یادداشت‌های ژوزه ساراماگو، نویسنده برنده نوبل ادبیات، درباره رفتارها و جنایات احمقانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها و دیگر مسائل سیاسی ـ اجتماعی منتشر می‌شود.

به گزارش فارس، این یادداشت‌ها که در قالب کتابی با عنوان «دفترچه یادداشت» قرار است منتشر شود نوشته های او در وبلاگ شخصی اش است.
ساراماگو از سپتامبر سال 2008 تا آگوست 2009 به وبلاگ نویسی روی آورده بود و پس از ان به دلایل شخصی دست از آن کشید. او هفته ای سه تا چهار بار وبلاگش را به روز می کرد.
روزنامه ایندیپندنت نوشته است که «دفترچه یادداشت» این نویسنده هفته آینده به زبان انگلیسی منتشر و توزیع می شود.

بخشی از این یادداشت ها به نوشته روزنامه ایندیپندنت، مربوط به نظرات و عقاید ساراماگو درباره «رفتارها و جنایات احمقانه اسرائیل علیه فلسطینی ها» است. نثر او در این نوشته ها به روشنی و روانی آب تشبیه شده است. ساراماگو در این یادداشت ها درباره طبیعت غیرانسانی حرف زده و بی عدالتی و جنایات بشری را متوجه انسان های ضعیف دانسته است.
این نویسنده پرتغالی که اکنون 88 سال سن دارد سال 1998 توانست جایزه نوبل ادبیات را دریافت کند.
معروف ترین رمان او «کوری» نام دارد که بسیاری از منتقدان و هنرمندان آن را بسیار مهم توصیف کرده بودند.

ساراماگو به دلیل نوشتن کتاب «انجیل به روایت عیسی مسیح» خشم بسیاری از نهادهای دینی مسیحیت را درآورد تا آنجا که این کتاب توهینی به جامعه کاتولیک پرتغال خوانده شد.

ساراماگو پس از آن به همراه همسر اسپانیایی ‌اش به تبعیدی خودخواسته به لانساروت، جزیره‌ای آتشفشانی در جزایر قناری در اقیانوس اطلس رفت.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...