به گزارش ایسنا، زهرا جلالزاده، کارشناسارشد زبانشناسی در معرفی این کتاب نوشته است: «سیاستهای فرهنگی در آسیای شرقی» در ۳۹۲ صفحه در قطع وزیری در سه بخش و 12 فصل و مقدمه مفصل گردآورندگان در ۲۱ صفحه، در سال ۱۳۹۸ منتشر شده است.
به بیان نویسندگان در مقدمه، میانرشته نوظهور «سیاست فرهنگی» در حوزههای مختلف - از جمله مطالعات فرهنگی، جامعهشناسی فرهنگی، مطالعات سیاستگذاری عمومی، مطالعات رسانه و اقتصاد فرهنگی - توجه محققان را بهخصوص در صنایع خلاق و اقتصاد خلاق به خود جلب کرده است. همچنین آن را حوزه مطالعاتی مجزایی نمیشناسند، بلکه مضمونی مشترک در رشتههای دیگر میخوانند. از طرفی، به رویکردهای تحلیلی گوناگون و گاه مستقل اقتصاددانان فرهنگی و نظریهپردازان منتقد فرهنگی در درک روابط میان دولت و فرهنگ اشاره میکنند. در این اثر تلاش شده است به معانی مختلف فرهنگ، از معانی آن در هنر و رسانه گرفته تا راه و رسم زندگی پوشش داده شود.
هدف اصلی این کتاب، بیشتر نمایش چشمانداز تاریخی، اجتماعی و سیاسی گسترده از سیاستهای فرهنگی در هر یک از کشورها و بیان تحلیلی تفصیلی از چندملیتی است. «این کتاب متناظر با ذات میانرشتهای تحقیقات سیاست فرهنگی، رویکردهای رشتهای مختلف از تاریخ فرهنگی و تئوریهای فرهنگی تا برندسازی ملی را با یکدیگر ترکیب میکند» (ص ۱۵).
نویسندگان ضمن انتقاد از اینکه به مطالعات سیاستهای فرهنگی عمدتاً بهمثابه مطالعات موردی خاص و غیرمداوم نگریسته میشود، دلیل آن را در دو چیز میدانند: یکی آنکه آگاهی علمی و پژوهش درباره سیاست فرهنگی در غرب اروپا و آمریکای شمالی در مقایسه با سایر نقاط جهان زودتر آغاز شده و پیشرفت داشته است؛ و دوم به موانع زبانی اشاره دارند که سبب توزیع نامتناسب بروندادهای پژوهشی در قلمروهای زبانی مختلف شده است. مانع توزیع زبانی بهقدری قوی است که منابع این اثر در انتهای هر فصل، بیشتر منابع انگلیسی است.
نویسندگان در آسیبشناسی حوزه مطالعاتی سیاست فرهنگی، به تمایل به مطالعه فرهنگ و قابلیتهای مهم و انعکاسی آن اشاره دارند و مانع جدی را بیتوجهی به اجزای کلیدی سیاست فرهنگی، از جمله دولت، سیاستها و بروکراسی میدانند.
دو مداقه دیگر این نویسندگان معطوف به اندکبودن مطالعات درباره سیاستهای فرهنگی آسیای شرقی در برابر حجم وسیع آن در زمینه فرهنگ عام آسیای شرقی است. در متون موجود عموماً درباره نقشهای فرهنگ عامه در ملتسازی و برندسازی ملی سخن گفته شده است، اما به معانی و مفاهیم ملی و منطقهای سیاستهای دولتی در مورد تولید، توزیع و استفاده فرهنگی توجه اندکی شده است. این در حالی است که مطالعات آسیا حوزه وسیعی از تحقیقات با کانونهای توجه متفاوت به فرهنگ و زبان و سیاست و دفاع را شامل میشود. در این اثر به این خلأ توجه شده و تلاش شده پویاییشناسی روابط دولت، هنر و صنایع خلاق در کشورهای آسیای شرقی پوشش داده شود. از جمله عملکردهای سیاست فرهنگی در سطوح مختلف به موارد زیر اشاره شده است: گفتمان دولتی فرهنگ، اجرای سیاست در سطوح دولتی، درک بخش فرهنگی از اقدامات فرهنگی، گفتمان فرهنگی در رسانه و محافل روشنفکری، تعامل سازمانهای فرهنگی با شهروندان و زندگی روزانه مردم.
به گفته مؤلفان در این اثر، آسیای شرقی صرفاً بر اساس موقعیت جغرافیایی تعریف نشده، بلکه به مجاورت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی توجه شده است. از جمله وجوه مشترک این کشورها به این موارد اشاره شده است: رشد اقتصادی و پیشرفت صنعتی به رهبری دولت در نیمه دوم قرن بیستم؛ میراث فرهنگی کنفوسیوسی مشترک در میان آنها که برای وفاداری، سختکوشی، آموزش و حفظ مسئولیت جمعی ارزش قائل است؛ تنشهای پیچیده تاریخی و ایدئولوژیکی «از درون» که محصول تاریخ استعماری، مناقشات عقیدتی و جنگ سرد است. به پیشبینی نویسندگان، در سالهای آتی با رشد نئولیبرالیسم در سیاست و اقتصاد کشورهای آسیای شرقی مواجه خواهیم بود.
ساختار این اثر، با ترجمهای روان و خوشخوان، در سه بخش بههمپیوسته و مرتبط با سیاست با عناوین زیر استوار است: شکلگیری هویت فرهنگی و ملتسازی، مذاکرات میان دولت و فرهنگ، و ظهور سیاست صنایع خلاق. سیاستهای فرهنگی در آسیای شرقی بهطور چشمگیری از فاکتورهای منطقهای، تاریخی و جغرافیایی و نیز سیاستهای داخلی اثرپذیر است.
در بخش اول با عنوان «شکلگیری هویت فرهنگی و ملتسازی» در چهار فصل، تصورات بروکراتیک در شهر جهانی: هنر و فرهنگ در سنگاپور (فصل ۱) نوشته ترنس چونگ، تفاوت فرهنگی؛ هویت ملی و سیاست فرهنگی در تایوان (فصل ۲) نوشته لی جونگ وانگ، بازیهای آنلاین و هویتهای ملی چینی (فصل ۳) نوشته آنتونی فانگ، و برندسازی ملی در کره (فصل ۴) نوشته کیوون هونگ بررسی شده است.
بخش دوم به تمایلات میان فرهنگ و دولت اختصاص دارد و در چهار فصل این موارد پوشش داده شده است: فرهنگ و دولت از چشمانداز کره (فصل ۵) نوشته های کیونگ لی؛ تعامل و مطابقت: تئاتر سنگاپور بهعنوان یک جامعه مدنی (فصل ۶) نوشته لورین لیم؛ بازگشت به شرق در سیاست فرهنگی: زمامداری فرهنگی و حکمرانی فرهنگی در تایوان و چین (فصل ۷) نوشته جری سی. وای. لیو؛ و تغییر پارادایم در سیاست فرهنگی محلی در ژاپن (فصل ۸) نوشته ماری کوبایاشی.
در بخش سوم و آخر این اثر با عنوان «ظهور سیاست صنایع خلاق»، چهار فصل زیر را میخوانیم: اصلاح نظام فرهنگی: فرهنگ، خلاقیت و نوآوری در چین (فصل ۹) نوشته مایکل کین و الن جینگ ژائو؛ صنایع خلاق، خوشههای خلاق در سیاست فرهنگی در شانگهای (فصل ۱۰) نوشته ژین گو؛ توسعه اقتصاد خلاق: رویکرد شبکهای در پنج شهرداری در تایوان (فصل ۱۱) نوشته هسیائو لینگ چانگ؛ و صنعت فیلم در ژاپن؛ پیشروی بدون کمک فعالانه از طرف حکومت؟ (فصل ۱۲) نوشته نوبوکو کاواشیما.
در هر فصل، با وجود نویسندگان متعدد، ساختار یکدست تحلیلی و توصیفی عنوان مورد بحث با ارجاع به منابع مهم و بهروز، نتیجهگیری و طرح پیشنهادهای اصلاحی، پینوشتهای احتمالی، و در انتها فهرست منابع حفظ شده است.
تمرکز اصلی اثر به پنج کشور چین، ژاپن، سنگاپور، کره جنوبی و تایوان است. منطقه آسیای شرقی رشد و مدرنسازی سریع اقتصادی و تغییرات سیاسی و اجتماعی پویایی در دهههای گذشته داشته است و ظرفیت بالقوه و فعالانهای در اقتصاد جهانی هم بهعنوان تولیدکننده و هم بهعنوان مصرفکننده بهشمار میرود.