانه با او سر ناسازگاری دارد و او برای رسیدن به آرزویش راه پر فراز و نشیبی دارد. روایت تصویری و سینمایی در کنار لحن متفاوت و نثر روان اثر، روایت لایه به لایه می‌نار را شکل می‌دهد. رازهای ناگفته تاریخ معاصر چاشنی لذت و سرگرمی خواندن این رمان است. شور و شیرین، گس و می‌خوش است اناری که در این خم به می روایت رسیده و روسری زنان جنوبی شده تا اصفهان و خرمشهر را به هم پیوند دهد. یاقوت دانه‌های سرخ، نماد عشق و تراژدی می‌شوند و جام خون رنگ ایثار و مقاومت را لبریز می‌کنند.

این رمان در ۳۳۲ صفحه و با قیمت ۷۳ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...